اغلب مردم عکاسى را وسيلهٔ ثبت لحظهها مىدانند؛ اما برخى عکاسان آنرا به مثابهٔ يک ابزار هنرى بىنظير يافتند که مىتواند در خدمت بيان هنرى قرار گيرد. از اينرو عکاسى چيزى وراى ثبت موضوع مىتواند باشد. در آغاز اغلب عکاسان از هنرهاى نقاشى و مجسمهسازى دوران خود تقليد مىکردند. بعدها عکاسى گرايشها و شاخههاى متعددى پيدا کرد و هنرمندان هر شاخه بهطور تخصصى به کار پرداختند؛ مثل عکاسان مستند، عکاسان هنري، تبليغاتي، زيرآب و ... .
تبليغاتى
شاخهاى است از عکاسى که در آن عکسهايى براى تبليغ، رونق دادن به فروش، ارائه خدمات و آگاه کردن مردم گرفته مىشود. قبل از اختراع چاپ ماشيني، عکس بهوسيله هنرمند طراحى مىشد تا آماده چاب در روزنامهها و مطبوعات شود. پس از اختراع فيلم رنگي، مدتها طول کشيد تا چاپ مکانيکى عکسهاى رنگى در سطح گسترده امکانپذير شود.
با پيشرفت در زمينهٔ تکنولوژى چاپ عکس، تقاضا براى عکسهاى تبليغاتى افزايش يافت و چاپ در سطح انبوه، موجب کاهش هزينه شد. امروزه شاهد تنوع و کثرت پوسترها، بروشورهاى تبليغاتي، بيل بوردها و عکسهاى تبليغاتى در روزنامهها و مجلات هستيم. اين تبليغات در عرصهٔ تلويزيونى نيز در همين مجموعه قرار دارد.

هنرى
عکاسى هنرى هنر نشانهسازى يا هنر طراحى نور است که تاريخ پربارى دارد. خصوصاً در انگلستان که عکاسى در واقع ادامهٔ فعاليت پيشگامانى نظير ?بليام هنرى فوکس تالبوت?، اچ. پى رابينسون، اسکار گوستاوريجلند، جوليا مارگارت کامرون و ... بوده است و از دوربين براى خلق اثرى هنرى بهره گرفته شده است.
از مهمترين اصول درک يک اثر هنرى داشتن تجربهٔ شخصى و دريافت محتوا از طريق شکل ظاهرى قوى و جذاب و توجه به اثر است. قدرت انتقال مفاهيم بدون کلام، در عکس يک رويداد هنرى منحصر بهفرد را بيان مىکند.
در نيمهٔ دوم قرن بيستم، روشهاى زيبايىشناسى به شکلهاى گوناگون ادامه يافت که شامل نمايش دقيق و عيني، عکاسى مستقيم، عکاسى مطبوعات براساس علائق شخصي، پيکتوراليسم نو و ... مىباشد.

فتوژورناليسم (روزنامهاى)
عبارت فتوژورناليسم اولين بار در سال ۱۹۲۴ م توسط فرانک لوترمرت، رئيس دانشگاه ميسورى بهکار گرفته شد. فتوژورناليسم يعنى اتحاد کلامى لغت و تصوير براى ايجاد يک ارتباط قوى و مؤثر. گرچه روزنامهنگاران با استفاده از دوربين عکاسي، تصوير را براى بيان بيشتر گزارش، ارائه مىدهند. اما امروزه عکسهايى در اين موضوع تهيه مىشود که نياز به همراهى بيش از اندازهٔ متن و يا زيرنويس ندارد. بلکه لازم است پنج اصل معروف ?چه کسي، چه وقت، کجا، چرا و چگونه? در آنها مراعات شود.

زير آب
عکاسى زيرآب کليهٔ تلاشهايى است که در جهت عکسبردارى (حتى فيلمبرداري) در زير آب صورت مىگيرد. از عکسبردارى در استخر معمولى با کمک دوربين ضد آب گرفته تا عکسهاى حقيقى و علمى که با دستگاه کنترل از راه دور از اعماق درياها گرفته مىشود.
در دههٔ ۱۹۰۰ جک ويليامسون، روزنامهنگار، عکاس و نويسندهٔ امريکايي، وسيلهاى اختراع کرد که سينماتوگرافى از زير آب را عملى ساخت. اين وسيله در ساختن اولين فيلم سينمايى تجارى به نام بيست هزار فرسنگ زير دريا استفاده شد.
قبل از اختراع اين دستگاه از دوربينهاى ساده درون جعبههاى ضد آب و يا در مراحل بعدى از دوربينهاى ضد آب استفاده مىشد.
در سال ۱۹۲۷ مجله جغرافياى ملي، اولين عکسهاى رنگى زير آب را منتشر کرد. اين عکسها توسط دکتر ويليام لانگلى و چارلز مارتين تهيه شدند.
پيشرفت دستگاه تنفس غواصى در سال ۱۹۴۳ عکاسان را از حمل وسائل سنگين و دستوپاگير رهايى داد و انگيزهٔ عکاسان براى ساخت و طراحى وسايل بهتر عکاسى زيرآب بيشتر شد.

هوايى
پيش از بکارگيرى گيرندههاى تصوير ديجيتال، جمعآورى تصاوير هوايى از هواپيماها و سکوهاى فضايي، از مواد و محصولات عکاسى با کيفيت بالا و قدرت تفکيک بسيار عالى استفاده مىشد.

پيشرفتهاى اخير در تصويرسازى هوايى برپايه انتقال سريع تصاوير استوار شدهاند. گيرندههاى دقيقى تصاوير ديجيتال را در لحظهٔ گرفته شدن، به زمين مخابره مىکنند و نحوهٔ عملکرد، کاربردها، استفادههاى تصويرسازى هوايى را دچار تغييرات فراوانى کرده است. البته هنوز در مواقع ضرورى از دوربينها و فيلمهاى قابل ظهور و چاپ استفاده مىشود.
از موارد استفاده و کاربردهاى تجارى تصويرسازى هوايى مىتوان، برنامهريزى شهرى و ناحيهاي، جنگلداري، مطالعات محيط زيست و طبيعت، بررسى جمعيت، توليد محصولات کشاورزي، زمينشناسي، کشف منابع طبيعى و ... را نام برد.