
پس از گذشت حدود هفتاد سال از آغاز جنبش هنرى مدرنيسم در غرب، آوازهٔ آن به ايران رسيد. گسترش دامنهٔ جنگ دوم جهانى به ايران، رفتن رضاشاه و برقرارى آزادىهاى اجتماعى فرصتى براى ظهور نوجويى در هنر بهوجود آورد. اين امر در ابتدا عمدتاً آثارى اقتباسى از الگوهاى غربى پديد آورد و اين نتيجهٔ اشتياق هنرمند ايرانى بود. در آغاز هنرکدهٔ هنرهاى زيبا مرکزى براى اين نوگرايى بود و بعد با بازگشت چند فارغالتحصيل دانشکدهٔ هنرهاى زيبا از سفر اروپا و هنرآموزى در آن سرزمينها، الگوهاى تازهاى در دسترس قرار گرفت. چند سال بعد نخستين مراکز هنر نو مانند انجمن خروس جنگى و نگارخانهٔ آپادانا بهوجود آمدند.
انجمن خروس جنگى توسط هنرمندان و شاعران نوپرداز به رهبرى جلال ضياءپور، منوچهر شيباني، ح غريب و حسن شيروانى در ۱۳۲۸ هـ.ش. شکل گرفت. سهراب سپهرى و بهمن محصص نيز از همکاران مجلهاى به همين نام بودند.
.jpg)
نگارخانهٔ آپادانا نخستين نگارخانه در تهران بود که به همت حسين کاظمي، محمود جوادىپور و هوشنگ آجودانى برپا شد (۱۳۲۸ هـ.ش.) و آثار نقاشانى چون جليل ضياءپور، هوشنگ پزشکنيا، احمد اسفندياري، مهدى ويشکايي، عبدالله عامرى و جواد حميدى را معرفى نمود


از اين زمان برخورد ميان گرايشهاى نو و کهنه در فضاى هنرى معاصر در گرفت، که به پيروزى نوگرايان انجاميد.
نخستين بىنيال تهران در ۱۳۳۷ هـ.ش. نمايشگاهى از آثار نوپردازان بود. از اين پس نقاشى نوگرا رود رو به رشدى را آغاز کرد که تا به امروز راهى پرنشيب و فراز را پشتسر گذاشته است.
از جمله نقاشان نوگرا همچنين مىتوان به مارکوگريگوريان، ناصر اويسي، هاينبال الخاص، ابوالقاسم سعيدي، پرويز تناولي، محسن وزيرىمقدم، منصور حسيني، حسين زندهرودي، منصور قندريز، فرامرز پيلارام، صادق تبريزي، مسعود عربشاهي، غلامحسين نامي، محمد احصايي، مهدى حسيني، پروانه اعتمادى و ... اشاره کرد.



نقاشى نوگرا فاصله بسيارى از تقليد طبيعت دارد و هنرمند گاه به انتزاع مطلق مىرسد.
در سالهاى اخير، استعدادهاى نومايهٔ بسيارى پا به عرصه گذاردهاند، که شناخت وسيعترى از سنت و مدرنيسم دارند و در جستجوى درک و بيان موقعيت خويش در جهان معاصر گام بر مىدارند.