صنعت کاشيکارى اصولاً همراه با سفالگرى مورد بحث قرار مى‌گيرد. هنر کاشيکارى را ترکيبى از خصايص تجريدى اشياء و رنگ‌ها مى‌دانند. به بيان ديگر کاشى‌کارى عبارتست از شکل بخشيدن به گِل و پختن آن در حرارت کوره و تزيين آن با طرح و نقش و لعاب و رنگ و پخت مجدد در کوره.


هنرمند کاشيکار با کاربرد و ترکيب قطعات رنگين نقوش تزئينى را مى‌سازد. يا طرح‌هاى هندسى ساده و بعد نقوش متنوع گل و برگ و گياه و حيوانات که با الهام و تأثيرپذيرى از طبيعت شکل گرفته است.


در کاوش‌هاى چغازنبيل شوش و ديگر مناطق باستانى ايران، علاوه بر سفال لعابدار، خشت‌هاى لعابدار نيز به‌دست آمده است.


در تزئينات دورهٔ هخامنشى کاربرد آجرهاى لعابدار رنگين در بدنهٔ ساختمان‌هاى شوش و تخت‌جمشيد ديده مى‌شود.


در دورهٔ ساسانيان نيز ساخت کاشى‌هاى زمان هخامنشى با همان شيوه و با لعاب ضخيم‌تر رايج شد. هنر موزائيک‌سازى در اين دوره متداول شد. کاشى همواره جزئى از معمارى سنتى ايران بوده است.