فال حافظ
فال حافظ تا حدى شبيه به فال قرآن است. در هر دو نوع از روى سخنانى که برحسب اتفاق در هنگام گشودن کتاب، پيش چشم آيد تفأل مىزنند غالباً اولين غزالى که از ديوان گشوده مىشود، و البته از آغاز غزل بايد خواند، فال محسوب است و بيت اول يا هفتم از غزلى که بلافاصله بعد از فال مىآيد شاهد آن بهشمار مىرود.
نظير اين کار در قديم بين يونانى و رومىها نيز متداول بوده است و آن را از کتاب هومر يا ويرژيل مىگشودهاند و بهعبارتى مىخواندهاند که فال ويرژيل و فال هومر مىتوان ترجمه کرد.
کفبينى
کف بينى که، در ايران نيز مثل اروپا، حتى نزد بعضى از تربيتيافتگان رواج دارد و در پارهاى مجالس سرمايهٔ خودنمائى يا سرگرمى است در قديم کار آن لوليان و فالگيران بوده است که يا سرزمين هند ارتباط داشتهاند.
تعبير رؤيا
تعبير رؤيا هم نوعى فال است که در آن از روى آنچه در خواب روى مىدهد بر سرنوشت و آيندهٔ صاحب خواب استدلال مىکنند. اين نيز از کهنهترين انواع فال است و از خيلى قديم در بين اقوام جهان رواج داشته است. نزد بسيارى از اقوام کهن، خواب دريچهاى است از دنياى غيب و بههر حال از آيات و اسرار خدايان بهشمار مىآمده است و از اينرو بدان اعتقاد بسيار مىداشتهاند. در ايران باستان مخصوصاً به خواب توجه بسيار نشان مىدادهاند.
در شاهنامه مکرر از خوابهائى که بر پادشاهان و پهلوانان روى مىداده است سخن رفته است. از جمله ضحاک ودر شبستان ارنواز، يک شب دشمن جوانى را که بر وى مىتازد و سر او را با گرز گاوسار مىکوبد به خواب مىبيند و موبدان که شاه بىخرد تعبير خواب خويش ار از آنها خواسته است با ترس و دودلى او را از پايان روزگار خويش و از پادشاهى فريدون آگاه مىکنند.
مسلمين نيز به خواب اهميت بسيار مىدادهاند. از قول پيغمبر (ص) مىآوردهاند که خواب يک جزء از چهل و شش جزء پيغمبرى است. با اين همه، در باب اسباب و شرايط صحت خواب بحث داشتهاند و در تعبير آن نيز رعايت بعضى شروط و لوازم را واجب مىپنداشتهاند. اين سير بن از مشاهير تابعين و بعد از او کرماني، در تعبير رؤيا اقوال خاص داشتهاند.
اما در حقيقت تعبير خواب نوعى فال است که در آن نقال مىزنند بر اينکه ديدن فلان چيز نشانهٔ فلان کار است. مثل آنکه ديدن اسب را نشان زن و دولت و ديدن گربه و سگ را نشانهٔ دزد و دشمن مىشمارند.
شانهبينى يا کتبينى
شانهبينى يا کتبينى که اصحاب علوم خفيه آن را علم اکتاف مىخوانند نيز قسمى فال است از نوع جگر بينى و کتبينى و هنوز کولىها و همچنين فالگيران حرفهاى آن را براى پيشگوئى از سرنوشت مشتريان خويش بهکار مىبرند. اين نوع فال نيز مثل جگربينى بابلىها، بهنظر مىآيد که بقايائى از مراسم ذبح و قربانى کاهنان باشد و به هر حال شک نيست که آنچه فالگيران و لوليان امروز در خطوط شانه مىخوانند حاصل تجارب و نتيتجهٔ مواريث کاهنان قديم است. در اين نوع فال از روى نقوش و خطوط شانهٔ گوسفند که آن را از گوشت پاک مىکنند و يک چند مىخوابانند حوادث نيک و بد را پيشگوئى مىکنند و دربارهٔ سرنوشت اشخاص فال مىزنند. اين نوع فال را قدما بسيار معتبر مىشمردهاند اما رفته رفته تنزل يافته از قبيل کهانت صرف بهشمار آمده است و مايهٔ دست کولىها شده است.
علم خيوط يا ماسهبندى
علم خيوط يا ماسهبندى که آن را به اويس قرنى منسوب کردهاند و هماکنون گويا بين طوايف بلوچ و بعضى نواحى گرمسير جنوب رواج دارد. در اين کار از سيزده شکل که از گره زدن هفت ريسمان پشمين حاصل مىآيد فالها مىزنند و پيشگوئىها مىکنند. کتابهائى نيز در اين باب هب فارسى و عربى تأليف يافته است که نام آنها را در فهرستهاى معروف مىتوان يافت.
نيز از فالهائى که جنبهٔ سرى يافته و از انواع علوم خفيه بهشمار رفته است رمل و جفر را مىتوان ياد کرد. اين هر دو مشهورترين و ممتازترين انواع تفأل در نزد مسمانان بشمارند و در هر دو باب کتابهاى بسيار به فارسى و عربى تأليف يافته است.
رمل
رمل که اساس آن را به ادريس نبى منسوب مىدارند فالى است که در آن از روى شانزده شکل يا بيت که به وسيلهٔ نقطهها در روى ريگ ترسيم مىکردهاند مىگرفتهاند.
جفر
جفر که مبداء آن در ظلمت قصه و افسانه فرو رفته است در آغاز حال ظاهراً از نوع پيشگوئىهاى دانيال نبى بوده است و شايد تا حدى با صناعت و اسرار منجمان هم ارتباط داشته است و ليکن بعدها با اسرار حروف مربوط شده است و از آن علم سيميا پديد آمده است. در باب جفر نيز مثل رمل در فارسى و عربى کتابهاى بسيار تأليف يافته است.