محققان اجتماعى کوشيده‌اند از روستا تعريفى منطقى ارائه کنند و به تعميم‌هائى معتبر دست زنند. از اين‌رو در سال‌هاى اخير دست به انتزاعاتى زده‌اند. و برخى از وجوه مميز حيات روستائى را برشمرده‌اند. اين نکته نيز در خور تذکر است که برخى از وجوه مميز و ويژگى‌هاى حيات روستائى که پيش از اين ساخت جامعه روستائى را از زندگى پيجيده شهرى جدا مى‌کردند و بين اين دو نمود اجتماعى تقابلى پديد مى‌آوردند به سستى گرائيده‌اند و نيز بر اثر مهاجرت‌هاى متقابل و برخورد مردم روستائى و شهرى و نفوذ وسايل ارتباطى توده‌گير و تأثير متقابل اقتصاد شهرى و روستائي، پاره‌اى از تفاوت‌هاى اين دو جامعه از ميان برخاسته‌اند. از سوى ديگر نوعى که در درون هر يک از اين دو جامعه ظهور کرده است ايجاب مى‌کند که مفهوم روستا از نو مورد تحقيق قرار گيرد. مفهومى که اصحاب تخصص از روستا پيش کشيده‌اند زاده يک رشته تحقيق عينى و تجربى است و بر نمودهائى چون کيفيت تراکم جمعيت و وضع سکونت تکيه دارد. اما گفتنى است که درباره اين مفهوم و مسائل تخفيفى آن بين اصحاب تخصص اتفاق‌نظر وجود ندارد و محققان روستاشناس هم در حوزه روش و هم در عرصهٔ تئورى با مسائلى روبه‌رو هستند. با اين همه در تعريف روستا و تفکيک ساخت اجتماعى آن از شهر و زندگى شهرى از مفهوم‌هائى چون ”شغل“ و جمعيت و ”بوم“ يا ”مرز جغرافيائي“ و سازمان اجتماعى و ويژگى‌هاى فرهنگى سود مى‌جويند.


سوروکين ـ Sorokin و زيمرمن ـ Zimmerman که سهم شايسته‌اى در تحقيقات روستائى دارند. بر نوع شغل تأکيد کرده‌اند و آن را به‌عنوان ملاکى پراهميت در تعريف خود وارد کرده‌اند. موافق نظر اين دو دانشمند، آنچه روستا را ممتاز مى‌کند حرفه يا شغل کشاورزى است و ساير اختلافات کمى و کيفى زندگى روستائى و شهرى از کشاورزى برخاسته‌اند و با يکديگر ارتباط دارند. اما در خور ذکر است که شغل کشاورزى به‌عنوان ملاک و مميز عمده روستا از شهر مقبوليت عام نيافت. در حال حاضر در بسيارى از کشورها بر دو عامل يا متغير جمعيتى در تحقيقات روستائى تأکيد مى‌شود. يکى از اين دو عامل قدر مطلق جمعيت و ديگرى تراکم جمعيت و يا چنانکه برخى مى‌گويند ترتيب سکونت است.