ايل جلالى بزرگ‌ترين ايل منطقه، که ۲/۴۸ درصد خانورهاى کوچندهٔ استان را در خود گرد آورده است، از ده طايفه و ۵۹ بار و ۲۴۷ اوبه تشکيل شده و به‌دليل داشتن جمعيت راوان و گستردگى طوايف و عظمت آن به نام جلالى مشهور شده است. در نظام زندگى ايل جلالى قدرت مرکزى از آن رئيس ايل بوده و نظير ساير قدرت‌هاى ايلى موروثى مى‌باشد. بعد از رئيس ايل، رئيس طايفه و بعد از او (سراوبه) در رأس هرم قدرت قرار دارند. هر طايفه از چند باو تشکيل مى‌شود و هر باو نيز بزرگ و ريش سفيدى دارد که به هنگام ضرورت مورد مشورت قرار مى‌گيرد. در گذشته قدرت مرکزى ايل اهميت خاصى داشته و حيات ايل در گرو تصميمات وى بوده است. اما هر چه طوايف گسترده‌تر مى‌شدند و اوبه‌ها فراوان‌تر، به همان اندازه از حيطهٔ قدرت مرکزى دور شده و بر قدرت طايفه افزوده مى‌شده است.

طايفهٔ قزلباش

طايفهٔ قزلباش داراى ۳۲۳ خانوار کوچنده است که در ۴۵ اوبه سازمان يافته قلمرو اصلى اين طايفه منطقهٔ اگرى واقع در دامنه‌هاى آرارات بود که پس از تعيين مرز ايران و ترکيه، منطقه ييلاقى آنان در آن سوى مرز قرار گرفت و خانوارهاى قزلباش نتوانستند از مراتع آن بهره گيرند و هم‌اکنون به‌صورت پراکنده ييلاق مى‌کنند. اين طايفه با طايفهٔ ساکان روابط خويشاوندى نزديکى داشته و به‌دليل تعصب خاصى که به اين طايفه دارد معمولاً قسمتى از خانوارهاى او به‌عنوان ”جينار“، در جوار اوبه‌هاى ساکان ييلاق مى‌کنند و در مراسم جشن‌ها و سوگوارى‌هاى يکديگر شرکت مى‌نمايند. اين طايفه نسبت به طوايف ديگر ايل جلالى از شهرت خاصى برخوردار است و در زمان حکمرانى سردار ماکو، افراد اين طايفه جزء قشون و لشکر او بودند.


طايفهٔ قزلباش نظير ساير طوايف ايل جلالى در اجراء سياست رضاشاه مبنى بر ”تخته قاپو کردن عشاير“ از محل خود تبعيد و به مناطق خوي، مشکين شهر، ورامين و قزوين کوچانده شدند و پس از تحمل مرارت‌هاى زياد، در سال ۱۳۲۱ ـ ش دوباره عدهٔ زيادى از افراد طايفه به موطن خود مراجعت نمودند. تعدادى ديگر از افراد اين طايفه به‌علت مقاومت در برابر رضاشاه کشته شدند و عدهٔ کثيرى نيز به خاک ترکيه فرار کردند.

طايفهٔ خلکانلو

طايفهٔ خلکانلو داراى ۳۳۱ خانوار کوچنده است و از دوازده باو تشکيل يافته است. اين طايفه از نظر گستردگى باو و جمعيت کوچنده در بين ساير طوايف ايل جلالى شاخ مى‌باشد.


در زمان رضاشاه طايفهٔ خلکانلو مورد غضب قرار گرفت و خالد آقا جلالى پس از مقاومت و جنگ و گريزى فراوان با نيروهاى دولتي، عاقبت سرکوب شد و اعضاء طايفه به شهرستان اهر تبعيد شدند و عدهٔ ديگر نيز به کشور ترکيه فرار کردند و هم‌اکنون در آن کشور مقيم هستند.

طايفهٔ مصر کانلو

طايفهٔ مصرکانلو از جمله طوايف منسجم ايل جلالى است و داراى ۳۲۵ خانوار کوچنده است که در ۱۶ اوبه و دو باو سازمان يافته‌اند. اين طايفه از نظر دامدارى در بين ايل جلالى حايز اهميت بسيار است به‌طورى که ۹/۱۷ درصد گوسفندان و ۵/۱۸ درصد گاوهاى طوايف ايل جلالى مربوط به اين طايفه است.


پرورش شتر به لحاظ ورود تراکتور و وانت بار به زندگى عشاير، عموماً در حال از بين رفتن است و ليکن طوايفى که از مناطق يلاقى صعب‌العبور مى‌گذرند، اجباراً به پرورش اين قبيل حيوانات مى‌پردازند. طايفهٔ مصرکانلو از جمله طوايفى است که براى حمل و نقل اين قبيل حيوانات مى‌پردازند. طايفهٔ مصر کانلو از جمله طوايفى است که براى حمل و نقل از شتر بهره مى‌گيرد.

طايفهٔ جنى‌کانلو

اين طايفه از هفت ”باو“ و ۲۲۱ خانوار کوچنده که عموماً در ۲۸ اوبه سازمان يافته‌اند، تشکيل شده است. بعد از انقلاب اسلامي، عوامل حزب دموکرات کردستان دامنهٔ تحريکات خود را به منطقهٔ عشايرنشين ماکو کشاندند که به دنبال آن شخصى به نام حسن حسن‌زاده از ميان اين طايفه به طرفدارى و حمايت آنان برخاست و بعد از آنکه با نيروهاى دولتى مواجه گرديد متوارى شد و به خاطر اشتباهات خود طايفهٔ جنى‌کانلو را دچار زحمت نمود. لذا اين طايفه به خاطر مسائل و مصايبى که بعد از انقلاب دچار آن گرديد، تشکل و انسجام خود را تا حدودى از دست داد و هم‌اکنون نيز در مقايسه با ساير طوايف فاقد رئيس طايفه است.

طايفهٔ اوتايلو

طايفهٔ اوتايلو قبل از حکومت فتحعلى‌شاه قاجار جزء طايفه قندکانلو محسوب مى‌شده و يکى از باوهاى آن به‌شمار مى‌رفت. قلمرو اين طايفهٔ بزرگ منطقهٔ قفقاز بود که به هنگام جدا شدن آن قسمت آذربايجان از پيکرهٔ ميهن، شخصى به نام تمر (تيور) که در واقع رئيس باو بود، به همراه افراد خود به منطقهٔ ماکو کوچ کرده و بعد از جدا شدن از قندکانو، طايفهٔ مستقلى تشکيل مى‌دهد. از آنجا که افراد اين طايفه از آن سوى مرز آمده بودند. به ”اوتايلو“ (اهل آن طرف) معروف و نام‌گذارى شدند.


طايفهٔ اوتايلو مانند ساير طوايف جلالي، داراى مسير مشخص کوچ بوده که اعضاء آن به مدت يک ماه مى‌توانستند در آن رمه‌گردانى نمايند اما پس از انقلاب اين قبيل مسيها توسط روستائيان زير شخم رفته و موجبات زحمت عشاير را فراهم نموده است.


اين طايفه هم‌اکنون داراى ۲۰۳ خانوار کوچنده است که در ۸ اوبه سازمان يافته است.