مراسم عروسى ترکمنها
ابتدا پدر و مادر تصميم مىگيرند براى فرزندشان همسرى انتخاب کنند. نزديکان خود را جهت تبادلنظر دعوت مىکند، پس از انتخاب عروس، از طرف خويشان داماد، چند نفر از اقربا چنانچه مرد باشند نزد پدرِعروس و اگر زن باشند نزد مادرِعروس براى گفتگو مىروند. در صورت موافقت که اصطلاح ترکمنى (سوزآتمک) است روز مناسبى ار که براى خواستگارى خوشايند باشد انتخاب کرده و يکى دو روز قبل از حرکت به منزل عروس گردنبندى که از مسکوکات طلا است بهوسيلهٔ دختر کوچکى از طرف داماد که به گردن او آويخته است به منزل افراد خانواده عروس برده مىشود.
بدين معنى که روز خواستگارى معين است و مدعوين دعوت مىشوند و هر منزلى با آلاچيقى به فراخور حال خويش سکه با انعامى بدان اضافه مىکند.
در آن روز گوسفندى ذبح کرده و سينه آنرا به شکل مثلث درآورده و به گوشههاى او سکههاى طلا يا نقره آويزان مىکنند و زنها نانهاى روغنى مخصوص در چندين ظرف در موقع حرکت عروس آماده مىکنند. اين نانها بر دو نوع است: قاتلمه Qatlame و اکمک Akmak که اولى ضخيم و دومى نازک است.
در روز موعود عدهاى از کسان داماد با وسايل حاضر که در قديم ميان چاروا (کوچرو)، شتر و در اين روستا و شهرنشين چمور يا طوايف ساکن ارابه و اسب بود و امروزه بيشتر با اتومبيل به طرف منزل عروس با تمام وسايل که عبارتند از: نانها روغني، کلهقند و سينهٔ گوسفند که به آن اشاره رفت مىروند و عدهاى از کسان عروس در آن روز از واردين استقبال مىکنند. در ميان واردين چند نفر از ريشسفيدان (آقسقلهاي) طايفه خواستگارى را در ميان حاضران که از طرف داماد و عروس هستند عنوان مىکنند و مهريه عروس را نقداً تعيين نموده و کسان داماد مراجعت مىکنند.
قورخانچى مىگويد: کسى که مىخواهد زن بيرد. هرچه مقرر شده، پول نقد دارد مىدهد، ندارد گاو و گوسفند و شتر و اسب معادل و چه مقرره قيمت کرده به پدر و مادر يا برادر آن دختر مىدهد و تمام آن وجه از آن پدر و مادر است. جهيز شرط نيست، بسته به ميل پدر و مادراست. بعد دختر را بهترتيب شرع خودشان عقد کرده، به خانه داماد مىآورند. خرج عروسى و مهمانى عروسى خانه، تماماً به عهده اهالى آن ابه و آن طايفه است.
هرکس هرچه دارد مجاتاً مىدهد و دو روز با سه روز يا بيشتر عروسى مىگيرند و از ساير طوايف وعدهخواهى مىکنند با هرکس بيايد، وارد آلاچيقهاى ساکن آن ابه مىشود.
خرج واردين و عليق مال و غيره را صاحب آن خانه متحمل است. و از طوايف دور و نزديک آمده اسبدوانى مىکنند و يک نوع فرح و بشاشتى اهل آن ابه دارند که اندازه ندارد.
هـ.ل. رابينو مىنويسد: سن ازدواج در ميان ترکمنها ۱۵ يا ۱۶ سالگى براى پسران و ۹ يا ۱۰ سالگى براى دختران است. ميازن ارزش که قبيلهٔ جعفرباى به دختر مىدهند در حدود ۳۰۰ تومان است که نيمى از آن نقد است و نصف ديگر حيوانات، از قبيل اسب و شتر و گاو مىباشد.
و در خلال اين مدت آنچه براى عروس لازم است از طرف عروس که همان جهيزيه باشد آماده مىشود و آنها عبارتند از: قالي، قاليچه، پشتي، صندوق و پوشاک و... که با خود عروس به منزل داماد آورده مىشود.
مراسم عروسى در گرگان
همينکه دختر موردپسند خواستگاران واقع شد و گفتگو و رسوم نامزدى انجام گرديد از طرف داماد گاهگاهى سوغات به خانه عروس فرستاده مىشود مخصوصاً شبهاى ماه رمضان از هر نوع خوراک و همچنين از ميوهجات يک سينى مىفرستند. در روز عيد قربان گوسفندى را تهيه کرده شال و مخمل به گردن او انداخته و در دو گوش خود دو دستمال آويزان مىکنند. در پيشانى او نيز آئينهاى قرار مىدهند. با اين ترتيب رو به خانه عروس حرکت مىکنند. چون به محل عروس مىرسند گوسفند را با دو دستمال تسليم مىکنند و مىگويند اين دو دستمال را داماد براى عروس فرستاده است. در شب زفاف مراسمى به نام (عروس تماشا) معمول مىشود به اين ترتيب که عروس را روى صندلى نشانده و چشمهاى او را بسته و دست و را روى دهان او قرار مىدهند و مىگويند (باشماق) دارد. در همين اثنا مردم متفرقه به تماشاى عروس مىآيند در اين (عروس تماشا) هرکس مىتواند شرکت کند، يعنى ورود به خانه عروس عمومى است و مخصوص به اقوام و خويشاوندان نيست.
موقعىکه عروس را به حجله وارد مىکنند داماد دو چراغ بهدست مىگيرد و در محلى از آن خانه نيز شخصى ايستاده ظرفى عسل بهدست دارد مکرر انگشت عروس را در عسل فرو برده و به دهان افراد طايفه داماد مىگذارد. در اتاق عروس روى تشک يک نعلبکى نشاسته گذاشته شده است. آنرا داماد با پا لمس مىکند متعاقب آن قند و مبلغى پول نثار سر عروس و داماد مىشود. فرداى آن روز از خانه عروس همراه جهيزيه يک سينى نان و کوکو که روى آن شکر سفيد پاشيده است به ضميمه چند ظرف کاچى (خوراکى است که از آرد و زعفران و شکر يا شيره درست مىشود و آنرا محلىها زرجوش خوانند) به خانه داماد مىآورند روز سلام (عروسي) عروس را به آشپزخانه مىبرند. در آنجا بايد شيربرنج بپزد. بعد از چند روز به حمام مىبرند و آنرا حمام (لنگزنان) مىنامند.