در خانوادههائى که اعتقادات مذهبى شديد دارند و بهاصطلاح خيلى مؤمن هستند در شب عروسى بهجاى ساز و آواز و دهل و سرنا اشعار ذيل را که به مناسبت عروسى حضرت صديقهٔ طاهره عليهاسلام سروده شده است براى ميمنت در دستگاه ابوعطا يا شور (بدون استفاده از آلات موسيقي) مىخوانند:
شب عيش خيرالنساء بتول عزيز خدا نور چشم رسول | شب عيش خيرالنساء بتول عزيز خدا نور چشم رسول | |
ندا آمد از کردگار جليل | به سالار خيل فلک جبرئيل | |
که امشب شب عشرت و شادى است | على را شب عيش و دامادى است | |
بگو تا ملائک ببندند صف | تبارک بخوانند با صد شعف | |
بگو حور عين جمله عشرت کنند | بهشت مرا زيب و زينت کنند | |
به رضوان بگو کوثر و سلسبيل | کند جمله بر اهل جنت سبيل | |
به طوطى بگو تا نمايد نثار | دُر و گوهر و لؤلؤ شاهوار | |
پس آنکه برو با درود و سلام | به نزد حبيبم رسول انام | |
بگو بر ملا سرِ مستور کن | عيان رمز نور على نور کن | |
بگو بايد امشب به عزّ وصول | رسانى على را به وصل بتول٭ |
٭ نقل از يک کتابچهٔ خطى متعلق به يکى از بانوان
گاهى براى ميمنت بيشتر، آتوئى به صداى خوش، شرح عروسى حضرت فاطمهٔ زهرا سلامالله عليها را چنين مىخواند:
بادا مبارک بر جلمه يکسر | |
از بهر عيش خاتون محشر | |
جبريل آمد نزد پيمبر | |
نه ساله چون شد زهراى اطهر | |
گفتا به لقمان آن حيّ داور | |
بنديد و عقد زهرهاى اطهر | |
ياران بگوئيد با ديدهبوسى | |
بادا مبارک عيش و عروسى | |
کردم قباله کوه نمک را | |
دادم به تو من شاه زنان را | |
مهريهٔ او آبهاى عالم | |
قربانى او جانهاى عالم | |
آندم به فرمان حيّ طاها (=ﻃ ـطه) | |
بنديد و عقد خورشيد و ماها | |
ياران بگوئيد با ديدهبوسى | |
بادا مبارک عيش و عروسى | |
مشعل به نور پاک پيمبر | |
اندر جلو بود زهراى اطهر | |
بنشسته زهرا بر هودج نور | |
اندر کنارش چندين صف حور | |
حوران و غلمان، با ديدهبوسى | |
صف در صف ايستاده، بهر عروسى | |
ياران بگوئيد با ديدهبوسى | |
بادا مبارک عيش و عروسى | |
داخل به حجله، شير خدا شد | |
در آسمانها، عشت بهپا شد | |
چون ماه و خورشيد، با هم قرين گشت | |
خوشحال و خرم، عرش برين گشت | |
جبرئيل خواند سورهٔ تبارک | |
جمله ملائک، گويَنْ مبارک | |
ياران بگوئيد با ديدهبوسى | |
بادا مبارک عيش و عروسى | |
داخل هب حجله، شيرخدا شد | |
در آسمانها، عشرت بهپا شد | |
چون ماه و خورشيد، با هم قرين گشت | |
خوشحال و خرم، عرش برين گشت | |
جبرئيل خواند سورهٔ تبارک | |
جمله ملائک، گويَن مبارک | |
ياران بگوئيد با ديدهبوسى | |
بادا مبارک عيش و عروسى | |
عيش ولى داور است، ياران مبارک باد | |
ساقى حوض کوثر است، ياران مبارک باد | |
تيغش به فرق کافر است، ياران مبارک باد | |
کنندهٔ در خبير است، ياران مبارک باد | |
باب سرير و سرور است، ياران مبارک باد | |
شوهر زهراى اطهر است، ياران مبارک باد | |
اين عم پيغمبر است، ياران مبارک باد | |
از همه کس او بهتر است، ياران مبارک باد٭ |
٭ به نقل از زبان يک آتو.
پس از آنکه مهمانها که در خانهٔ داماد شام خوردند و رفتند چند تن از اقوام نزديک و دوستان داماد به اتفاق عدهاى از زنان خويشاوند و نزديک وى براى انجام مراسم عروسکشون آمادهٔ حرکت به طرف خانهٔ عروس مىشوند.
در شهرها و آبادىهاى بزرگ چنانکه در همهجا رسم است داماد و همراهان او با اتومبيل پى عروس مىروند و اتومبيلى را که اختصاص به آوردن عروس دارد به گل و سبزه مىآرايند و با چراغهاى رنگين متعدد زينت مىدهند. داماد به اتفاق مادر و خواهران او در اتومبيل مزبور قرار مىگيرند و پيشاپيش همه حرکت مىکنند و اتومبيلهاى ديگرى حامل ساير اقوام و دوستان به دنبال آنها روان مىشوند. وقتى به در خانهٔ عروس رسيدند با سلام و صلوات و هلهله از آنها پذيرائى مىشود. جلو پاى داماد گوسفندى سر مىبرند و چند دسته گل نثار او مىکنند. اقوام و کسان داماد وارد خانهٔ عروس مىشوند و ساعتى در آنجا مىمانند و شربت و چاى و شيرينى مىخورند و منتظر مىنشينند تا عروس حاضر شود.