چند لحظه قبل از تحويل سال اندکى آرد خمير مىکنند و در گوشهاى مىگذارند تا ورآيد (ورآمدن خمير در اول سال مايهٔ برکت است.) بعد سماور را آتش مىکنند (سماور در لحظهٔ تحويل بايد غلغل بجوشد.) و سفرهٔ هفتسين را مىچينند و لباسهاى نو خود را مىپوشند، اسفند در آتش مىريزند، مشک و عنبر مىسوزانند و در هر اطاق چراغ يا شمعى مىافروزند.٭ آنگاه سفرهٔ سفيدى در وسط اطاق پهن مىکنند و دو عدد لاله يا دو چراغ يا دو شمع هم روشن کرده در وسط آن مىگذارند. بين دو لاله يک جلد کلامالله مجيد و يک آينه قرار مىدهند، جلو آينه چند دانه گندم مىپاشند و روى آينه هم يک تخممرغ مىگذارند تا در موقع تحويل، تخممرغ روى آينه بچرخد٭. يک ظرف عسل در گوشهٔ سفره و يک عدد نان سنگک نيز در گوشهٔ ديگر مىگذارند ٭. سينى هفتسين را هم در وسط سفره در جاى مناسبى مىگذارند. در سينى هفتسين هفت چيز که نام آن با س شروع شده باشد مىچينند٭ به اين شرح: يک ظرف کوچک سمنو، يک عدد سکه، يک استکان سرکه، چند دانه سير، چند دانه سنجد، قدرى سماق، يک عدد سيب، علاوه بر آن سبزهاى را هم که از دو هفته قبل تهيه کردهاند در کناز آن قرار مىدهند. يک کاسهٔ پرآب هم در گوشهاى مىگذارند و روى آب چند ساقهٔ سبزه و يک عدد نارنج مىاندازند. مقدارى آجيل و شيرينى هم در دو بشقاب جداگانه مىريزند و با يک پياله ماست و يک بشقاب سبزىپلو و ماهى در کنار سفره قرار مىدهند بعد در تمام اطاقها و دهان خيک ماست و سر کيسههاى نخود و لوبيا و عدس و ماش و برنج را باز مىگذارند و منتظر مىنشينند تا سال تحويل شود. آب علامت روشنائى و سبزه علامت خرمى و شمع و چراغ علامت طول عمر است. ماهى را همچون رزق حلال مىدانند در سفره مىگذارند تا در تمام سال رزق و روزى حلال نصيب آنها بشود، عسل براى شيرين کامل و تندرستى اهل خانه و نان و سکه هم براى جلب نعمت و برکت است.
٭ خراسانىها معتقد هستند که پراکندن بوى خوش در خانه ميمنت دارد و روشنائى هم مايهٔ سلامت و برکت است علاوه بر آن معتقدند که روح مردگان و اجداد آنها غير از شبهاى جمعه در موقع تحويل سال و روز اول نوروز نيز آزاد هستند و به خانه و کاشانهٔ قديم خود مىآيند در اين موقع اگر مسکن قديم خود را پاکيزه و روشن و خوشبو ببينند شاد و خوشوقت خواهند شد و اولاد و احفاد خود را دعا خواهند کرد وگرنه با حالت غمگين و افسرده باز خواهند گشت و باز ماندگان خود را نفرين خواهند کرد.
٭ عوام معتقد هستند که از اول خلقت تاکنون زمين بر روى شاخ گاو قرار گرفته گاو هم بر پشت يک ماهى سوار و ماهى هم در وسط درياى بيکرانى شناور است فقط سالى يکبار در موقع تحويل سال، گاو زمين را از اين شاخ به آن شاخ مىکند و همين امر سبب مىشود که تخممرغ روى آينه به حرکت درآيد. عدهاى بهجاى گذاشتن تخممرغ روى آينه، نارنج در آب مىاندازند تا در موقع تحويل سال و حرکت زمين روى شاخ گاو نارنج روى آب بچرخد و به چشم ديده شود. يا ماهى در آب مىاندازند و عقيده دارند که در هنگام تحويل ماهى بهطور عمودى بىحرکت در آب مىايستد.
٭ گذاشتن نان در سفره از زمانهاى بسيار قديم حتى پيش از سامانيان معمول بوده است. در عهد سامانيان اين نان را از هفت نوع غله و حبوبات يعنى گندم و جو و برنج و عدس و باقلا و ارزن و ذرت مىپختهاند گاهى آرد لوبيا و نخود هم به آن مىافزودهاند و در سفر مىگذاشتهاند به اين نيت که در آن سال محصول غلات و حبوبات مزبور فراوان شود.
٭ ظاهراً در زمان قديم بهجاى هفتسين در سفره هفت شين مىگذاشتهاند چنانکه از اين شعر پيدا است:
جشن نوروز از زمان کيان | مىنهادند مردم ايران | ||
شهد و شير و شراب و شکر ناب | شمع و شمشاد و شايه اندر خوان |
٭ عدد هفت در نزد ايرانيان اصولاً عدد عزيزى است چنانکه هفت سورهٔ قرآن مايهٔ نجات است، در علم نجوم نيز هفت خانهٔ آرزو و مراد است. بعضى معتقد هستند که عدد هفت قبل از اسلام نزد ايرانيان محترم و عزيز بوده و هفتسين هم با هفت امشاسپندان زردشت رابطه و نسبت داشته است.
عدهاى چند لحظه قبل از تحويل سال قدرى آب جوجه خروس يا شير مىخورند زيرا معتقد هستند که به هنگام تحويل در شکم هر کس آب جوجه خروس باشد پوست بدن او در تمام سال لطيف و درخشان مىشود و اگر شير باشد پوست بدن او سفيد و نرم خواهد شد علاوه بر آن اگر شخص مزاج گرم مداشته باشد آب جوجه خروس بخارات جگر او را دفع و گرمى مزاج او را رفع خواهد کرد.
ظهر يا شب آخر سال سبزىپلو با ماهى و کوکو و مرغ تهيه مىکنند و مقدارى از آنها را براى سال نو نگاه مىدارند و در موقع تحويل در سفرهٔ هفتسين مىگذارند. يک کوزهٔ نو هم مىخرند و مملو از آب مىکنند يک نارنج هم در دهانهٔ آن مىگذارند و تا سال نو نشود از آب کوزه استفاده نمىکنند.
وقتى لحظهٔ تحويل فرا رسيد اعضاء خانواده دور سفره مىنشينند و هر يک، يک سکه يا چند دانه برنج يا يک گاوخداد (خرخاکي، خرخدا) در مشت مىگيرند يا کلّهٔ جوجه خروس در جيب مىگذارند. اندکى قبل از تحويل سر مرغ و دل و جگر و سنگدان و گردن او را مىپزند و در موقع تحويل به مرد خانه مىدهند بخورد ثروتمند شود. همينکه سال تحويل شد به هم مبارکباد مىگويند و سر و روى يکديگر را مىبوسند. عدهاى دعا مىخوانند و مىگيوند: يا مقلبالقلوب و الابصار يا مدبرالليل و النهار يا محولالحول و الحوال حول حالنا الى احسن الحال٭ و براى دفع آفات و بليات انگشترى که داراى نگين فيروزه با نگين شرف شمس (نگين عقيق يا در که روى آن طلسمى نقش کرده باشند). باشد به انگشت مىکنند. عدهٔ ديگر عسل به دهان مىگذارند تا در طى سال هم اعتدال مزاج پيداد کنند و هم اخلاق خوش و شيرينى داشته ياشند يا آنکه مقدارى تباشير (يک مثقال تباشير در پنج سير عرق بيد) قلم سابيده در عرق بيد مىريزند و مىخورند و مىگويند: الهى همانطور که سال کهنه نو شد مزاج من هم عوض شود! و عقيده دارند که به اين طريق اگر مزاج آنها گرم باشد سرد و اگر سرد باشد گرم خواهد شد.
٭ ايرانيان بعد از قبول دين اسلام بسيارى از آداب و رسوم ملى خود را از دست دادند ولى در مورد جشن نوروزى چنانکه قبلاً بيان شد طبق نظر عدهاى از علما، روز اول خلافت حضرت على (ع) مصادف با نوروز شده بود جشن نوروزى جنبهٔ مذهبى هم به خود گرفت و اهميت بيشترى يافت از آنروز به بعد در فضيلت نوروز احاديث و اخبار فراوانى نقل شد و براى اين عيد احکام و ادعيه مخصوصى هم آوردند که از آن جمله همين دعا است.
خراسانىها عقيده دارند که اگر کسى در موقع تحويل سال سنجد بخورد تا آخر سال گزنده او را نخواهيد گزيد و اگر سير بخورد رطوبت و سرديش نخواهد کرد و اگر سه يا چهار عدد مرواريد غلطان (بىسوراخ) بخورد ديگر مريض نخواهد شد. سمنو همچون نذر حضرت زهرا است بايد اندکى خورد تا از آسيب بيمارىها محفوظ ماند، قدرى آب هم بايد نوشيد و سپس در آينه نگاه کرد تا قلب و چشم، هميشه روشن باشد.
علاوه بر آن معتقد هستند که سال نو و سال کهنه هر دو مانند پريان موجوداتى نامرئى هستند، سال کهنه در آخرين لحظاتى که مىخواهد خانه را ترک کند به همهٔ اطاقها و سوراخها سنبههاى خانه سر مىزند اگر ببيند در و ديوار و فرش اثاث خانه پاکيزه است و اهل خانه همه به حمام رفته و سر و بدن خود را شستهاند خوشحال مىشود و اهل آن خانه را دعا مىکند که او را نزد همکار او سال نو روسفيد کردهاند و اگر خانه کثيف و ناشسته باشد به آنها نفرين و لعنت خواهد فرستاد.