مرق

در مرق ـ Maraq کاشان براى زمستان تقسيم‌بندى مخصوصى دارند: ده روز اول ”زمستان“ و چهل روز بعد از آن‌را ”چلهٔ بزرگ“ و بيست روز بعدى را ”چلهٔ کوچک“ مى‌دانند و به ده روز بعد ”امن و بهمن“ مى‌گويند. از ده روز باقيمانده هم هفت روز آن سرما پيرزن و سه روز آن را ”سرما عجوزه“ است.

جوشقان استرک

در جوشقان استرک ـ e Estark ـ Juseqan کاشان هم چله از دهم دى‌ماه شروع مى‌شود و تا بيستم بهمن‌ماه ادامه دارد اين چهل روز را به چهار قسمت کرده‌اند که هر قسمت ده روز است و هر ده روز نامى دارد: ده روز اول را چلهٔ بزرگ يا چلهٔ قوس مى‌نامند. ده روز دوم را چلهٔ کوچک و ده روز سوم را چلهٔ ”برزگر“ و ده روز چهارم را چلهٔ ”جولا“ مى‌نامند. در اين مدت بنا به رسم محل برزگران به خانهٔ مالک مى‌روند و برف بام‌ها را پائين مى‌کنند و در آن روز زن ارباب ”آش هوا“ مى‌پزد تا بعد از روئيدن برف‌ها اين آش داغ، آنان را گرم کند.

سينقان اردهال

در سينقان اردهال ـ e Ardehal ـ Sineqan رسم است که بايد مردم در شب اسفند چلو و خورش اسفناج بخورند. در روز اسفند هم اهالى بايد آش همه چيز که معروف به آش هفت سين است بخورند. اين آش را از ماش و عدس و جو پوست کنده، نخود و لوبيا، مغز گردو، ترشاله، چغندر و پياز داغ درست مى‌کنند. اما هفت‌سين آش از اين قبيل است: سبزي؛ سنگک؛ سيرابي؛ سنجد؛ سير؛ سرکه؛ اينها را در ديگ بزرگ گِلى مى‌ريزند و بار مى‌کنند و مى‌پزند و ظهر اسفند مى‌خورند. حتى به بچه‌هاى شيرخواره هم يک قاشق از اين آش مى‌دهند. چونکه اعتقاد دارند خوردن آن شگون دارد. کسانى هم که نامزد دارند بايد براى نامزد خود اسفندى بفرستند. اسفندى عبارت است از: چند قواره پارچه؛ مقدارى برنج؛ روغن؛ شيريني؛ اسفناج. اين چيزها را در يک مجمعه مى‌گذارند و با ساز و دهل به خانهٔ عروس مى‌فرستند.

شب‌نشينى در نطنز

شب‌نشينى در نطنز ـ Natanz مردم خيلى به شب‌نشينى علاقه دارند و اين ديد و بازديدها و شب‌نشينى‌ها بين همسايگان و مردمى که با يکديگر خويش و دوست هستند برگزار مى‌شود و اکثر‌اً بعد از شام به شب‌نشينى مى‌روند. فقط وقتى براى شام مى‌روند که آنان را دعوت کرده باشند اما شب‌نشينى دعوتى نيست، چونکه هر خانواده‌اى از ماه‌ها پيش و از تابيستان براى پذيرائى از مهمانان خود تهيه ديده و آجيل و شبچره فراهم کرده است. کسى که مى‌خواهد به شب‌نشينى برود اول شب، بعد از خوردن شام به پسر کوچک خود مى‌گويد: ”تو برو خانهٔ فلانى اگر دير کردى ما مى‌دانيم خانه است. آن‌وقت ما هم مى‌آئيم. اگر نبودند زود بيا تا ما نيائيم.“ پسر هم همين کار را مى‌کند. گاهى هم هنگامى‌که در کوچه و بازار همديگر را مى‌بينند قرار و مدار شب را مى‌گذارند و مى‌گويند: ”ما شب مى‌آئيم خانه شما شب‌نشينى جائى نروي.“ طرف هم جواب مى‌دهد: ”بفرمائيد قدمتان روى چشم.“ بعضى اوقات هم بدون خبر مى‌روند. معمولاً کسى در خانه نمى‌ماند مگر مريض داشته باشند چون در نطنز دزد نيست و اگر هم مال کسى دزديده شود به قول معروف مشت دزد زود باز مى‌شود کافى است يک نفر ببيند که فلان کس به خانهٔ ديگرى رفته و چيزى برداشته است همين ديدن کافى است که خبر آن در محل بپيچد. اگر راه دور باشد زود حرکت مى‌کنند و اگر نزديک باشد کمى ديرتر و معمولاً تا آخرهاى شب مى‌نشينند. مردم نطنز در شب‌هاى زمستان زود شام مى‌خورند زيرا که يا مى‌خواهند به شب‌نشينى بروند يا کسى به خانه آنها مى‌آيد.


آجيل‌ها عبارتند از:


جوزقند؛ ترشله؛ پرهلگ؛ هستهٔ شيرين؛ مغزبادام؛ مغز گردوى نمک کرده يا بى‌نمک و خام يا بوداده؛ سنجد؛ انجير خشک؛ کشمش؛ نخودچي؛ توت خشکه؛ قاووت؛ انواع تخمه‌هاى بوداده يا بونداده که بيشتر بوداده مى‌خورند و مى‌گويند بونداده‌ آن خوب نيست و انسان دچار کرم معده مى‌شود.