مردم بوشهر سن چهارده سالگى را آغاز دوران مردانگى مىدانند و وقتى نوجوانى به چهارده سالگى رسيد فکر تأمين هزينه ازدواج مىافتد و هر قد که براى او مقدور باشد پول جمعآورى مىکند که به مصرف اين امر خير برساند.
ضمناً دخترى را به ميل خود براى همسرى انتخاب مىکند و حاصل انتخاب خود را به اطلاع والدين خويش مىرساند، پس از آنکه آنها مراتب مواقت خود را اعلام کردند خواستگارى انجام مىشود اول پدر و مادر دختر پسر را بهعنوان داماد قبول مىکنند و بعد رفت و آمد پسر به خانه دختر شروع مىشود و بهنحوى که از او انتظار مىرود به خدمت پدر عروس مشغول مىشود و گاهگاهى هدايائى هم به خانه عروس مىبرد.
پس از چند روزى که به اين ترتيب گذشت يکدست لباس و يک حلفه انگشترى و يک جفت کفش براى دختر مىفرستد و از آن تاريخ به آنها نامزد مىشوند و اصطلاح محلى به اين معنى است که آقاى فلان گوش به زنگ دختر آقاى فلان است.
با فاصله زمانى که بستگى بهنظر داماد دارد خويشاوندان داماد به منزل عروس مىروند و درباره تشريفات عروسى و نحوه برگزارى جشن مذاکرات بهعمل مىآيد و مقدار مهر نيز تعيين مىشود. مهر روز بعد با نُقل و شيرينى به خانه عروس فرستاده مىشود.
مراسم عروسى در خانه داماد برگزار مىشود. شيخ محل و دوستان داماد دعوت مىشوند. شيخ دو نفر از معتمدين را به منزل دختر مىفرستد تا ترتيب برگزارى مراسم جشن را به اطلاع عروس برسانند. در اين موقع عروس با زر و زيور و بزک کامل در اطاق خودش مىنشيند و همه دوستان در اطراف او هستند به اطلاع دختر مىرسد که شيخ مىخواهد صيغه عقد را جارى کند و از او سؤال مىکنند آيا با اين مزاوجت موافقت دارد؟ اين سؤال چهار بار تکرار مىشد و بار آخر عروس با گفتن بله رضايت خود را اعلام مىدارد. معتمدين خبر رضايت دختر را به نزد شيخ مىبرند و شيخ با تلاوت آياتى از کلام خداوند آنها را زن و شوهر اعلام مىکند. بهمحضى که کلمه بله از دهان دختر بيرون آمد خانه غرق در آواى هلهله و شادى و کف زدن مىشود. مهمانها مشغول خوردن شيرينى و شربت و کشيدن قليان مىشوند و بعد کمکم جمعيت متفرق مىشود.
دستمزد شيخ از طرف داماد پرداخته مىشود. وقتى سند ازدواج نوشته شد و به امضاء شيخ رسيد، براى داماد ارسال مىگردد. آنوقت، دستمزد شيخ که هيچوقت کمتر از چهار ريال نيست براى او ارسال مىگردد.
بعد از مراسم داماد مرتباً به خانه عروس مىرود اما عروس خودش را پنهان مىکند و داماد موفق به ديدن او نمىشود چند ماهى به اين ترتيب مىگذرد تا مراسم عروسى انجام شود.
قبل از اجراء مراسم عروسى دو دست لباس فاخر ابريشمين، يکدست لباس گلدار و ظروفى مملو از شيرينى به خانه عروس فرستاده مىشود شب قبل از زفاف ظرفى از حنا و مجدداً مقدارى شيرينى از طرف داماد به خانه عروس برده مىشود شخصى که طرف حنا را حمل مىکند با گروهى از خوانندگان و نوازندگان و طبالها احاطه شده است. آنها شادىکنان و پاىکوبان به منزل عروس وارد مىشوند. اگر داماد مسلمان متعصبى باشد همين گروه صلوات گويان به خانه عروس مىروند. صلوات در توصيف محمد پيغمبر اسلام و اهل بيت او است.
در اين شب عروس و داماد حنابندان مىکنند و صبح زود هرکدام جداگانه به حمام عمومى مىروند. اگر محله سکونت آنها فاقد حمام عمومى باشد در منزل شستشو مىکنند.
بعدازظهر همانروز داماد سوار بر اسب در معيت دوستان خود به سرچشمه مىرود و در چشمه آبتنى مىکند. از چشمه که بيرون آمد لباس دامادى مىپوشد به خانه برمىگردد و در اطاق خواب خود مىماند. در تمام مدت برگزارى اين تشريفات صداى کف زدن و غرپو شادى و هلهله دوستان و خويشاوندان و همسايگان به گوش مىرسد و تفنگهاى زيادى بىهدف شليک مىکنند.
در شب عروسى مهمانى شام مفصلى در منزل داماد ترتيب داده مىشود. وقتى شام صرف شد مدعوين داماد را به حجله مىبرند و همگى چراغ ولاله بهدست به منزل عروس مىروند.
عروس بر اسبى سوار است و بانوان اطراف او را احاطه کردهاند. در حالىکه مطربان مشغول نواختن هستند همگى به طرف خانه داماد حرکت مىکنند داماد تا جلوى درب منزل به استقبال مىآيد بازوى عروس را مىگيرد و او را در پائين آمدن از اسب يارى مىکند.
با جمعيتى که ازدحام نموده است ورود آنها به خانه آسان نيست. در اين موقع يکى از خويشاوندان داماد پيش گرفته عروس را به حجله راهنمائى مىکند. دستهاى آنها را بر روى هم قرار مىدهد. در گوش آنها دعائى مىخواند، بعد پاهاى عروس و داماد با عطريات خوشبو شستشو داده مىشود و شست پاى عروس به شست پاى داماد بسته مىشود. اينکار دقت و مهارت لازم دارد زيرا اگر در وقت بسته شدن شستها بر روى هم قرار بگيرند، بدشگون خواهد بود.
داماد چند سکه طلا داخل لگنى که پاهاى عروس و داماد در آن شسته شده است مىاندازد جمعيت به تدريج به خانههاى خود مراجعت مىکنند خانه در سکوت فرو مىرود و وقتى داماد براى اولين بار نقاب از چهره عروس برمىدارد هديهاى به وى تقديم مىکند. حالا عروس و داماد در حجله تنها هستند، اين اطاق معمولاً با پردهاى الوان تزئين مىشود. سپر و شمشيرى در گوشه اين اطاق گذاشته شده است. اينجا خوابگاه عروس و داماد است.