به کمربند طلا اُبروت بَمَن بُتما ابرو مو موخواى چُکُنى گمون تو بازار نديه (نديده)


اينه‌يم مثل اون هوبيا تلخش گُرونه


چشماتُ بَمن بُنما چشامو موخواى چُکنى چشم گو مگر نديه اينه‌يم مثل


اونه هوبيا نلخش گُرونه


دُماغتو بَمَن بنما دُماغمو موخواى چکنى لوله آفتفه نديه اينه‌يم مثل اونه


هوبيا نلخش گرونه


دُهُنت بَمَن بُنما دَهُنُمو موخواى چُکنى گاله کول خرنديه اينه‌يم مثل اونه


هو بيا نلخش گُرونه


دَيمت رو بَمَن بنما ديمم را موخواى چکنى قلبيرپاتنيه نديه اينه‌يم مثل اونه


هو بيا نلخش گُرونه


دختره ناز نازنکن ناز سرناز گردن نت سوز (سبز) بلند چى (مانند) گردن قاز


دختر کوچک موچيک نکرده مه (پستان او کوچک است از حيث خردسالي) مه
وق (صداي) وق بجه‌اش توکرت پنبه
دختر کوچيک موچيک نکرده پستان
دختره نازناز نکن نازت گرونه (گران است)
سر سبزت جانماز جاهلونه (جاهلان ـ جوانان)


بَشو بَشو با او بيورَدِنتْ خرمن وگو بيوردنت
يک کسى در ميزنه من دلم مِشِنگِه دَر با لَنگر ميزنه من دلم مشنگه
بشو بشو اِر مِنى يَلَمُو بيورده دُگمه‌هاش قيمتى يلمو بيورده
هر يکيش صد تومن من دلم مشنگه


قلبيرپاتنيه ـ قلبير چوبى بزرگى است که گندم ـ برنج و غيره‌ها را در آن پيش مى‌زنند.


تصنيف روى کاغذ گاهى ماشين شده است. لغات محلى شماره‌گزارى شده که در پانويس معانى آنها آمده است.