يک و دو و سه مى‌خوام بُرم مدرسه
رفتم باغشا عروس تِمشا (تماشا)
ديدُم خانم نشسته گوشواره‌ طِلاش شکسته


به (يک) سنگ زِدُم به گوشش


اين وَرِ واکن سليمان اُن وَرِ واکنُ سليمان


قالى رِ بِکِش تو ايوان


ريش قالى کبو‌َتِه قالى مالى محمودِ
محمودِ بالا بالا سرکِرده شغالا
جوجه رِه بگى کباب کُن بشين و زهر مار کُن
وختى (وقتي) ميرى به بازى نکنى زبُان درازى


(قصهٔ لالا مخصوص بچه‌ها است)


(آسانو ۲)


آسانو مى‌دانُم سى سانو چل (چهل) مرغوميان يه (يک) خانو
آش مى‌پُخِتن پَروّ (خورده خورده)پَرّو بخش مى‌کردن خانو (خانه) خانو


مى‌خوردِن ذرّو (ذره ذره) ذرّو


آسنو مى‌دانُم سى سانو تن مرغو پرکَنو (کندن)
در بازارِشان ديدُمشان


داشتن تُمبک مى‌زدن و مى‌رفتن


ترانه چهاردهى


(دوبيتى‌ها)


درينه‌‌هاى (در مى‌آيد) درينه‌هاى درينه همان مخمل شلوار دار درينه (همان کس که شلوار مخمل دارد بيرون مى‌آيد)
عَجِب باد و شمالى داره ورزِن عجب تکه چنارى داره ورزِنْ
همان يکه (تنها) چنار ر نِخِسِه (نسخه) گيِرم کيجاى (دختر) حاجياره نامزه گيرم
دَرينه‌هاى درينه‌هاى درينه همان مخمل شلوار دار درينه
بِِلنِد بالا مِنِم ديوانِه تِه نِسق کِردى نيايم خانِهٔ تِه
نق کردى که در مچد (مسجد) بخوابِم سَرِم دَر مَچّد و دل خانِهٔ ته
دريننه‌هاى درينه‌هاى درينه همان مخمل شلوار دار درينه
اگرِ ته زيره‌اى من زعِفرانِم اگر ته اينجه‌اى من دامِغانِم
اگر که من سه سال زندان يَخُسِبم مِن آخِر قاتِل اين دشمنانِم
دَرينه‌هاى درينه‌هاى درينه همان مخمل شلوار دار درينه
گوره روش هادم (برانم) ام بالا وردند(تابند بالا) سبيل بتاشم(تراشم) و به ايرم (بگيرم) چرمى بند


نامزه(نامزد را بگردم) شى بگيرد و اسب دست غم مى آخر قاتل اين دشمنانِم


تِنِه لسَ لسَ راهه پارش پارش نه مخمل ديم مه گاز ماش
تنِه سرين هسته پر غوى بالش مه سَرِ ره بى‌ال مه روره پارش (سر مرا بگذار و روى مرا نگاه کن)
دَرينه‌هاى درينه‌هاى درينه همان مخمل شلوار دار درينه
دلبر سر خودت مرگى براِت مکش سرمه بر آن چشم خمارت (که سرمه بر آن چشمان خمار نکش)
مَکِش سِرمِه که بى‌سِرمه رِشيدى کِبابم کِردى و سيِخم کشيدى
دَرينه‌هاى درينه‌هاى درينه همان مخمل شلوار دار درينه


اين تصنيف روى کاغذ خط‌دار امتحانى (نيم صفحه طولي) با جوهر آبى نوشته شده و ظاهراً خط فرستنده است. بالاى لغات محلى شماره‌گزارى شده و در پائين صفحه به‌صورت پانويس معانى آنها آمده است.


اين ترانه‌ها توسط آقاى شوريده شاهرودى براى آقاى صادق هدايت ارسال شده و روى کاغذ خط‌دار امتحانى به‌صورت نيمه طولى يا جوهر آبى نوشته شده است.


سر تو هست مانند بالش پر غوى [قوى].


دلبر به سر خود و مرگ برادرت قسم مى‌دهم.