گيوه
اصولاً پاپوشى است سبک، بادوام و مناسب براى راهپيمائىهاى طولانى در مسيرهاى ناهموار و با توجه به اين خصوصيات، اغلب افراد پيدايش آن را به روزگارانى خيلى قديمتر از پيدايش ساير انواع پاپوش نسبت دادهاند و همين امر باعث شده تا تولد گيوه با افسانهها پيوند بخورد کما اينکه در اکثر منابع توليد اولين گيوه، را به گيو، پهلوان داستانى ايران (که به روايت فردوسى پسر گودرز و داماد رستم بوده است) نسبت دادهاند و مؤلف کتاب بهار عجم به نقل از فرهنگ قوسي، نوشته: گيوه منسوب به گيو گودرز است و گيو آن را هنگام سرگردانى در تورانزمين ترتيب داد و ديگران با استناد به شاهنامه و در تفسير اين نظريه، عنوان کردهاند که: گيو، وقتى براى بازگردندان سياوش (نوهٔ کيکاوس) و مادر او فرنگيس، به ترکستان رفت. هفت سال در آن ديار سگدان بود و چون براى راهپيمائىهاى طولانى خود نياز به پاىافزارى بادوام، سبک و خنگ داشت. گيوه را بهوجود آورد و بعدها، همهٔ کسانىکه چنين مختصاتى را از پاپوش انتظار داشتند، گيوه را انتخاب کردند و در رهگذار قرون و اعصار تغييراتى در آن بهوجود آوردند.
گيوه نوعى پاىافزار است که رويهٔ آن را به شيوهٔ بافتنى از ريسمانهاى ابريشمى يا پنبهاى نازک و زيرهٔ آن را گاه از چرم يا لاستيک و اغلب از لثههاى بههم فشرده و درهم کشيده مىسازند.
گيوه که بايد آن را جزء يکى از توليدات کاملاً کاربردى روستائى و عشايرى دانست. هماکنون بسيارى از مناطق کشور توليد مىشود و قسمتهاى مختلف استان باختران) بهويژه بخش اورامانات)، شهرستان آباده و کازرون در استان فارس، بهبهان و دزفول در استان خوزستان، قسمتهاى وسيعى از استان اصفهان و چهارمحال و بختيارى و همينطور روستاى کميجان يا سنيجان از استان مرکزي، جزء مناطق اصلى توليد گيوه در ايران هستند.
البته در گذشته تعداد نقاطى که گيوه در آن توليد مىشده به مراتب بيشتر از امروز بوده و تعداد کارگاهها نيز در مناطق نسبت به امروز در سطح بالاترى قرار داشته است.
کار توليد گيوه به سه بخش کاملاً مشخص تقسيم مىشود که عبارت از رويهچيني، تختکشى و گيوهدوزى است.
تاريخچهٔ گيوه
قرنها است عشاير ايرانى و همچنين بسيارى از روستائيان نقاط کوهستانى و نواحى خشک کشورمان گيوه را بر هر نوع کفش ديگرى ترجيح مىدهند و از آن استفاده مىکنند و هرچند نمىدانيم گيوههاى ابتدائى از چه جنسى ساخته مىشده و چه شکلى داشته، اسنادى در دست داريم که نشان مىدهد قرن هشتم هجرى قمرى دوران اوج استفاده از گيوه بوده و استان فارس در زمينهٔ توليد آن مقام برجستهاى داشته و اين معنا از آنجا استنباط مىشود که ابوالعباس زرکوب شيرازي، در کتاب شيرازنامه، که در سالهاى پيش از ۷۵۴ قمرى نوشته شده از بازار گيوهدوزان در شيراز ياد کرده و در مکاتبات خواجه رشيدالدين فضلالله، گيوه بهعنوان يکى از محصولات عمدهٔ کازرون مورد اشاره قرار گرفته است.
در همين خصوص، عبيد زاکانى و نظامالدين قاري، مصنف کتاب ارزندهٔ ديوان البسه نيز نکاتى را متذکر شدهاند که از خلال آنها ارزش گيوه و اينکه در آن زمان تهيهٔ انواع ديگر کفش براى همگان مقدور نبوده است. مستفاد مىگردد. خصوصاً که نظامالدين قارى در بيتي، دوام گيوه را نسبت به ساير کفشها متذکر شده است.
از دورهٔ صفويه به بعد، به موازات ساير تغييراتى که در شئون مختلف زندگى مردم کشورمان بهوجود آمد، کفش نيز دچار دگرگونىهائى شد و آنچه از تاريخ پوشاک در ايران برمىآيد، دلالت دارد بر آنکه در دورهٔ صفويه، طبقات بالاى جامعه عموماً از کفشهاى تمامچمر استفاده کرده، و اغلب مردم عادى گيوه مىپوشيدهاند و با در همين دوره است که مىبينيم در شکل و ساختمان گيوه تغييراتى رخ مىدهد و پاپوش دوران قدمى را در راه تطابق کارآئىهاى گيوه با موقعيت اقليمى منطقهاى که در آن بايد مورداستفاده قرار گيرد، برمىدارند.
در اين دوره علاوه بر شيراز که داراى بازار گيوهفروشان بوده در اصفهان نيز بازارى براى توليد و فروش گيوه ايجاد شده و محل آن به روايت سياحان، حوالى بازار عليقلى خان بوده است.
در بين اسناد و مدارک دورههاى بعدى نيز به کرات با نام گيوه، کاربردهاى آن و حتى مشخصات افراد معروفى که به گيوهدوزى اشتغال داشتهاند برمىخوريم.
انواع گيوه
از دوره صفويه به بعد، تغييراتى در ساختمان و شکل گيوه بهوجود آمد و هماکنون نيز گيوههائى به اشکال و نامهاى مختلف توليد مىگردد و مهمترين آنها عبارت است از:
۱. مَلکي: نوعى که داراى رويهٔ نفيس و گرانقيمت است و نوک (=پنجهٔ) درازى دارد اين نوع گيوه رويهاش بلندتر از گيوههاى ديگر بوده و به قسمت پشت آن نيز يک قطعه چرم دوخته مىشود.
۲. يوهٔ آجيده يا آجده: نوعى گيوه است که داراى رويهٔ درشتبافت و تخت چرمى بخيهدار مىباشد.
۳. گيوه لثهاي: نوعى که تنها تفاوت آن با ساير انواع گيوه تخت لثهاى آن است.
۴. گيوه تختچرمى نوعى گويهٔ شبيه کفشهاى معمولى که تخت آن چرمى است و بيشتر در شهرها مورداستفاده قرار مىگيرد و به همين اعتبار گيوه شهرى نيز ناميده مىشود.
۵. گيوه تختلاستيکي: نوعى گيوهٔ درشتباف و ارزان قيمت که داراى زيرهٔ لاستيکى است.
۶. گيوهٔ ابريشمي: نوعى گيوهٔ تزئينى و تشريفاتى با تخت چرمى يا لاستيکى ظريف که رويه آن با نخ ابريشمى رنگى بافته مىشود و گاهى با منجوقدوزى همراه است.