مصالح به کار رفته در ابنيه مکشوفه اکثراً خشت خام به ابعاد ۱۰٭۵۱٭۵۱ سانتىمتر و چينه است. نوع خاک و اقليم خشک محل نيز حفظ و صيانت کلى بناها را فراهم کرده به گونهاى که امروزه نقشه شهرى آن را مىتوان کلاً فراهم و پياده کرد.
رويهم رفته آثار يافته شده در دهانه غلامان را مىتوان به شرح ذيل خلاصه کرد:
۱. در قسمت شمال غرب دامنه و دهانه غلامان، آثار يک معبد -که به نام ساختمان مقدس شماره سه نامگذارى شده است- کشف و خاکبردارى شد. ابعاد آن ۴۵٭۴۵، به صورت مربع است و در چهار گوشه آن چهار برج ديدهبانى وجود دارد. براى ورود به اين بنا فقط يک در، در ضلع جنوبى تعبيه شده است. بناى ساختمانى دوطبقه و ظاهراً در دو دوره مورد استفاده قرار مىگرفت.
۲. در قسمت شمال دهانه غلامان، بناى بزرگى مشتمل بر يک حياط مرکزى با اتاقهاى متعدد و در اطراف آن چهار رواق يا ايوان ستوندار قرار دارد. اين بنا به شکل مربع مستطيل با ابعاد ۴۳٭۶۰/۵۳ متر و شامل ۴۵ اتاق اصلى و دو اتاق الحاقى است. ۱۲۰ اتاق در شمال و شرق، ۱۱۰ اتاق در جنوب، ۱۱ اتاق در مغرب آن به اندازههاى کلى ۴۰/۳٭۲۰٭۵ متر ديده مىشود. راه ورود به بنا تنها از درى واقع در شرق امکانپذير است که پس از گذشتن از آن و داخل شدن به حياط مىتوان از سه در، در قسمت شمال، سه در، در مشرق، دو در، در جنوب و بالاخره دو در، در مغرب به اين اتاقها راه يافت.
در داخل اين بناى عظيم ستونهاى قطورى به ابعاد ۱۱۰٭۱۱۰ سانتىمتر وجود داشته است: در قسمت شمال و جنوب ۹ ستون و در مشرق و مغرب ۷ ستون. در بعضى قسمتها ستونها در دو رديف قرار داشتند.
در داخل حياط مرکزى سه سکوى گلى قرار دارد که ارتفاع آن کمى بيشتر از يک متر بوده و به وسيله پلکانى مرکب از چند پله به آن راه مىيافتند و اکنون آثار سوختگى روى سکوهاى مورد بحث کاملاً هويدا است.
در اين مکانهاى اشياى سفالي، سنگهاى آسياب دستي، اشياى کوچک چوبى و استخوانهاى گراز و چند اثر مهر روى گل و آثار متعدد ديگر به دست آمده است.
از مهمترين ويژگىهاى بنا، وجود رواقها و ايوانهاى ستوندار است. با توجه به شرايط جوى و اقليمي، وجود چنين فضاهاى ستونداري، متناسب با محل و آب و هواى گرم و خشک بوده است. استفاده از طاقهاى بيضى شکل در اتاقهاى دهانه غلامان نيز در خور تأمل و ملاحظه است. زيرا تا آنجا که از ظواهر معمارى دوره هخامنشى برمىآيد، سقف و پوشش ابنيه در آن عصر به ويژه در تختجمشيد، افقى و مسطح و صاف بوده است. اين مسأله که همزمان با ساخت تختجمشيد در سيستان، در بنا به مقتضيات آب و هوايى و ... از طاقهاى بيضى استفاده مىشده، خود موضوعى بس ارزنده در روند معمارى ايران به شمار مىآيد. استفاده از عنصر ساده گل و خشت خام به طور عمده در اين مجموعه و استفاده نکردن از آجر و سنگ و ساير مصالح نيز قابل توجه است. چرا که بنايان بومى سيستان در دوره هخامنشي، با توجه به فقدان سنگ و عدم دستيابى به آن، از گل موجود استفاده مىکردند.