رودکارون و گذشتهٔ تاريخى آن
کارون به طول ۸۵۰ کيلومتر و عرض متفاوت، از درههاى تنگ عميق در سرچشمه تا بستر پهن و گسترده در مصب، از بزرگترين رودهاى ايران است سرچشمهٔ آن از ارتفاعات زردکوه بختيارى در جبال زاگرس (مغرب اصفهان) مىباشد. در سال ۱۳۳۲ شمسى جهت انتقال قسمتى از آب کارون به زايندهرود تونلى به طول ۲۸۴۱ متر به ظرفيت ۳۰ مترمکعب در ثانيه بين سرچشمهٔ رود کارون و زايندهرود بسته شده است، اين تونل مىتواند در فصل خشکى و کمآبى بالغ بر ۲۲ مترمکعب در ثانيه آب به زايندهرود برساند.
کارون در طول مسير خود به سوى غرب از تنگهها و درههاى عميق و بستر پر پيچ و خم کوهستانى مىگذرد و درراه، شعبات چندى منجمله خرسان به آن وارد مىشود و در ۳۰ کيلومترى شمال شوشتر اين رود قوسى زده به سوى جنوب تغيير جهت مىدهد در شمال شوشتر دو شعبه شده يکى به نام گرگر ديگرى به نام شطيط اولى در شرق و دومى در غرب شوشتر به سوى جنوب جريان مىيابد ولى اين دو شعبه در جنوب شوشتر در محلى به نام بند قير مجدداً بههم ملحق مىشوند.
دز رودخانهاى است که از کوههاى لرستان سرچشمه مىگيرد پس از مشروب ساختن دزفول به شاخهٔ شطيط وارد شده و از طريق شاخهٔ شطيط در حوالى بند قير به کارون ملحق مىگردد. روى اين رودخانه در شمال شهر دزفول، سد مخزنى به نام سد دز به ارتفاع ۲۰۳ متر براى آبيارى جلگه خوزستان بسته شده که مىتواند معادل ۳/۳ ميليارد مترمکعب آب را در پشت خود مهار نمايد. رودخانهٔ کارون از بند قير جريان خود را به سوى جنوب ادامه داده به جلگهٔ خوزستان مىرسد، در خوزستان از وسط جلگه و از نقاط پرجمعيت چون اهواز گذشته در حوالى خرمشهر به دو شاخه تقسيم مىشود، يک شاخه به نام بهمنشير مستقيماً به خليجفارس وارد مىشود، ديگرى به همان نام کارون به اروندرود مىريزد، جزيرهٔ آبادان بين او دو شاخه و خليجفارس قرار دارد.
در خليج خورموسى و خور بهمنشير از پديدههائى هستند که بر اثر جريان شعبات کارون به سوى خليجفارس بهوجود آمدهاند.
بده متوسط آب کارون حدود ۶۲۸ مترمکعب در ثانيه مىباشد. پهناى کارون در طول مسير متفاوت است، از سرچشمه تا شوشتر داراى تمام صفات رودهاى کوهستانى است بدين معنى که از ميان کوههاى بلند و از تنگههاى عميق و بسترى پر پيچ و خم مىگذرد ولى در محلى که رود دز به کارون متصل مىشود پهناى کارون ۲۵۰ تا ۳۰۰ متر مىشود و در جنوب اهواز پهناى آن به حدود ۴۰۰ متر مىرسد و اين عرض در حوالى خرمشهر به ۳۵۰ تا ۹۰۰ متر افزايش مىيابد.
بهعلت گودى بستر رودخانهٔ کارون (۱۰ تا ۱۵ متر پائينتر از سطح جلگه) بهرهبردارى از آب آن تنها از راه ايجاد سد و استفاده از وسايل مکانيکى امکانپذير است از اينرو اخيراً سدى بر روى آن احداث شده که آب آن به مصارف کشاورزى خواهد رسيد.
مهمترين و مداومترين نهربندىهاى خوزستان را مىتوان در شوشتر مشاهده کرد، زيرا در اين ناحيه سرزمينى به مساحت ۹۰۰ کيلومترمربع بهوسيلهٔ سدهاى متعدد مانند بند قيصر و بند ميزان و گرگر و انهار مصنوعى فراوان از قديمالايام آبيارى شده است. سدهاى مزبور بهوسيلهٔ شاپور اول ساسانى با استفاده از ۷۰،۰۰۰ سپاهيان رومى که در سال ۲۶۰ ميلادى به اسارت او درآمدند بنيانگذارى شده است، اين بندها قرنها مورد استفاده بوده ولى به مرور زمان و مخصوصاً در قرن نوزدهم در اثر سيلابهاى سنگين شسته شده و از ميان رفته است.
علاوه بر اين آثار سدها و بندهاى آبيارى ساسانى در قسمتهاى علياى کرخه، کارون، جراحى و هنديجان نيز فراوان ديده مىشود.
اين رودخانه در قسمت سفلاى خود از ساحل تا نزديکى اهواز قابل کشتيرانى است عمق آن در نزديکى اهواز در مواقع پرآبى حدود چهار متر و در اوقات کمآبى دو متر و در بعضى نقاط يک متر مىباشد از اينرو کشتىهاى با ظرفيت متوسط مىتوانند تا ۲۶ کيلومترى شمال خرمشهر حرکت کنند ولى از آن پس اين رود فقط براى کشتىهاى رودخانهاى مناسب مىباشد.
مناسبترين موقع کشتىرانى در کارون از دىماه تا خرداد ماه (از دسامبر تا ژوئن) مىباشد که سطح آب بالا است. پائينترين مواقع سطح آب از ماه مرداد تا هنگام شروع بارانهاى پائيزى است. در خليجفارس دوبار مد در شبانهروز صورت مىگيرد، و در اين مواقع است که کشتىهاى اقيانوسپيما تا خرمشهر پيش مىروند.
ظاهراً براى اولينبار مسرقان در بندهش پهلوى ديده مىشود که آن را با دجيل (رود کارون) جزء رودهاى ايران ذکر کرده و پس از آن در کتاب حدودالعالم تأليف ۳۷۲ هجرى قمري، دوبار نام مسرقان برده شده، اول در ضمن شرح رودها مىنويسد:
... ديگر رود مسرقان اندر خوزستان رودى است که از رود شوشتر بردارد و تا اهواز و شهر عسکر مکرم، اندر ميان اين دو رود افتد. دوم در بيان نواحى و شهرهاى خوزستان که مىگويد: مسرقان شهرکى خرم است و با نعمت و اندر وى خرماى تر سخت نيکو باشد.
رود جراحى
رود جراحى که خود از الحاق دو رود زال و مارون در کلات شيخ تشکيل مىشود از کوههاى شرقى خوزستان سرچشمه مىگيرد اين رود خود به دو شاخه تقسيم مىشود، يک شاخهٔ آن به نام رود شادگان به کارون ملحق مىگردد، و شاخهٔ ديگر که همان جراحى است در خليج خورموسى به درياى خليجفارس مىريزد. آب جراحى در فروردينماه افزايش مىيابد و دبى متوسط آب آن سصت مترمکعب در ثانيه مىباشد.
حدودالعالم مىگويد (شيرين، طاب، يراحي، جراحى سلطانآباد از نو به شيرين گشت) از ناحيهٔ باذرنج گشوده شده از سرزمين فارس در کنار مغرب شهر توج بگذرد و به درياى خليجفارس سرازير مىگردد.
ياقوت حموى در معجمالبلدان جلد ششم صفحهٔ ۲ مىگويد: رودخانهٔ طاب (جراحي) از بزرگترين رودهاى فارس مىباشد که منبع آن کوههاى اصفهان و در کنار برج شاپور مىگذرد تا به آب من يا (ميشان) سرازير مىگردد. آن هم در نواحى شهر اصفهان در منطقهٔ سرون با مسافتى طى راه از درب دروازه ارجان زير پل دلگان مىگذرد که روستاى ريشهر بهوسيلهٔ آن آبيارى مىگردد.
شاعر در شعر خود به رود طاب يا رود جراحى اشاره نموده است:
ما طاب لى قسط و عيشى الا على النهر الطاب
يعنى جائى خوش نگذشت به من مگر کنار نهر جراحي.