ثمرهٔ شيرين مبارزات ضد استعمارى تحقق استقلال بود. اما رهبرى مبارزات ملى و ضد استعمارى را گروهى برعهده داشتند، که دست‌پروردهٔ انديشه‌هاى غربى به‌ويژه فرانسه بودند. گرچه دولت فرانسه استقلال تونس را پذيرفت؛ اما به حضور غير مستقيم خويش، همچنان تداوم بخشيد. حبيب بورقيبه که تحصيلات عاليه‌اش را در فرانسه گذرانده بود، و به قشر روشنفکر تونس تعلق داشت، رهبرى مبارزات ملى را برعهده داشت. وى با پيروزى حزب نئودستور در انتخابات ملى مؤسسان ملى (۲۵ مارس ۱۹۵۶) به رياست کابينه (نخست‌وزيري) نظام پادشاهى برگزيده شد. مهم‌ترين وظيفه‌اى که مجلس مؤسسان ملى برعهده داشت، تدوين و تنظيم قانون اساسى کشور بود، تا بر مبناى آن ارکان حکومت و مؤسسات تابعه تعيين و رسميت پيدا کنند.


با پيروزى تقريباً مطلق نئودستور (۹/۹۸%) در انتخابات مجلس مؤسسان ملى عملاً حکومت در دست اين حزب قرار گرفت. به تبع اين پيروزى رهبر حزب به رياست دولت برگزيده شد. حبيب بورقيبه ابتدا دست به تحولات وسيعى در سيستم ادارى زد و سازمان‌هاى قديمى را به‌نحوى دستخوش تغيير نمود. وى تقريباً ۳/۲ از کارمندان دولت را که از پروردگان استعمار و نظام پادشاهى بودند، بر کنار کرد. کشور را به ۱۴ استان تقسيم نمود، و براى هر کدام استاندارى که زيرنظر مستقيم دولت مرکزى بود، انتخاب کرد. وى انتخابات انجمن‌هاى شهر را در مه ۱۹۵۷ برگزار کرد. تمامى اين تغيير و تحولات کاملاً اميدوارکننده بود و حاکى از استقرار يک نظام ملى و مردمى بود که پس از حصول استقلال از ضرورى‌ترين نيازهاى کشور بود. اما آنچه که از خود اين تحولات اهميت بيشترى داشت تداوم اين خط‌مشى در راستاى مردمى کردن نظامى جديد بود، که چنين نشد.


حبيب بورقيبه در دوران نخست‌وزيرى خويش سعى نمود که قدرت خويش را تثبيت نمايد. انجام اصلاحات فوق نيز به تحکيم پايه‌هاى قدرت وى کمک نمود. از جمله کارهائى که انجام شد، پايه‌گذارى ارتش ميهنى تونس بود. قدم‌هاى بعدى که بورقيبه برداشت وى را از نظام ايده‌آل غربى‌اش نيز دور نمود. نتيجه‌اى استقرار يک نظام تک حزبى و به عبارت صحيح‌تر يک نظام فردى در کشور بود. تحکيم فرمانروائى حزب نئودستور مفهومى جز کنار زدن ديگر رقبا از صحنه قدرت نداشت.

اعلام جمهورى

تونس پس از دستیابی به استقلال به‌سرعت به‌سوی نظام جمهوری پیش رفت. نظام پادشاهی فرو پاشید. متذکر شویم که در زمان استعمار فرانسه ، پادشاهان به ظاهر حکومت را در دست داشتند و پس از استقلال نیز حبیب بورقیبه به ریاست کابینهٔ بای (۱) بسیار محدود شد. از سوئی دیگر گسترش و نفوذ قدرت حزب نئودستور ، هر روز از امتیازات خاندان بای می‌کاست. بای یک شخصیت تشریفاتی بیش نبود ، که هیچ‌گونه اختیاری نداشت و حتی برای مسافرت در داخل یا خارج از کشور ، اجازهٔ رئیس دولت ضروری بود .


(۱) . باي، Bey يا بيک لقب حکام تونس در زمان قبل از استقلال بود.


در تابستان ۱۹۵۷ مسئله اعلام جمهوري که در حقيقت وجود داشت از سوى رهبران حزب مطرح گرديد. آنان خواستار لغو رژيم پادشاهى و استقرار نظام جمهورى گرديدند. مجلس مؤسسان ملى نيز که در حال تدوين قانون اساسى کشور بود، در نشستى فوق‌العاده در ۲۵ ژوئن ۱۹۷۵ قانون پيرامون اين مسئله گذراند. بدين‌گونه نظام پادشاهى تونس لغو و با اعلام جمهورى پايه‌هاى قدرت حزب نئودستور قوام بيشترى يافت. مجلس مؤسسان ملى که در واقع نمايندگان حزب نئودستور بودند قدرت فوق‌العاده به رئيس‌جمهور دادند. رياست حکومت (عالى‌ترين مقام کشور) و رياست قوه مجريه به وى واگذار شد و از اختيارات گسترده‌اى از جمله وتوى قوانين مصوب مجلس شوراى ملى برخوردار گرديد. با اعلام نظامى جمهوري، حبيب بورقيبه که رياست کابينه و رهبرى حزب را برعهده داشت، از طرف مجلس مؤسسان ملى به رياست‌جمهورى تونس منصوب گرديد. بنابراين، روند گسترش قدرت وى از نظر قانونى نيز تکميل گرديد. حبيب بورقيبه نيز از شرايط به‌وجود آمده نهايت بهره‌بردارى را مى‌نمايد. البته نبايد فراموش کرد که او در آن زمان از محبوبيت عامهٔ مردم برخوردار بوده است؛ زيرا وى به‌عنوان رهبر و پدر استقلال و قائد اعظم و مجاهد اکبر شناخته شده بود. کارى که مجلس مؤسسان ملى انجام داد قدرت بالفعل نخست‌وزير نظام پادشاهى را دوچندان نمود. بدين‌سان تونس پس از سال‌ها تحمل و سختى از رژيم موروثى پادشاهى خلاصى يافت، اما نظامى جايگزين شد، که گرچه جمهورى ناميده مى‌شود اما بيش از آنکه جمهورى باشد، نظام حاکميت شخصى است که اين بار به‌جاى آنکه پادشاه خوانده شود، رئيس‌جمهور نام دارد.