تغييرات ساختارى و موفقيتها سنگاپور چین مکزیک آفریقای جنوبی اتریش کوبا لهستان نروژ مالزی فنلاند لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند الجزایر پاکستان اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بحرین بنگلادش عمان فیلیپین قبرس قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی هلند آنگولا اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی زامبیا صفحه بعدی 2 1 صفحه قبلی جدول تغييرات ساختارى در سنگاپور ۱۹۶۰-۱۹۹۰ ۱۹۶۰ ۱۹۷۰ ۱۹۸۰ ۱۹۹۰ محصول ناخالص داخلى (درصد) اقتصاد باز کل تجارت ۳۵۶ ۲۱۰ ۳۷۰ ۳۲۷ صادرات ۱۶۴ ۸۲ ۱۶۵ ۱۵۵ واردات ۱۹۲ ۱۳۰ ۲۰۵ ۱۷۲ سرمايهگذارى ناخالص داخلى ۱۰ ۳۳ ۴۱ ۳۸ پسانداز ناخالص ملى خصوصى - ۷۶/۳ ۵۵/۴ ۵۳/۸ صندوق مرکزى احتياطى - ۲۲/۱ ۳۰/۰ - منابع غير از صندوق - ۵۴/۲ ۲۵/۴ - دولت (حکومت ) - ۲۳/۷ ۴۴/۶ ۴۶/۲ سهم بخشها کشاورزى، ماهيگيرى ۳/۳ ۲/۵ ۱/۳ ۰/۴ ساختمان ۱۱/۵ ۱۱/۷ ۸/۹ ۶/۷ صنعت ۱۹/۲ ۲۵/۴ ۲۸/۶ ۲۶/۱ خدمات تجارى و حمل ونقل ۳۰/۶ ۳۰/۹ ۳۰/۰ ۲۸/۵ خدمات مالى و... ۳۵/۴ ۲۹/۵ ۳۱/۲ ۳۸/۳ موازنه ذخاير و پرداختها موازنه کلى پرداختها - ۱۸۴ ۶۶۳ ۵۴۳۱ ذخايرخارجى - ۱۰۱۲ ۶۵۶۷ ۲۷،۷۴۸ مأخذ: سالنامه آمارى صندوق بينالمللى پول، آمارهاى بينالمللى مالى ولى به دليل افزايش تعداد کودکان در دوره پس از جنگ که به افزايش تعداد بزرگسالان از سال ۱۹۶۰ بهبعد انجاميد، ميزان نيروى کار به ده برابر، يعنى از ۱۶۲،۰۰۰ نفر به ۱،۵۲۴،۰۰۰ نفر در سال ۱۹۹۰ رسيد. ولى بعداً رشد نيروى کار کندهشد، بهطورى که در دوره پنجم توسعه، بطور متوسط ۱۲/۱ درصد رسيد، در حاليکه رشد متناظر با آن در دوره دوم توسعه سالانه، بطور متوسط حدود سه درصد بوده است. از جمله شاخصهاى ديگر اقتصادى - اجتماعى مىتوان به افزايش چشمگير تعداد خانههاى دولتى اشارهنمود. تعداد جمعيت ساکن در آپارتمانهاى دولتى از نُه درصد جمعيت در سال ۱۹۷۰ به حدود نود و دو درصد درسال ۱۹۹۰ افزايش يافتهاست. علاوه براين، حدود هفت درصد هم در آپارتمانهاى دولتى بصورت اجارهاى زندگى مىکنند. ميزان باسوادى ( جمعيت گروه سنى ده ساله و بالاتر) از هفتاد و دو درصد به نود درصد در سال ۱۹۹۰ رسيد و نسبتهاى ثبتنام دانشآموزان نيز از هشتاد درصد (براى دوره ابتدايى)، و چهل و سه درصد (براى دوره متوسطه) در سال ۱۹۷۰ بطور متوسط به ۹۳ درصد در مورد هر دو گروه در سال ۱۹۹۰ رسيد. از سوى ديگر، کيفيت آموزشى نيز با کاهش نسبتهاى دانشآموز به معلم، هم در دوره ابتدايى و در دوره متوسطه، بهبود چشمگيرى داشتهاست. برخى از خصوصيات دورههاى توسعه را مىتوان بشرح زير برشمرد: - افزايش مصرف خصوصى از ۱/۴ ميليارد دلار در سال ۱۹۶۰ به ۳/۲۶ ميليارد دلار، بين سالهاى ۱۹۶۰ و ۱۹۹۰. - تغيير در الگوى مصرفى جامعه، کاهش سهم غذا و پوشاک، افزايش تدريجى سهم اجاره و خدمات عمومى و حمل و نقل و ارتباطات جمعي، ثبات نسبى سهم مصارف مربوط به مبلمان و وسايل خانگى و خدمات بهداشتي، افزايش چشمگير سهم خدمات آموزشى و تفريحى و ديگر کالاها و خدمات. - افزايش شديد در پساندازهاى داخلي، از ده درصد محصول ناخالص داخلى در سال ۱۹۶۵ به چهلدرصد در سال ۱۹۸۵. - کاهش نرخ جريان سرمايههاى خارجى در دهه ۱۹۸۰ از ۸/۱۳ درصد محصول ناخالص داخلى در سال ۱۷۳ به ۱/۰ درصد در سال ۱۹۸۵. - افزايش شديد در تشکيل سرمايه ثابت ناخالص (Gross Fixed Capital Fomation) ، از هفده درصد محصول ناخالص داخلى در سال ۱۹۶۵ به چهل و دو درصد در سال ۱۹۸۵، و ... - رشد متوازن در بخشهاى دومين و سومين، همراه با افزايش سهم اشتغال در صنعت در دورههاى ابتدايى رشد که سبب رشد خدمات در دوره چهارم توسعه به بعد گرديد. طى سالهاى ۱۹۶۰-۱۹۹۰، سهم ساختمان و خدمات عمومى بطور نسبى ثابت بوده است، به استثناى اوايل دهه ۱۹۸۰. افزايش سهم بخش صنعت تا اوايل دهه ۱۹۸۰ ادامه يافت، اين افزايش تا زمان برقرارى سياست افزايش دستمزدها و رکورد جهانى ادامه داشت. برعکس، افزايش سهم خدمات تجارى و مالى کندتر بوده است. بويژه سهم خدمات تجارى و حمل و نقل بطور مداوم کاهش يافت، بطورى که به حدود هفده درصد در سال ۱۹۹۰ رسيد. صفحه بعدی 2 1 صفحه قبلی چاپ دانلود صفحه افزودن به علاقمندیها