قطر قبلاً تحت سيطرهٔ آل خليفه، خاندان فعلى حاکم بر بحرين، قرار داشت ولى در سال ۱۸۲۷ تبديل به بخشى از امپراطورى عثمانى شد. هر چند که نفوذ عثمانى در قطر همزمان با تسلط انگلستان بر بخش وسيعى از منطقه خليج‌فارس بود، با اين‌حال شيخ محمد (۱۸۷۸-۱۸۵۰) ترجيح مى‌داد که با خليفه اسلامى همکارى داشته باشد و حتى موافقت‌نامه‌اى را با مدحت پاشا والى عراق به منظور استقرار يک نيروى عثمانى در قطر منعقد نموده بود. در اين مقطع پس از قتل نمايندهٔ ترکيه در دوحه که به دنبال شورش سال ۱۸۹۳ در اين سرزمين صورت گرفت، شورشى نظامى در سال ۱۸۹۸ در همين شهر رخ داده و تعدادى زيادى ترک کشته شدند، در سال ۱۸۹۸ شيوخ قطر ابراز علاقه کردند که در دايره‌اى سياسى شامل شيوخ متصالحه عمان قرار گيرند؛ ولى هيچ اقدامى در اين رابطه صورت نگرفت. در دورهٔ ۱۸۹۹ تا ۱۹۰۵ برخورد ترکيه با قطر به عنوان بخشى از امپراتورى عثمانى بود در حالى که حکومت انگليسى به قطر به عنوان يک شيخ‌نشين عربى مستقل نگاه مى‌کرده و مقامات انگليسى سعى در حفظ تماس‌هاى مستقيم خود با شيوخ قطر داشتند. در سال ۱۹۰۲ به دنبال اعتراض نمايندهٔ انگليس، عثمانى از تعيين دو مسئول ادارى ترک در شهرهاى وکره و زباره و عديد عقب‌نشينى نمود. در همان زمان و از سال ۱۹۰۰ شيخ احمد، يکى از شيوخ قطر در تماس منظم با نمايندهٔ بريتانيا در بحرين بود و هدف آن نيز کسب حمايت بريتانيا در مقابل تعهد وى مبنى بر تضمين امنيت دريايى در سواحل نزديک از طرف مشاراليه و همکارى با حکومت بريتانيا به صورت کلى بود. سپس شيخ قاسم‌بن محمدآل‌ثانى (۱۹۱۳-۱۸۷۸) جانشين پدر شد.



دوران حاکميت وى شاهد حوادث و تحوّلاتى جدّى در سطح منطقه و بين‌الملل بود و با شروع جنگ جهانى اول نيروى عثماني، قطر را تخليه کردند. از شيخ قاسم بعضاً به عنوان بنيان‌گذار شيخ‌نشين قطر ياد مى‌شود. فرزند شيخ قاسم بنام شيخ‌عبدالله‌بن‌قاسم عملاً در سال ۱۹۰۵، در زمان حيات پدرش، رهبرى قطر را بر عهده گرفت. وى از سوى انگليس به عنوان حاکم قطر به رسميت شناخته شد. در همين چارچوب انگليس در سال ۱۹۱۶ با وى پيمانى منعقد نمود که منطبق با سياست اين کشور در بحرين امارت‌هاى ساحلى که اکنون امارت عربى متحده نام دارد، بود. براساس اين عهدنامه حاکم فعلى متعهد شد که بدون موافقت انگليس اقدام به واگذاري، اجاره يا در اختيار گذاشتن بخش‌هايى از سرزمين خود به کشورى ديگر، به استثناى انگليس، ننمود و يا وارد هيچگونه روابط با کشورهاى خارجي، بجز انگليس نشود. انگليس نيز متقابلاً تعهد مى‌نمود که در برابر هجوم زمينى يا دريايى عليه قطر، از آن دفاع کند. در سال ۱۹۴۳ پيمان ديگرى با قطر به امضاء رسيد که براساس آن حمايت انگليس از قطر گسترش يافته و يا به عبارتى تکميل مى‌شد.