عوامل خارجى

عامل اول ديکتاتورى حزب کمونيست اتحاد شوروى و اعمال فشار توسط رهبران اين حزب بويژه دوران استبداد استالين که منجر به کشتار و تبعيد بيش از يک ميليون لهستانى به شوروى طى سال‌هاى جنگ جنگ. قتل عام ۵ هزار افسر لهستانى در جنگل‌هاى کاتين و درهم‌شکسته شدن قيام ورشو توسط ارتش‌ نازى در سال ۱۹۴۴ و در برابر نگاه‌هاى بى‌اعتنايى ارتش سرخ، در تغيير احساسات کمونيست‌هاى لهستان به برادر بزرگتر (اتحاد شوروي) بسيار مؤثر بوده است. قطعاً دوران استالينى هراس‌هاى خود را داشت ولى دوران ضداستالينى در ورشو زودتر از ساير نقاط شروع و باتداوم بيشتر ادامه يافت. واقعيت اين بود که باروزلسکى و اعضاء حزب کمونيست در دههٔ ۱۹۸۰ ميلادى هرگز رابطه خود را با جناح مخالف را کاملاً به هم نزد.


عامل دوم کمک‌هاى خارجى و مساعدت‌هاى دولت‌هاى جمهورى خواه آمريکا (ريگان و بوش)، دولت‌هاى محافظه‌کار انگليس (تاچر و ميجر) دولت هلموت کهل در آلمان و دولت ميتران در فرانسه بود که موجب تقويت روحيهٔ مبارزان همبستگى براى نابودى نظامى کمونيستى وقت نيز، گرديد.


در دسامبر ۱۹۸۹ مجلس نمايندگان ضمن تصويب برنامه اصلاحات دولت براى تغيير، نظام اقتصادى متمرکز به سيستم اقتصاد بازار آزاد، اصلاحاتى را در قانون اساسى کشور انجام که به موجب آن نقش حزب کمونيست در صحنه سياسى و مديريتى کشور کاهش يافته و نظام کشورى به جمهورى لهستان تغيير نام پيدا کرد. متعاقب آن حزب متحدهٔ کارگران لهستان (حزب کمونيست) منحل شد و به حزب سوسيال دمکراسى لهستان تغييرنام يافت. بسيارى ار دارائى‌هاى حزب کمونيست به دولت تعلق يافت. در ماه مِى ۱۹۹۰ انتخابات شوراهاى محلى کاملاً آزاد برگزار که همبستگى توانست اکثريت آراء را بدست آورد. در ژوئيه ۱۹۹۰ تغييرات در اعضاء هيئت وزيران صورت گرفت و وزراى کشور و دفاع ملى که از کمونيست‌هاى سابق بودند برکنار و افراد ديگرى جايگزين آنها شدند. در اکتبر ۱۹۹۰ اصلاحات ديگرى در قانون اساسى صورت گرفت و ياروزلسکى از رياست جمهورى لهستان خلع و مقرر گرديد تا رئيس‌جمهور در انتخابات سراسرى برگزيده شود. در دسامبر اين سال نخستين انتخابات رياست جمهورى در کشور برگزار که لخ والسا رهبر اتحاديه همبستگى به رياست جمهورى در کشور برگزيده شد.


در اوايل سال ۱۹۹۱ لخ‌والسا از کژيشتوف بيلسکى Krzisztow Bilecki درخواست کرد تا بعنوان نخست‌وزير دولت جديد را تشکيل دهد. عمر دولت وى تا اکتبر اين سال بيشتر دوام نيافت. اين دوره با شروع اصلاحات اقتصادي، خصوصى‌سازى و افزايش قيمت‌ها مصادف بود. در اين سال نخستين انتخابات پارلمانى آزاد در کشور برگزار گرديد در اين انتخابات اگرچه بيش از ۱۰۰ حزب با گرايشات مختلف سياسى حضور يافتند. اما هيچ‌کدام از احزاب حاضر در صحنهٔ انتخابات به تنهايى نتوانستند بيش از ۱۳ درصد آراء را بدست آورند. در نوامبر ۱۹۹۱ والسا از يان اولشفسکى Jan Oleszewski خواست تا ضمن قبول نخست‌وزيري، اعضاء دولت خود را به پارلمان معرفى کند. اما وى نيز نتوانست بيش از چند ماه کشور را اداره کند. متعاقب آن والسا از خانم هانا سوخوتسکا Hanna Sochocka درخواست کرد تا دولت را تشکيل دهد. دولت وى ۵/۱ سال دوام يافت.


با استعفاء وى در ژوئيه ۱۹۹۳ و عدم تفاهم احزاب موجود در پارلمان در معرفى فرد مناسبى براى تصدى نخست‌وزيري، سرانجام لخ‌والسا با توجه به اختيار انحلال پارلمان در قانون اساسى کوچک، پارلمان را منحل و دستور برگزارى انتخابات پارلمانى را صادر کرد. انتخابات پارلمانى برگزار شده در سپتامبر ۱۹۹۳ به شکست راستگرايان هوادار همبستگى و پيروزى کمونيست‌هاى سابق منتهى شد. اين واقعه (پيروزى کمونيست‌ها) شوک عجيبى را در کشورهاى منطقه و اروپا ايجاد کرد. با افتتاح پارلمان جديد دو حزب سوسيال دمکراسى و دهقانان دولت ائتلافى با يکديگر را تشکيل دادند. با تشکيل دولت ائتلافى در اکتبر ۱۹۹۳ والدمار پاولاک Waldmar Pawlak رهبر حزب دهقانان به نخست‌وزيرى بگزيده شد. روابط بين رئيس‌جمهور (لخ‌والسا) و نخست‌وزير (پاولاک) در اين دوره بسيار تيره بود. والسا، نخست‌وزير را به تلاش بيشتر در پيشبرد امور شخصى و حزبى نسبت به کارهاى با اهميت دولتى متهم مى‌نمود. در ژانويه ۱۹۹۵، والسا از پاولاک خواست که استعفاء دهد لذا ائتلاف حاکم تصميم گرفت که يوزف اولکسى Josef Oleksi نايب رئيس وقت مجلس نمايندگان که از رهبران حزب سوسيال دمکراسى بود را بعنوان نخست‌وزير به والسا معرفى نمايد.


در نوامبر ۱۹۹۵ لهستان دومين انتخابات آزاد رياست جمهورى پس از تغيير نظام کمونيستى را پشت سر گذاشت. در اين انتخابات آلکساندر کواشنيفسکيAleksander Kwasniewski رهبر حزب سوسيال دمکراسى توانست در رقابتى فشرده و در دور دوم با کسب ۷/۵۱ درصد بر لخ‌والسا پيروز شود. پيروزى آلکساندر کواشنيفسکى در انتخابات، دومين شوک را در اروپا در مورد تسلط مجدد کمونيست‌ها بر تمامى ارکان قدرت ايجاد کرد. با شروع رسمى رياست جمهورى کواشنيفسکى در سال ۱۹۹۶ وى آقاى چيموشويچ Czimozsewicz را بعنوان نخست‌وزير برگزيد. انتخابات پارلمانى سال ۱۹۹۷ تحوّل ديگرى در لهستان بود زيرا راستگرايان هوادار همبستگى توانستند اکثريت کرسى‌هاى پارلمان را تصاحب نموده و با ديگر حزب راستگرا يعنى اتحاديه آزادى دولت ائتلافى را تشکيل دهند. لذا ائتلاف حاکم آقاى يژى بوزکJerzy Buzek از اتحاديه همبستگى را به نخست‌وزيرى برگزيد و اعضاء دولت از بين حزب ائتلافى برگزيده شدند.


در ماه آوريل سال ۱۹۹۹ لهستان به‌طور رسمى به عضويت سازمان پيمان آتلانتيک شمالى (NATO) درآمد. در اکتبر سال ۲۰۰۰ ميلادى در سومين انتخابات رياست جمهورى انجام شده در لهستان پس از سقوط نظام کمونيستى کواشنيفسکى رئيس‌جمهور وقت بدون داشتن رقيبى جدى توانست اين بار در دور اول انتخابات با کسب ۵۴ درصد آراء بعنوان رئيس‌جمهور کشور برگزیده شود. در سپتامبر سال ۲۰۰۱ در انتخابات پارلمانى اين بار نوبت کمونيست‌هاى سابق بود که بتوانند اکثريت کرسى‌هاى پارلمان را تصاحب کنند. لذا پس از ائتلاف احزاب سويال دمکراسي، دهقانان، اتحاديه کار و چند حزب ديگر دولت ائتلافى تشکيل و لشک‌ميلرLeszek Miler رهبر اتحاديه چپ دمکراتيک (حزب سوسيال دمکراسى سابق) به نخست‌وزيرى لهستان برگزيده شد و اعضاء کابينهٔ خود را از احزاب ائتلافى انتخاب کرده است.