پاکستان صنايع ضعيف‌تر را پس از استقلال از هند به ارث برد. به‌طور کلى به توليدات کشاورزى اختصاص داشتند نظير کتان، شکر و در کنار آنها صنايع کوچک چرم و غيره وجود داشت. صنايع سنگين در اين کشور وجود نداشت هم به‌دليل سياست‌هاى استعمارى و هم زا اين جهت که منابع ذغال سنگ و آهن مناسب در اين کشور موجود نبود. مهم‌ترين منبع گاز طبيعى در سوئى بود که تقاضاى انرژى صنايع منسوجات کراچى را دههٔ ۵۰ تأمين مى‌نمود و باعث رشد سريع مراکز جديد نخ ريسى و پارچه بافى در کراچى و حيدر‌آباد (سند) و مراکز قديمى‌تر لعل پور و مولتان گرديد. کارخانه‌هاى بزرگ منسوجات پديده‌هاى جديدى در پاکستان بودند اما کارگاه‌هاى بافندگى به سرعت رشد کردند. بيست سال پس از استقلال کارگاه‌هاى بافندگى از ۲۰۰ هزار به ۵/۲ ميليون رسيدند. تا دههٔ ۸۰ چهار ميليون کارگاه تأسيس شد.



گاز طبيعى از دو جهت به صنايع خدمت مى‌کرد. يکى از آن جهت که توليد برق مى‌نمود و ديگر اين‌که در صنايع کود شيميايى به کار مى‌شد. بين ۱۹۷۹ و ۱۹۸۳ توليد کارخانه‌هاى رکود شيمايى به ۳/۱ ميليون افزايش يافت.


Francis Robinson (ed) ,The Cambridge Encyclopedia of India,Pakistan ,Bangladesh,Srilanka, Nepal, Bhutan and The maldives, Cambridge University Press, New York, 1989 P:299-300.)


شکر و روغن گياهى از جهت تأمين مصرف داخلى مهم بودند و دانه‌هائى نظير کتان و منسوجات براى صادرات به کار مى‌آمدند. صنايع که در خدمت کشاورزى بودند در ابتداى برنامه پنجم (۱۹۷۸) بيش از نيمى از صنايع پاکستان را تشکيل مى‌دادند. در پايان دوره برنامه پنجم سهم اين صنايع به ۴۶ درصد کاهش يافت، در حالى‌که سهم صنايع جديدترين کود و فلزى حدود بيست درصد افزايش يافت. چرخش ديگر در برنامه پنجم توجه به تشويق سرمايه‌گذارى خصوصى در صنايع بود. بعد از ۱۹۷۸، همه زمينه‌هاى صنعتى به روى سرمايه‌داران خصوصى باز شد گرچه استراتژى اساسى حمايت از صادرات و واردات کالاهاى اساسى بود. اين امر بدين معنى نبود که نقش دولت در سرمايه‌گذارى صنعتى به حداقل رسيد.


سازمان توسعه صنايع پاکستان (Pakistan Industrial Development Corporation) يک نهاد مهم عمومى براى توسعه صنعت به‌خصوص در زمينه صنايع پايه‌اى بود. برنامه پنجم يک تعهد مجدد را به بخشى ارائه نمود که به‌طور کامل در طرح‌هاى صنايع پايه‌اى ديگر شود. کارخانه‌ ذوب آهن کراچى با کمک شوروى (سابق)، کارخانه‌هاى کود و شکر و سيمان همه به‌وسيله دولت ساخته شدند، کارخانه‌هاى لوله آهن در کراچى و لاهور توسعه يافتند ولى شديداً به واردات تکه‌هاى آهن وابسته مى‌باشند.


وجود مزارع وسيع پنبه وتخصص صادرات نساجى در کشور اهميت زيادى به صنايع نساجى در کشور مى‌دهد. صنايع نساجى عمدتاً در ايالت پنجاب (فيصل آباد) پس از آن در ايالت سند متمرکز است. دانشکده مهندسى نساجى فيصل آباد در رشته‌هاى ريسندگي، بافندگي، مهندسى سيستم نساجى و امثال آن فعال است و در واقع نيروى متخصص لازم اين بخش از صنعت را براى کشور فراهم مى‌سازد. علاوه بر اينها صنايع شيميائى نيز در پاکستان توسعه پيدا کردند ولى غالباً مصارف داخلى را تأمين مى‌نمايند.


صنايع در پاکستان در مناطق به‌خصوصى متمرکز شده‌اند. کراچى تنها بندر مهم پاکستان صنعتى است. همچنين صنايع مهمى در سند و پنجاب وجود دارد. ولى در دو ايالت بلوچستان و سرحد شمال غربى صنايع توسعه‌اى نداشته‌اند.