روابط مالزى و جمهورى خلق چين مالزی چین مکزیک آفریقای جنوبی اتریش کوبا لهستان نروژ فنلاند لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند الجزایر پاکستان اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بحرین بنگلادش سنگاپور عمان فیلیپین قبرس قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی هلند آنگولا اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی زامبیا صفحه بعدی 2 1 صفحه قبلی دوره تازه روابط چین - مالزی دیدار نخستوزیر مالزی از چین از ميان کشورهاى عضو اتحاديه آسهآن، مالزى اولين کشورى بود که دولت جمهورى خلق چين را به رسميت شناخت؛ و روابط ديپلماتيک بين دو کشور در ماه مه ۱۹۷۴ برقرار شد. روابط دو کشور از ۱۹۷۶ (مقارن با پيروزى کمونيستها در ويتنام جنوبى و اتحاد دو ويتنام) رو به توسعه گذاشت. مدتها قبل از جنگ دوم جهانى حضور جمعيت عظيم جينىها در شبهجزيره مالزى نگرانى مقامات انگليسى را که در مالايا حضور داشتند، فراهم آورده بود. نفوذ زياد کومين تانگ بر جامعه چينى مالزى بهخصوص در مدارس و نگرانى مقامات مالايا از اهداف توسعهطلبانه جمهورى خلق چين مانع تحول روابط دوجانبه در طول اين مدت شد. بهخصوص طى سالهاى ۶۵ - ۱۹۶۳ با وجود اعمال سياست مقابله اندونزى عليه مالزى و حمايت چين کمونيست از اندونزى بهبودى روابط مشکلتر شد. با خاتمه وضعيت اضطراري، مالزى سياست تجارت غيرمستقيم با چين کمونيست را آزاد کرد و به چينىالاصلها اجازه داد که به ديدن اقوام خود به چين کمونيست بروند و در برابر دولت چين ملى موضع قاطعى اتخاذ کرد. همچنين از ادامه شناسائى آن کشور به خاطر دخالت در مسائل داخلى مالزى (جامعه چينىهاى مالزي) خوددارى کرد. روابط مالزى و چين کمونيست در اکتبر ۱۹۷۰ تغيير اساسى نمود. در اين تاريخ مالزى اعلام کرد که قصد دارد حمايت چين کمونيست، آمريکا و شوروى را براى بىطرف اعلام نمودن منطقهٔ جنوب شرقى آسيا جلب نمايد. همچنين اعلام کرد سياست جديد مالزى در قبال چين، نمايشى از سياست عدم تعهد مالزى خواهد بود. در ماه نوامبر همان سال معاون نخستوزير مالزي، تون اسماعيلبن داتو عبدالرحمن آشکارا آمادگى دولت را براى شروع مذاکرات سياسى با چين و برقرارى روابط ديپلماتيک اعلام نمود؛ و دولت چين کمونيست را حکومت قانونى مردم چين در امور داخلى مالزى دانست. در ۱۹۷۱ يک موافقتنامه تجاى بين دو کشور امضاء شد. براساس اين موافقتنامه دو کشور بهطور مستقيم و بدون واسطهٔ سنگاپور و هنگکنگ روابط تجارى برقرار کردند. در طول سالهاى ۱۹۷۲، ۱۹۷۳ بهتدريج حجم تجارت بين دو کشور افزايش يافت، و همچنين روابط ورزشى و فرهنگى برقرار گرديد ولى هنوز دولت مالزى نگران حمايت اخلاقى چين از حزب کمونيست بومى مالزى و نيز ايستگاه راديوئى کمونيستهاى مالزى بود. با وجود اين گفتگوهاى رسمى بين دو کشور از اواسط ۱۹۷۳ براى برقرارى روابط سياسى آغاز شد، و راه را براى بازديد رسمى نخستوزير وقت مالزى تون عبدالرزاق از پکن (مه ۱۹۷۴) هموار نمود. در اعلاميه مشترکى که در ۳۱ ماه مه ۱۹۷۴ دولتهاى مالزى و چين کمونيست در مورد توسعه روابط منتشر کردند، قيد شد که روابط براساس اصول احترام متقابل به حاکميت و تماميت ارضي، عدم تجاوز متقابل، عدم دخالت در امور داخلى يکديگر، خواهد بود و هرگونه تجاوز، دخالت و کنترل در خاک کشور ديگر غيرممکن تلقى مىشود. همچنين هر نوع تلاش برترى طلبانه، يا ايجاد منطقه نفوذ در هر نقطه از دنيا محکوم و جمهورى خلق چين بهعنوان تنها حکومت قانونى مردم چين شناخته شده و تايوان بهعنوان يک قسمت جدانشدنى از خاک جمهورى خلق چين محسوب گرديد. دولت چين متقابلاً اعلام کرد که مالزى کشورى مرکب از نژادهاى گوناگون ملايو، چينى و ديگر گروههاى بومى است. دو دولت قبول کردند که تابعيت مضاعف را نپذيرفتند. به اين ترتيب اگر يک چينىالاصل به ميل خود تابعيت مالزى را مىپذيرفت تابعيت چينى خود را از دست مىداد. مقارن با صدور اين اعلاميه مشترک دولت مالزى طى بيانيهاى روابط کنسولى خود را با چين ملى قطع نمود. در اين بيانيه بر حفظ روابط تجاري، سرمايهگذاري، و توريسم بين مالزى و تايوان تأکيد شده بود ولى اين روابط مىبايست از طريق اشخاص خصوصى و در سطح رابطه مردم با مردم برقرار باشد. بعد از حمله ويتنام به کامبوج و بيرون راندن خمرهاى سرخ از کامبوج دولت چين براى جلب حمايت و همکارى با ديگر کشورها، سياست توسعه روابط با کشورهاى منطقه را در پيش گرفت، زيرا هر دو طرف (چين و کشورهاى آسهآن) از توسعهٔ نفوذ ويتنام در هراس بودند لذا در چارچوب اين سياست روابط مالزى و چين به رغم حمايت چين از کمونيستهاى محلى توسعه يافت. رهبران چين (تنگ شيائوپينگ و زائو زيانگ) براى رفع سوء تفاهم از مالزى ديدن کردند و اطمينانهاى لازم را به آنها دادند. زائوزيانگ در سفر به مالزى (۱۹۸۱) اعلام نمود که چين خود را از کشمش دولتهاى جنوب شرقى آسيا با کمونيستهاى محلى دورنگه مىدارد ولى به حمايت سياسى و معنوى خود از آن احزاب ادامه مىدهد. چون اگر به حمايت اخلاقى از اين احزاب ادامه ندهد، شوروى خلاء ناشى از عدم حضور وى را جبران خواهد کرد و اين بسيار خطرناک است. چين خواهان صدور انقلاب به اين کشورها نيست و اصولاً شرايط اجتماعى در اين کشورها سبب ظهور اين احزاب شده است. ولى اگر اين احزاب تحت حمايت شوروى قرار گيرند رخنه و نفوذ و تسلط شوروى در منطقه حتمى است. استدلال چين موردقبول کامل مقامات مالزيائى قرار نگرفت، زيرا دولت مالزى خاطره کشته شدن دههزار مالزيائى را در طول شورشهاى کمونيستى بين سالهاى ۱۹۸۴ تا ۱۹۶۰ فراموش نکرده بود و نيز درگيرى با کمونيستهاى مالزيائى طرفدار چين را در مرزهاى مشترک جنگلى با تايلند غيرقابل اغماض مىدانست. به هر حال دولت مالزى به دلايل متعدد از جمله خطر ويتنام ناگزير از برقرارى روابط نزديکتر با چين مىشود، به همين خاطر در ماه مه ۱۹۸۲ تنکوعبدالرحمن (اوليه نخستوزير مالزى و اولين رهبر و بنيانگذار حزب حاکم آمنو و رئيس جمعيت دعوت اسلامى پرکيم) به دعوت دولت جمهورى خلق چين از آن کشور ديدارى ده روزه به عمل آورد. اين سفر يکى ديگر از مراحل توسعه روابط بين دو کشور بوده است. صفحه بعدی 2 1 صفحه قبلی چاپ دانلود صفحه افزودن به علاقمندیها