ايريان جايا

ايريان جايا شرقى‌ترين استان اندونزى و هم مرز با کشور گينه جديد پاپوا مى‌باشد. اين منطقه تا پيش از جنگ جهانى دوم تحت سلطه هلند بود و پس از استقلال کامل اندونزى (۱۹۴۹)، نيز نيروهاى هلندى به اين منطقه بازگشتند. اندونزى پس از يک دهه تلاش ديپلماتيک بالاخره موفق شد که در سال ۱۹۶۳ حاکميت آن را به‌دست آورد و نام آن را از گينه جديد غربي به ايريان غربي تغيير دهد. اين نام سپس در سال ۱۹۷۲ به ايريان جايا تغيير يافت. ايريان جايا منطقه‌اى جنگلى و توسعه نيافته است که بيشتر سکنه آن را قبايل بومى ملانزى تبار تشکيل مى‌دهد که به شيوه‌‌هاى ابتدائى زندگى مى‌کنند. اين منطقه همچنين داراى معادن مس و طلا است. براساس توافق سازمان ملل قرار بود پنج سال پس از الحاق ايريان جايا به اندونزي، همه پرسى در آن برگزار شود ولى به‌دليل آنکه اين موضوع فاقد هر گونه تضمين يا نظارت بين‌المللى بود، دولت اندونزى در سال ۱۹۶۸، اعلام کرد که بوميان منطقه موافق الحاق به اندونزى هستند.


ناهمگونى فرهنگى ايريان جايا با ديگر مناطق اندونزى و کم توجهى مقامات به رسوم و سنّت‌هاى بومى و نيز بهره‌بردارى از منابع چوب و مس منطقه و مهاجرت دادن مردم ساير جزاير بهايريان جايا، از جمله عواملى است که موجب بروز نارضايتى در ميان بوميان شده است. جنبش پاپواى آزادي (OPM) در سال ۱۹۶۵ در اين منطقه تحرکات خود را آغاز کرد و در سال ۱۹۷۱ تأسيس جمهورى پاپواى غربي را اعلام نمود. در طول دهه‌هاى ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ ميلادى درگيرى‌هاى زيادى ميان نظاميان اندونزى و شورشيان محلي، به‌ويژه در منطقه مرزى با گينه جديد پاپوا به وقوع پيوست و هزاران نفر از مردم ايريان جايا به اين کشور گريختند. در ماه مه ۱۹۹۰ رهبر اين جنبش در گينه جديد پاپوا دستگير و روانه اندونزى شده که به حبس ابد محکوم مى‌گردد. دولت اندونزى براى حل اين مشکل، سياست نزديکى به گينه جديد پاپوا را در پيش گرفته و همکارى‌هاى مختلفى را با اين کشور شروع کرده است، مثل تبادل هيئت‌هاى عالى‌رتبه و برگزارى دوره‌هاى آموزشى براى افسران پاپوايي. دو کشور از اکتبر ۱۹۹۰ داراى موافقت‌نامه مرزى و قرارداد استرداد مجرمين بوده و عمليات مشترک تردّد و گشت‌زنى مرزى را آغاز کرده‌اند. با اين حال فعاليت‌هاى ايذايى و پراکنده اين شورشيان هر چند يکبار مشکلاتى را براى دولت اندونزى پديد مى‌آورد و مقابله دولت با آنها، اعتراض محتفل حقوق بشرى غرب را برمى‌انگيزد.

آچه

آچه شمالى‌ترين قسمت جزيره سوماترا و واقع در منتهى‌اليه غرب اندونزى است. به لحاظ تاريخى آچه دروازه ورود اسلام به مجمع‌الجزاير اندونزى و مقر يکى از حکومت‌هاى مهم اسلامى در قرون شانزده و هفده ميلادى بوده است. مسلمانان آچه به لحاظ خلوص و تعصب مذهبى از ديگر مناطق برجستگى يافته‌اند. همچنين سابقه طولانى حکومت‌هاى مستقل در اين منطقه با اواخر قرن نوزدهم و مقاومت‌هاى طولانى آنها در قبال هلنديان، زمينه‌ساز بروز حرکت‌هاى استقلال طلبانه در اين منطقه شده است.در دوره پس از استقلال اندونزي، آچه‌اى‌ها با دولت مرکزى اختلافاتى داشتند و لذا در دهه ۱۹۵۰ ميلادى به جنبش دارالاسلام که خواستار تشکيل حکومتى اسلامى در اندونزى بود پيوستند، که با سرکوب اين جنبش، به مصالحه با دولت رضايت داده و آچه به عنوان منطقه‌ ويژه، با اختياراتى ر زمينه امور مذهبى و آموزشي، اعلام شد. در اواسط دهه ۱۹۷۰ پس از آنکه منابع عظيم گاز طبيعى آچه کشف و مورد بهره‌بردارى قرار گرفت، حرکت‌هاى اعتراضى مجدداً پديدار شد. تنکو حسن دى تيرو در سال ۱۹۷۶ جنبش آچه آزاد را تأسيس کرد و در سال بعد (۱۹۷۷) استقلال آچه را اعلام نمود.


اين جنبش توسط ارتش سرکوب شد و رهبر آن در سوئد اقدام به تشکيل دولت در تبعيد و جلب توجه محافل بين‌المللى نمود. در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوايل دهه ۱۹۹۰ ميلادي، تحرکات مسلحانه جدايى طلبان جبهه ملى آزاديبخش آچه، سوماترا گسترش يافت و اقدامات ايذايى هواداران اين گروه (مثل ترور نظاميان، ايجاد حريق در مراکز دولتى و نظامي) سبب شد که دولت با اعزام نيروهاى نظامي، به سرکوب شديد اين فعاليت‌ها بپردازد. هواداران اين جنبش و محافل حقوق بشرى رقم کشته‌شدگان اين درگيرى‌ها را تا ۵۰۰۰ نفر نيز ذکر کرده‌اند و ارقام بيشترى را نيز براى مفقودين اعلام نموده‌اند. دولت اندونزى معتقد است که جدائى طلبان آچه با طرح تشکيل حکومتى اسلامى در آچه، از احساسات اسلامى مردم سوء استفاده مى‌کنند، تا به منافع اقتصادى خود برسند. دولت تلاش داد تا با گسترش برنامه‌هاى عمرانى در آچه و تغيير و ترکيب جمعيتى آن، از طريق مهاجرت دادن افراد ديگر مناطق، زمينه‌هاى گسترش اين نارضايتى‌ها را از ميان بردارد. تاکنون بسيارى از آچه‌اى‌ها به مالزى گريخته و تقاضاى پناهندگى نموده‌اند.


شايان ذکر است که پس از استقلال اندونزى گروه‌هايى از مردم جزاير ملوک (واقع در شرق اندونزي) نيز نداى استقلال سر داده و با طرح جمهورى ملوک جنوبي (RMS)، جنبش جدايى طلبانه‌اى را از سال ۱۹۵۰ آغاز کردند که توسط دولت سرکوب شده و تعداد زيادى از آنها به هلند مهاجرت کردند. اکنون حدود ۴۰ هزار نفر از اين افراد در هلند زندگى مى‌کنند و هر چند يکبار تظاهراتى را عليه اندونزى برپا کرده و خواستار استقلال ملوک مى‌شوند ولى اين جنبش در خود جزاير ملوک تحرّکى نداشته است.