تاريخچه روابط

طبق اسناد و مدارک موجود ساکنين سرزمينى که هم اکنون جمهورى چک ناميده مى‌شود از همان ابتداى قرن دهم ميلادى امکان آشنائى با ايران و فرهنگ ايرانى را پيدا نمودند. ايران و ايرانيان از طريق مورخين از جمله هرودوت مورخ معروف يونانى که نوشته‌هاى او در دوران قرون وسطى در مدارس اروپا از جمله جمهورى چک تدريس مى‌گرديد شناخته شده بودند. در حوزه‌هاى پزشکي، فلسفي، نجوم و ديگر رشته‌هاى علمى جمهورى چک، علما و دانشمندان ايرانى از جمله ابوعلى سنا، محمد زکرياى رازى و ابومعشر بلخى در طى قرون چهارده تا هفدهم ميلادى نقش به‌سزائى داشته‌اند. آثار اين دانشمندان به‌خصوص کتاب قانون بوعلى‌سينا به زبان لاتين و بعضى قسمت‌هاى آن به زبان چکى در کتابخانه‌هاى تاريخى چک هم اکنون نيز مشاهده مى‌گردد.


در سال ۱۵۲۸ ميلادى کليه و دمنه در پراگ ترجمه و منتشر شد. اولين ترجمه مستقيم اثر فارسى به زبان چکى احتمالاً بخشى از کتاب انوار سهيلي بود که توسط يان‌اشنايدر در سال ۱۸۴۶ ميلادى صورت گرفته است. (يرژى بچکا، مطالعات ايران‌شناسى در چک و اسلواک - پراگ ۱۳۷۵ صفحه ۳). از سال‌هاى دهه ۴۰ قرن هيجدهم ميلادى شکل و غالب غزل وارد شعر چک مى‌شود که بازتاب آن در درجه اول در آثار شاعر برجسته اين دوره ياروسلاو ورخليتسکي (Jaroslav Vrchlicky) مشهود است. نامبرده در سال ۱۸۸۱ ديوان حافظ را به زبان چکى ترجمه نمود. کتاب اشعار جامى در ۱۲۰ سال قبل توسط يکى از زبان‌شناسان نابغه چکى به نام يوزف‌برانديس (Josef Brandej) که زبان فارسى را به‌طور کامل آموخته بود مستقيماً به زبان چکى ترجمه گرديد.


يکى از محققين و شرق‌شناسان مشهور چک که ايران‌شناسى در اين کشور را به سطح بالائى ارتقاء داد، دکتر جان ريپکا (Jan Rypka) ترک‌شناس و ايران‌شناس تحصيلکرده دانشگاه وين‌ بود. وى که کار خود را از سال‌هاى بعد از ۱۹۲۰ آغاز نمود، آثار زيادى را در خصوص ادب پارسى به رشته تحرير درآورد که از جمله مى‌توان به متن انتقادى هفت‌پيکر درباره نظامى اشاره نمود که با همکارى پرفسور ريتر (Ritter) تنظيم گرديد. وى نوشته‌هائى در باب فردوسي، عمر خيام و ترجمه اشعار آنها به زبان چک و همچنين مطالبى در باب نويسندگان معاصر ايرانى همچون صادق هدايت، بزرگ علوى و پروين اعتصامى از خوى به‌جاى گذاشت. مهم‌ترين اثر جان ريپکا تاريخ ادبيات فارسى - تاجيکي است که تاکنون دو بار به زبان چکى و بعد به زبان‌هاى آلماني، انگليسي، لهستاني، روسى و چند بار به زبان فارسى ترجمه و منتشر شده است.


شاگردان پرفسور ريپکا در تکامل و اشاعه فرهنگ وادب فارسى در جمهورى چک نقش به‌سزائى داشته‌اند. مؤسسه شرق‌‌شناسى آکادمى علوم چکسلواکى سابق از سال ۱۹۵۲ به امر ايران‌شناسى اهتمام ورزيده و در اين مؤسسه نسل تازه‌اى از ايران‌شناسان به تحقيق و مطالعه پيرامون آثار ادبى و فرهنگى ايران مشغول شدند. اين استادان علاوه بر تحقيق در امر تدريس زبان‌فارسي، در دانشگاه‌هاى اين کشور نيز فعال مى‌باشند.


به‌منظور توسعه تماس‌هاى فرهنگى در ارديبهشت ماه ۱۳۴۶ (مه ۱۹۶۷) نخستين موافقت‌نامه فرهنگى بين دو کشور به امضاء رسيد که کماکان اعتبار و سنديت خود را حفظ نموده است و براساس اين سند برنامه مبادلات فرهنگى بين دو کشور نيز تنظيم و اجراء مى‌گردد.


پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران برنامه مبادلات فرهنگى براى اولين بار به هنگام سفر وزير امور خارجه چکسلواکى سابق به تهران در خرداد ماه ۱۳۶۴ (ژوئن ۱۹۸۵) به امضاء رسيد که شامل فعاليت‌هاى فرهنگى بين دو کشور در طول سال‌هاى ۶۵ و ۶۶ (۸۷-۱۹۸۶) بود. به علاوه يادداشت تفاهمى که در پايان دومين اجلاس کميسيون مشترک همکارى‌هاى فنى و اقتصادى دو کشور در ارديبهشت سال ۱۳۶۸ (مه ۱۹۸۹) در تهران به امضاء رسيد در برگيرنده همکارى‌هاى فرهنگى از جمله مبادله دانشجو نيز مى‌باشد. همچنين يک قرارداد همکارى بين خبرگزارى‌هاى دو کشور در ۳۰ خرداد ۱۳۶۷ در پراگ به امضاء رؤساى وقت خبرگزارى‌هاى دو کشور رسيد.


پس از سقوط کمونيست‌ها و به قدرت رسيدن نظام جديد و به هنگام سفر وزير خارجه چکسلواکى سابق به تهران در اسفند ماه ۱۳۶۹ (مارس ۱۹۹۱) برنامه مبادلات فرهنگى بين دو کشور براى سال‌هاى ۹۳-۱۹۹۱ به امضاء وزراء دو کشور رسيد که براساس آن همکارى طرفين در زمينه‌هاى مختلف علمي، فرهنگى و هنرى پيش‌بينى گرديده بود.


پس از تجزيه چکسلواکى سابق و براساس کنوانسيون جانشينى دولت‌ها جمهورى چک معتبر بودن موافقت‌نامه فرهنگى سال ۱۹۶۷ را تأييد و کماکان اين سند مبناى فعاليت‌هاى فرهنگى بين دو کشور محسوب مى‌گردد.