دوران پس از ميلاد مسيح قبرس چین مکزیک آفریقای جنوبی اتریش کوبا لهستان نروژ مالزی فنلاند لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند الجزایر پاکستان اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بحرین بنگلادش سنگاپور عمان فیلیپین قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی هلند آنگولا اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی زامبیا حضور انگلیس در جزیره با ظهور حضرت عيسى، مسيحيت به جزيره راه مىيابد. در سال ۱۱۶-۱۱۵ ميلادى در نتيجهٔ شورش يهوديان در مصر و فلسطين و قبرس، فاجعهاى رخ مىدهد و يهوديان در سالاميس (قبرس) ۲۰۰ هزار نفر ساکنين غير يهودى را قتلعام نمودند و روميان در پاسخ يهوديان را از قبرس اخراج کردند، وقوع دو زلزله در سالهى ۳۳۲ و ۳۴۲ ميلادى شهرهاى مهم را ويران کرد و بدين ترتيب عصر تازهاى در تاريخ قبرس آغاز گرديد. تا قرن هفتم ميلادى اتفاق خاصى روى نمىدهد و در اين قرن سپاه مسلمانان مديترانهٔ شرقى را مورد حمله قرار مىدهد و بدينترتيب قبرس از اين حمله مصون نمىماند و به تصرف مسلمين درمىآيد. اعراب مسلمان پس از تحميل خراج ساليانه و به اين شرط که جزيره بهصورت پايگاه روم درنيايد جزيره را ترک مىکنند، در سال ۶۵۳ ميلادى اعراب به بهانهٔ اينکه قبرس بىطرف باقى نمانده است به جزيره حمله مىکنند و در نتيجه خراج افزايش مىيابد، اين اشغال ۳۰ سال به طول انجاميد. پس از شکست اعراب در تسخير قسطنطنيه، در نتيجه قراردادى که بين امپراتور روم و اعراب به امضاء رسيد اوضاع قبرس تا حدودى بهتر شد و قرار شد درآمد جزيره بين اين دو تقسيم شود و هيچيک از آن بهعنوان پايگاه استفاده نکند و هيچ نيروئى در آنجا نداشته باشند. بدينترتيب جزيرهٔ قبرس بهمدت سه قرن (قرون ۸ ،۹ و ۱۰) سالهاى آرامى را پشت سر گذاشت. در طول اين مدت يونان و اعراب از بنادر جزيره استفادهٔ مشترک مىنمودند و دو راه دريائى يکى به سوى يونان و ديگرى به سوى سوريه از قبرس امتداد مىيافت. با سقوط کرت و سيسيل در سال ۹۶۵ نيفروس فوکاس امپراتور يونان اعراب را از جزيره بيرون راند، در نتيجه مسلمانان جزيره را ترک کردند ولى مردم قبرس به رغم رهائى از پرداخت خراج به مسلمانان مجبور به پرداخت خراج کمرشکنى به امپراتور يونان گرديدند. در طول قرن دوازدهم تجارت در جزيره گسترش يافت ولى در سالهاى ۱۱۵۶ تا ۱۱۵۸ بهدنبال حملهٔ شاهزادهٔ فرانسوي، وقوع زلزلهٔ شديد و حملهٔ مصريان اوضاع قبرس وخيم گرديد. با سقوط Acre قبرس به پايگاهى براى مسيحيت در شرق مديترانه تبديل گرديد و بهمدت دو قرن و نيم اين وضعيت ادامه يافت، در اين دوران تجارت رونق يافت و بندر فاماگوستا فعال شد و سبک زندگى فرانسوى مورد تقليد مردم قبرس قرار گرفت. در سال ۱۴۵۳ با سقوط قسطنطنيه توسط ترکها به حکومت هزار سالهٔ بيزانتين پايان داده شد و به دنبال تحولاتى که در جزيرهٔ قبرس به وقوع پيوست در سال ۱۴۸۹ پرچم ونيز در جزيره به احتزاز درآمد. ونيزىها به مدت ۸۰ سال بر قبرس حاکم بودند. آنها از ترس ترکها به ساختن خطوط دفاعى پرداختند و در اين راه از بهترين مهندسين خود بهره گرفتند، آنها ديوار دفاعى بر دور شهر نيکوزيا ساختند که هنوز هم در نيکوزيا پا برجاست. با توجه به اين مطلب که در آن زمان از نظر جغرافيائى ترکها از سه طرف جزيره را دربر داشتند اقدامات ونيزىها جهت رفع خطر بسيار اندک جلوه مىنمايد. سلطان سليم در سال ۱۵۷۰ فرمان حمله به جزيرهٔ قبرس را صادر نمود و بدينترتيب قبرس به اشغال ترکها درآمد و ?لالا مصطفى پاشا ?(La La Mostafa Pasha) بهعنوان اولين حکمران عثمانيه معرفى شد. قبرس بهمدت سه قرن (۱۸۷۸-۱۵۷۱) تحت سلطهٔ ترکها قرار داشت و در اوايل تسلط ترکها، حدود ۲۰ هزار نفر را از آناتوليا به قبرس آوردند، در آن هنگام جمعيت يونانىها حدود ۸۵ هزار نفر بود. بهدنبال تسلط ترکها بر جزيره و ستم امپراتورى عثمانى در جهت اخذ ماليات شورشهاى فراوانى از طرف مردم صورت گرفت که همگى سرکوب گرديد و در اين زمان کليسا بهعنوان ?رأس ملت? لقب گرفته بود. حضور انگليس در جزيره حضور انگليس در قبرس بهدنبال افول قدرت عثمانى اتفاق افتاد. در دوران معاصر احساس خطر غرب از شوروى نيز مزيد علت گرديد تا قبرس همچنان اهميت استراتژيک خود را براى آمريکا - انگليس و متحدان آن حفظ نمايد. هنگام درگيرى روسيه و عثمانى در سال ۱۸۷۷ انگليس از ترس سقوط قسطنطنيه و نفوذ روسيه پس از جلب رضايت عثمانىها نيروهاى خود را وارد قبرس نمود. متعاقب اين توافق در سال ۱۸۷۸ در يک مراسم آرام پرچم انگليس بر فراز جزيره به احتزاز درآمد، بدين ترتيب قبرس براى مدت ۸۲ سال يعنى تا سال ۱۹۶۰ (اعطاء استقلال) بهصورت يکى از مستعمرات بريتانيا درآمد. اين حضور طولانى انگليس باعث گرديد که فرهنگ انگليسي، سيستم ادارى و زبان جزيره بهنحو بارزى تحت تأثير قرار بگيرد، بهطورىکه در حال حاضر هنوز سيستم ادارى دوران استعمار پابرجاست و زبان انگليس زبان دوم بعد از زبانهاى يونانى و ترکى مىباشد و هنوز قسمتى از خاک قبرس (۹۹ مايل مربع) در اختيار انگليس بوده و بر آن حاکميت تام دارد. ضمن قراردادى که انگليس و دولت عثمانى آن را امضاء کردند و به قرارداد قبرس معروف شد، تصريح شد که انگليس در قبال حمايت عثمانى درخواست واگذارى قبرس را نموده تا پس از استقرار نيروهاى انگليسى از آنها براى حمايت از قفقاز و فرات استفاده شود. چهار سال بعد از ورود انگليسىها (۱۸۸۲) دولت بريتانيا قانوناساسى قبرس را وضع نمود. بر طبق اين قانون کميسر عالى انگليس به کمک شورائى مرکب از ۶ مقام انگليسى بهعلاوهٔ يک شوراى قانونگذارى مرکب از ۱۲ نفر (۹ يونانى و ۳ ترک) ادارهٔ کشور را بهعهده گرفت. يونانىهاى قبرسى ?آرزوى اتحاد با يونان Enosis? را در سر مىپروراندند، در سال ۱۹۱۴ به دنبال وقوع جنگ اول جهاني، انگليس قبرس را ضميمهٔ کشور خود نمود. در سال ۱۹۱۵ انگليس اعلام کرد که اگر يونان از حمايت آلمان، اتريش و ترکيه (عثماني) دست بکشد حاضر است تا قبرس را به يونان واگذار نمايد. با عدم پذيرش يونان آرزونى الحاق به يونان توسط يوناننژادهاى قبرسى به فراموشى سپرده شد. انگليس در سال ۱۹۲۵ قبرس را رسماً بهعنوان يکى از مستعمرات خود اعلام نمود و کميسر عالى خود را بهعنوان فرماندار معرفى نمود. بعد از انقلاب يونان و با هدايت جامعهٔ ارتدوکس يونانىزبان قبرس، مردم مکرراً درخواست الحاق به يونان را نمودند ولى در اين راه از طرف فرمانداران انگليسى قدمى برداشته نشد. اولين دهههاى قرن بيستم به آرامى و صلح مىگذشت. در سال ۱۹۳۱ حزب سياسى جديدى به نام ?اتحاديهٔ راديکال ملي? پا به عرصهٔ وجود گذاشت، اين حزب آرزوى اتحاد با يونان ?Enosis? را در سر مىپروراند. بهدنبال شورشى که متعاقب آن کاخ فرمانداران به آتش کشانده شد نقطهٔ عطفى در تاريخ قبرس آغاز گرديد. شورش بهشدت سرکوب و قانوناساسى لغو و سياستمداران متنفذ قبرسى تبعيد شدند، احزاب سياسى ملغى و برافراشتن پرچم يونان ممنوع گرديد. تنها بعد از جنگ جهانى دوم بود که به مناسبت خدماتى که قبرسىها در کنار انگليسىها در جنگ داشتند برخى آزادىها به آنها داده شد، برخى احزاب اجازهٔ فعاليت يافتند و انگليسىها نسبت به موضوع اتحاد با يونان موضعگيرى شديدى از خود نشان ندادند. سياست پس از جنگ انگليس بهويژه سياست دولت کارگر انگليس در سال ۱۹۴۵ اعطاء برخى خودمختارىها به مستعمرات بود در همين سال دولت بريتانيا آزادى انتخابات شوراى قانونگذارى و برنامهٔ دهسالهٔ توسعه را در برنامهٔ کار خود در قبرس قرار داد. معهذا اين اقدامات در نظر قبرسىها کافى نبود. اسقف لئون يتوس (Archbishop Leon Yetus) با مطرح کردن ?Enosis? فقط ?Enosis? باب رهبرى کليسا در تعقيب و تحقق اين آرزو را گشود. در انتخابات ژانويه ۱۹۵۰ که توسط کليسا سازماندهى شد براى اولينبار زنان نيز در رأىگيرى شرکت نمودند و بيش از ۹۵ درصد از شرکتکنندگان به آرزوى الحاق به يونان رأى مثبت دادند و بهدنبال آن اسقف Kition با نام ماکاريوس سوم بهعنوان اسقف جديد قبرس تعيين گرديد، در اوايل سال ۱۹۵۵ بدون مقدمه و ناگهانى مبارزه براى تحقق Enosis آغاز گرديد و بحران جزيره را دربر گرفت. بهدنبال اين وقايع ماکاريوس تبعيد شد. وى در سال بعد آزاد شد ولى اجازه نداشت به جزيره بيايد، ترکيه خواستار اين بود که در صورت ترک قبرس، انگليس جزيره را به ترکيه واگذار نمايد و يا حداقل جزيره به دو بخش ترک و يونانىنشين تقسيم گردد و هر بخش تحت اختيار جامعه موردنظر قرار گيرد. قبرسىها تا ۱۴ سال پس از اعطاء استقلال که ترکيه عملاً نيروهاى خود را وارد بخش شمالى کرد هيچگاه اين تهديدات ترکيه را جدى نمىگرفتند. در هر حال در فوريهٔ ۱۹۵۹ مذاکرات پيرامون قبرس منتج به توافق معروف ?موافقتنامهٔ زوريخ ? (Zurich Agreement) و نهايتاً استقلال جمهورى قبرس گرديد و اين موافقتنامه به امضاء دولتين انگليس، يونان و ترکيه رسيد و بدينسان قبرسىها متوجه شدند که حقيقت زندگى در کنار ترکنژادها را بايد بپذيرند. بر طبق همين توافق حدود ۹۹ مايل مربع از خاک قبرس در اختيار نيروهاى انگليسى قرار گرفت و در حال حاضر نيز انگليس بر اين قسمت حاکميت تام دارد. چاپ دانلود صفحه افزودن به علاقمندیها