ادارهٔ امور محلى (استان‌ها به پايين) در اواخر دورهٔ مائو در اختيار کميته‌هاى انقلابى بود که عامل تداوم انقلاب بشمار مى‌آمدند. پس از درگذشت مائو کميته‌هاى انقلابى تضعيف و سپس بطور کلى برچيده شدند و بجاى انها حکومت‌هاى محلى پديد آمد که مانند حکومت مرکزي، شامل سه بخش ( کنگره ملى خلق، کميته دائمى کنگره و دولت) است. اختيارات حکومت‌هاى محلى عبارت است از اداره فعاليت‌هاى اجرايى مربوط به اقتصاد، آموزش، فرهنگ بهداشت عمومي، ورزش، نوسازى شهر و روستا، امور مالي، امنيت عمومي، امور مربوط به مليت‌ها، مديريت قضايي، تنظيم خانواده و ساير امور ديگرى که توسط کنگره ملّى محلى با توجه به ويژگى‌هاى سياسي، اقتصادى و فرهنگى منطقه انجام مى‌گيرد. همچنين به صدور فرامين و تصميمات، عزل و نصب و آموزش کارگزاران اجرايي، ارزيابى عملکرد به آنها و پاداش يا تنبيه آنان اقدام مى‌کنند. اقليت‌هاى قومى داراى حکومت خودگران هستند و از رئيس حکومت محلى معاونان رئيس کميته دائمى کنگره خلق يک منطقه، ناحيه و يا بخش خودمختار يک يا چند تن آنها بايستى از همان اقليت باشند.


براساس قانون اساسى مصوب ۱۹۸۲ کنگره‌هاى محلى خلق و دولت‌هاى محلّى در استان‌ها، شهرهايى که تحت نظارت مستقيم دولت مرکزى قرار دارند، بخش‌ها، شهرها، نواحى شهرداري، شهرک‌ها، شهرک‌هاى اقليت‌هاى ملى و شهرستان‌ها تشکيل و در مناطق خودمختار، نواحى خودمختار و بخش‌هاى خودمختار، ارگان‌هاى خودگرانى محلى تشکيل مى‌گردد. کنگره‌هاى محلى خلق در سطوح مختلف ارگان‌هاى محلى قدرت دولتى بود. و از سطح بخش به بالا به ايجاد کميته‌هاى دائمى مبادرات مى‌ورزند.


دولت محلى خلق در هر يک از سطوح در برابر کنگره سطح مربوط به خود مسئول بوده و گزارش کار خود را به ان تسليم مى‌دارد. دولت محلى خلق در سطح بخش و بالاتر در فاصلهٔ ميان اجلاسيه‌هاى کنگرهٔ ملى خلق همان سطوح در برابر کميتهٔ دائمى آن کنگره مسئول بود و به آن گزارش مى‌دهد. همچنين کنگره‌هاى خلق حوزه‌هاى خودمختارى از اختيار وضع مقررات خودمختارى و مقررات خاص با توجه به ويژگى‌هاى سياسي، اقتصادي، فرهنگى مليت همان حوزه برخوردارند و مقررات خودمختارى بايد قبل از اجرا جهت تصويب به کميتهٔ دائمى کنگره ملى خلق تسليم شود. ارگان‌ها خودگران در ادارهٔ امور مالى حوزه‌هاى مربوط به خود از قدرت خودمختارى برخوردارند. به علاوه امور آموزشي، علمي، فرهنگي، بهداشت عمومى و تربيت بدنى حوزه‌هاى مربوط به خود را مستقلاً اداره نموده، از ميراث فرهنگى مليت‌ها حراست نمود. و براى توسعه و شکوفاسازى فرهنگ آنها خواهند کوشيد و جهت حفظ نظم عمونمى نيروهاى امنيت عمومى محلى را طبق سيستم نظامى دولت و نيازهاى مشخص محل با تصويب شوراى دولتى سازماندهى نمايند. در پايين‌ترين سطح ادارى کشور در روستاها، سازمان‌هاى مردمى خودگران ابتدايي قرار دارند. آنها کميته‌هاى روستايى هستند که با رئيس و نايب رئيس و کارمندان لازم ديگر، بر حدود ۲۰ خانوار نظارت دارند. رئيس، معاونان و اعضاى هر يک از کميته‌هاى شهرنشينان و روستانشينان توسط خد ساکنين برگزيده مى‌شوند.


کميته‌هاى شهرنشينان و روستانشينان به منظور اداره امور عامه و خدمات اجتماعى در مناطق خود، وساطت و در مشاجرهٔ اهالي، کمک به حفظ نظم عمومي، انتقال نظرات و تقاضاهاى ساکنان و ارائه پيشنهادها به دولت خلق، کميته‌هايى را براى ميانجى‌گرى بين آحاد مردم، امنيت عمومي، بهداشت عمومى و ديگر مسائل ايجاد مى‌کنند. همچنين اين‌ها ابزارى براى بررسى افکار عمومى و ايجاد ارتباط بين حکومت و مردم بشمار رفته و در عى حال، نقش اطلاعاتى و امنيتى نيز دارند و هر گونه و رويداد در محل و يا ظاهر شدن چهره‌اى جديد در روستا را به اطلاع پليس مى‌رسانند.