زبان و خط چین مکزیک آفریقای جنوبی اتریش کوبا لهستان نروژ مالزی فنلاند لیبی شیلی مجارستان لائوس ایسلند الجزایر پاکستان اندونزی جمهوری چک تایلند برمه (میانمار) آرژانتین بحرین بنگلادش سنگاپور عمان فیلیپین قبرس قزاقستان قطر کره شمالی ویتنام رومانی کرواسی هلند آنگولا اوگاندا تونس جمهوری آفریقای مرکزی زامبیا زبان چينى برخلاف زبانهاى داراى حروف الفبا نمىباشد، بلکه خط چينى نمايند معناهاست. خط چينى (شامل خط قديم و جديد) داراى بيش از پنجاه هزار پندارنگار مىباشد، امّا چين محاورهاى حدود يازدههزار پندارنگار مىباشد. البته هر پندار نگار لزوماً داراى معنى نيست بلکه مىتواند معانى مختلفى داشته باشد. مثلاً شويى داراى معانى مختلفى از جمله آب، جريان آب، رود، مايع، درآمد بيش از معمول، مکرّر شستن يک چيز، يک نام چينى مىباشد. در گذشته عقيده بر اين بود که يکى از مورخان خاقان چين به نام سانگ جيه در چهارهزار سال پيش خط چينى را با الهام از رد پاى جانوران به وجود آورده است. در کتب باستانى چين آمده که در قديم دو نوع روش در ثبت نگارش تکامل يافته و خط چينى به وجود مىآيد. بعنوان مثلا در روش نگارش براى کلمه اسب سر، دو و يالآنرا نقاشى مىکردند و بيانگر اسب بوده است. کارشناسان بر روى ظروف سفالى متعلق به پنجهزار سال پيش به پندارنگارى بخورد کردند که اکثر خط شناسان معتقد هستند همان پندارنگار (دن) به معناى طلوع مىباشد. در سال ۱۸۹۹ شخصى به نام واناى به بيمارى مالاريا مبتلا مىشود. پزشک براى معالجه وى دارويى به نام لونگگوا تجويز مىکند. وان پس از خريد دارو متوجه مىشود که از تعداد زيادى استخوانهاى کوچک و بزرگ تشکيل شده و روى آنها واژههايى نوشته شده که با واژههاى آن زمان متفاوت است. پس از تحقيق کارشناسان متوجه مىشوند که استخوانها متعلق به سههزار سال قبل بوده و بوسيله دهقانى که زمين را شخم مىزده کشف و به داروخانه فروخته شده است. براساس اسناد تاريخى در قديم پيشگويى در چين رواج زيادى داشته است. در زبان چينى پيشگوها هو يا شي مىخوانند. در آن زمان حکومتها براى شکار، لشگرکشي، بيمارى و جنسيت فرزند به سراغ پيشگوها مىرفتند. روش کار آنها بدين کار آنها بدين گونه بود که استخوان شانهٔ گاو يا استخوان پشت لاکپشت را سوراخ مىکردند مطالب گفته شده ار روى استخوان چهار پايان حک مىکردند. کليه آثار بجا مانده روى استخوان چهارپايان را در زبان چينى خط جيائوگو مىخوانند. خط چين يکى از جلوههاى هنر چين است. اگر چه نحوه نگارش پندارنگارها در سراسر چين يکسان هست ولى تلفظ آن فرق مىکند به طورى که ساکنان مناطق مختلف نمىتوانند با يکديگر به راحتى ارتباط برقرار کنند. همچنين اگر يک کلمه را با آهنگهاى مختلفى بيان کنيم معانى مختلفى پيدا مىکنند. در زبان چينى چهار نوع تلفظ وجود دراد مثلاً در تلفظ پندارنگار تانگ اگر صدا را بصورت يکنواخت بکشيم يعنى آب گرم؛ اگر صدا را به سمت بالا بکشيم يعنى شکر؛ اگر صدا ابتدا بسمت پايين و سپس بسمت بالا کشيده شود يعنى سوختن، و اگر صدا از بالا به پايين کشيده شود يعنى دراز کشيدن. بعلت دشوار بودن خط چيني، چينىها اقدام به سارده کردن و حتى استفاده از حروف لاتين به جاى پندارنگارها نمودند. در سال ۱۹۵۶ شوراى دولتى پيشنويس ساده کردن پندارنگارها را به تصيب رساند که در طول چند سال بيش از دو هزار پندارنگار ساده شده و در سالهاى بعدى شوراى دولتى دوباره درصدد ساده کردن پندارنگارها برآمد که با مخالفت شديد مجمع علمى و مردم قرار گرفت و لذا اين کار لغو گرديد. امروز زبان چينى به هفت لهچه کلى تقسيم مىشود مثل زبان پکني، زبان کانتوني، زبان شانگهاي؛ البته لهجههاى محلى بيش از پنجاه مىباشد. در ميان گويشهاى مختلف زبان ماندارين بعنوان زبان رسمى کشور شناخته شده است. بطور کل زبانهاى که در چين مورد استفاده قرار مىگيرند از چهار خانواده عمده مىباشند: ۱. زبان چينى ـ تبتى ۲. زبان ترکى - مغولى ۳. زبان هند و اروپايي ۴. زبان جنوب شرقي، هند و هندوچين. چاپ دانلود صفحه افزودن به علاقمندیها