روابط عمده برمه با کشورهاى جهان سوم، منحصر به کشورهاى همسايه آسيائى است. برمه به‌طور جدى در آفريقا و آمريکاى لاتين نمايندگى ندارد. مع‌الوصف به‌خاطر اينکه خود کشورى متعلق به جهان سوم و در حال توسعه و داراى مشکلاتى مشابه با ساير کشورهاى جهان سوم است، همواره از آرمان‌هاى اين کشورها حمايت نموده است.



هرچند برمه فعاليت‌هاى آشکارى عليه آرمان فلسطين نياورده است، مع‌الوصف اين کشور از معدود کشورهاى آسيائى است که اسرائيل را به رسميت شناخته و اسرائيل در رانگون سفارتخانه دارد.

هند

هرچند جمهورى برمه کشورى منزوى و گوشه‌گير است؛ ولى با دولت هندوستان روابط ويژه‌اى دارد. اگرچه اين روابط در اغلب موارد بسيار نزديک و صميمانه بوده ولى از اهميت چندانى برخوردار نيست. برمه به‌تدريج سياستى را در پيش گرفته که نتيجهٔ آن منجر به بى‌اعتنائى به سياست‌هاى جهانى و حتى مسائل منطقه‌اى و گروه‌بندى‌هاى موجود شده است. رهبران برمه که از يک سو با قدرت عظيم چين روبه‌رو مى‌باشند و از طرف ديگر شورش‌هاى داخلى اين کشور که از سوى چين حمايت مى‌شود مشکلاتى را براى آنها پيش آورده که تنها راه تضمين حاکميت، تماميت ارضى و استقلال اين کشور دور ماندن از صحنه سياست‌ها و بلوک‌بندى‌هاى جهانى و برقرارى روابط خوب با هند است. اهميت ژئوپليتيکى کشور مستقل برمه براى هند بسيار مهم مى‌باشد و رهبران هند معتقد هستند چنانچه خطرى کشور برمه را تهديد کند، هند از هيچ‌گونه کمکى دريغ نخواهد کرد.



در طول حکومت استعمارى بريتانيا بر شبه قاره هند، اين کشور بر هند و برمه به‌عنوان يک هويت واحد حکومت مى‌کرده و لذا بسيارى از هندى‌ها در اين دوران به برمه رفته‌اند و در آنجا ساکن شده‌اند. به‌طورى‌که در اوايل استقلال آن کشور، حدوداً ۳۰۰ الى ۴۰۰ هزار هندى در برمه زندگى مى‌کردند و اين خود دليل محکمى براى ايجاد و روابط حسنه بين دو کشور بود که پس از استقلال نيز روابط دو کشور به‌خوبى ادامه پيدا کرد و به‌خصوص انديشه مستقل و غيرمتعهد بودن و افکار ضداستعمارى و ضد نژادپرستى رهبران دو کشور سياست‌هاى آنها را بسيار به هم نزديک ساخت. خلاصه آنکه هند و برمه در صحنه جهانى و به‌خصوص در نهضت عدم تعهد در کنار يکديگر باقى ماندند و فلسفهٔ ودائي نيز خمير مايه اين روابط نزديک بود.


با بالا گرفتن دامنه آشوب و شورش‌ها در برمه که عمدتاً توسط حزب کمونيست آن کشور و با حمايت چين انجام مى‌شد، برمه سريعاً خواستار کمک از هند مى‌شد و هند نيز کمک‌هاى بسيارى را جهت سرکوب اين شورش‌ها در اخبار حکومت برمه قرار مى‌داد. به‌طورى‌که نخست وزير برمه بعدها اعلام داشت که با رسيدن تفنگ‌هاى هند به برمه، آشوب‌ها و شورش‌ها در کشور فروکش کرد.


رهبران برمه سعى داشتند تا آنجا که ممکن است با جهان خارج کمتر تماس داشته باشند و علاوه بر اين تلاش مى‌کردند که نقش هندى‌ها و چينى‌هاى ساکن در برمه را در اقتصاد اين کشور کاهش دهند. در ادامهٔ اين سياست‌ها و با افزايش فشارهاى دولت برمه، هندى‌هاى ساکن برمه ناچار شدند آن کشور را ترک کنند و در سال‌هاى دهه ۱۹۶۰ حدود ۱۵۰ هزار نفر هندى از برمه به کشورشان مراجعت کردند که اين تعداد در دهه ۷۰ به‌تدريج به ۲۰۰ هزار نفر رسيد.


دولت هند در قبال سخت‌گيرى‌هاى برمه نسبت به اتباع هندى ساکن آن کشور عکس‌العمل شديدى نشان نداد و سعى کرد با ديپلماسى ساکت خود و ايجاد تسهيلات براى بازگشت هندى‌ها به کشور اوضاع را تا حدى آرام کند. در سال ۱۹۶۵ نخست‌وزير هند با رهبر برمه در آن کشور ديدار کرد و مسائل و مشکلات جارى دو کشور را تا اندازه‌اى حل و فصل کردند. دو کشور در زمينه حل اختلافات مرزى و تعيين حدود و نيز گفتگوهاى رضايت‌بخش به‌عمل آوردند و موافقت‌نامه مرزى بين دو کشور در دهم مارس ۱۹۶۷ به امضاء رسيد و کميسيون ويژه‌اى مأمور تعيين خطوط مرزى دو کشور گرديد. اين دو کشور در حدود ۹۰۶ مايل مرز مشترک با يکديگر دارند.


علاوه بر موارد فوق دو کشور در زمينه مبارزه با گروه‌هاى شورشى که از طرف چين حمايت مى‌شوند و در هند و برمه فعاليت مى‌کردند به توافق‌هائى دست يافتند و قرار شد گروه‌هاى گشتى مشترک دو کشور در خطوط مرزى مستقر شوند و از نفوذ گروه‌هاى شورشى و خرابکار ممانعت به‌عمل آورند.


اين موافقت‌ها در سال ۱۹۶۸ طى بازديد رهبر برمه از هند نيز مجدداً مورد تأکيد قرار گرفت. در اين ديدار رهبران دو کشور در مورد تهديدات چين نسبت به امنيت هند و برمه گفتگو کردند و تصميم گرفتند که روابط سياسى و اقتصادى فى‌مابين دو کشور را تقويت نمايند. در پايان اين ديدار رهبر برمه اظهار داشت که هدف ما عقد يک پيمان نظامى با هند و دريافت کمک‌هاى تسليحاتى از آن کشور براى مقابله با چين نيست؛ بلکه ما درصدد مقابله با گروه‌هاى خرابکار و عناصر متخاصمى هستيم که در مناطق مرزى عليه امنيت دو کشور به فعاليت‌هائى دست مى‌زنند. عکس‌العمل چين در مقابل اين رويدادها، اعلام ناخشنودى شديد بود. راديوى چين مذاکرات رهبران برمه و هند را اقدامى براى سرکوبى انقلابيون هند و مردم بى‌گناه برمه توصيف کرد و حکومت برمه را يک ديکتاتور فاشيستى ناميد.


روابط اقتصادى برمه با هند به‌تدريج گسترش پيدا مى‌کرد و هند ارسال کمک‌هاى اقتصادى به ساخت کارخانجات صنعتى در برمهر ا توسعه داد. نزديکى بيشتر دو کشور باعث شد که برمه عکس‌العمل بسيار مناسبى از نظر هند، در قبال جدائى بنگلادش از پاکستان نشان دهد. به‌طورى‌که بلافاصله پس از جدائى و استقلال، بنگلادش اين کشور را به رسميت شناخت . علاوه بر اين برمه حمايت خود را از بى‌طرفى منطقه جنوب آسيا در منازعات شرق و غرب اعلام نمود و در اين زمينه دنباله‌رو سياست‌هاى رسمى و اعلام شده هند گرديد. در اين رابطه در ۲۸ آوريل ۱۹۷۴ برمه و هند طى بيانيه مشترکى از قدرت‌هاى بزرگ جهانى درخواست کردند که از انجام هرگونه اقداماتى که ممکن است منجر به ازدياد تشنج در اقيانوس هند شود خوددارى نمايند و منطقه اقيانوس هند را به‌عنوان يک منطقه صلح در نظر بگيرند. هند و برمه همچنين در اين بيانيه تأسف خود را از بروز تحولات بحران‌زا در اقيانوس هند ابراز داشتند. در سال‌هاى اخير روابط برمه با هندوستان تغيير چندانى نکرده است. به‌عبارت ديگر روابط دو کشور بسيار دوستانه و صميمى بوده است.


علاوه بر اين چون برمه به‌عنوان حائلى بين چين و هند قرار گرفته است، از نظر امنيتى براى هند از اهميت بسيار برخوردار بوده است. به همين دليل هند علاوه بر اعطاء کمک‌هاى اقتصادى به اين کشور نسبت به رفتار ناخوشايند برمه‌اى‌ها با هندى‌هاى ساکن اين کشور عکس‌العمل شديد نشان نمى‌دهد و اجازه نمى‌دهد که اين موضوع به روابط صميمانه دو کشور آسيب وارد کند. هند در سرکوب مسلمانان برمه در سال‌هاى ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ که منجر به فرار مسلمانان به بنگلادش گرديد نقش مهمى داشته و کمک‌هاى مالى فراوان در اختيار آن کشور قرار مى‌داد. هند به امنيت و ثبات در برمه بسيار حساس است و نهايت سعى خود را براى حفظ وضع موجود در اين کشور به‌کار مى‌برد و به همين جهت است که رهبران برمه به رغم اينکه مايل نيستند در رويدادهاى جهانى خود را درگير کنند، حتى در گروه‌بندى‌هاى منطقه‌اى مانند اتحاديه آسه‌آن نيز مشارکت نکرده‌اند؛ ولى در موضع‌هاى مختلفى از مواضع سياسى هند پشتيبانى کرده و حمايت خود را اعلام نموده‌اند. اين همان چيزى است که هند از برمه انتظار دارد. يعنى قبول نقش برتر هند در شبه قاره، و هم‌نوائى و هم‌صدائى با حداقل عدم ابراز مخالفت با اهداف هند در منطقه شبه قاره هند.


برمه درصدد محدود کردن فعاليت احزاب مخالف مى‌باشد. اتحاديهٔ ملى رأى دموکراسى کليهٔ احزاب سياسى را ملغى اعلام نموده و اکثر اعضاء احزاب متلاشى شده‌اند.


خانم اونگ‌سان‌سوگى - Aung san suukyi با اعلام اين خبر از طريق يک راديوى رسمى در رانگون تبعيد و اخراج شد. ديپلمات‌ها در رانگون مى‌گويند انبوهى از دانشجويان دستگير شدند که پارلمان ايالت متحده خواستار آزادى هرچه زودتر اين دانشجويان شد.


اولين اعتراض عليه دولت در اواسط سال ۱۹۸۹ مصادف بود با ارائه جايزه صلح نوبل که به خانواده سوگى در شهر اسلو نروژ تعلق گرفته بود. در اين زمان نيروهاى نظامى برمه خانم سوگى را تحت بازداشت خانگى در مدتى بيشتر از دو سال قرار دادند و اجازه خروج او را از کشور براى دريافت جايزه صلح نوبل ندادند.


قوانين و دولت نظامى برمه (Junta) مانع از خروج او گرديد و او اولين کسى بود که از رهبرى حزب مردم برمه برکنار شد و همين امر باعث پيروزى او در انتخابات ماه مى ۱۹۹۰ بود که دولت نظامى برمه از نتيجهٔ آن خوشايند نبود هرگز نتايج آراء آن را اعلام نکرد.


خانم اون‌سان‌سوگى که بيشتر سال‌هاى عمر خود را در انگلستان سپرى کرده با فردى از کارمندان آکادمى بريتانيا ازدواج نموده است.


خانم اونگ‌سان‌سوگى دختر ژنرال اونگ‌سان از مبارزان سرسخت برمه و يکى از طرفداران دموکراسى در اين کشور است. او سال‌ها در مبارزه عليه ظلم و ستم و فشارهاى حکومت نظامى بر مردم اين کشور دست به مبارزه زده و اکنون نيز داراى حاميان زيادى در برمه مى‌باشد.