جمعيت و ترکيب و پراکندگى آن

جمعيت بحرين آميزه‌اى است از افراد بومى و کسانى که از کشورهاى ديگر به اين سرزمين مهاجرت کرده‌اند. طبق آمار گرفته شده در ژوئيه ۲۰۰۰، جمعيت کل اين کشور بالغ بر ۶۳۴،۱۳۷ نفر است. (The World Factbook 2000)


از کل جمعيت ۲۲۸،۴۲۴ (The World Factbook 2000) نفر در سال ۲۰۰۰ اتباع خارجى بوده‌اند و طبق سرشمارى ۱۹۹۳، %۵۶/۹۹ جمعيت بحرين را مردان و ۰۱/۴۳% (Britannica Book of The Year, 1995. P559.) آن را زنان تشکيل مى‌دهد.


منامه پايتخت بحرين و حومهٔ آن که کلاً ۵ درصد وسعت مجمع‌الجزاير بحرين را شامل مى‌شود، ۲۵۰،۰۰۰ (Cities of The World, Volume 4. P.64) نفر جمعيت دارد. بيش از نيمى از جمعيت اين کشور در دو شهر منامه و محرق متمرکز، هستند.

جدول ساختار جمعيت بحرين (طبق آمار ۲۰۰۰) - (The World Factbook 2000)

نفر زن نفر مرد
زير ۱۵ سال ۹۳،۸۴۶ ۹۶،۲۴۰ %۳۰
بين ۶۴-۱۵ سال ۱۷۳،۰۷۲ ۲۵۲،۷۶۷ %۶۷
۶۵ سال و بالاتر ۸،۹۴۲ ۹،۲۷۰


%۸۳ کل جمعيت شهرنشين و ۱۷% روستائى مى‌باشند. (The World Factbook ۱۹۹۵) اکثريت جمعيت آن بحرينى و قريب ۴/۳۶% (The Europa World Year Book, 1994, Volume 1. P.458) آن را اتباع خارجى مانند ايراني، هندي، پاکستاني، انگليسي، آمريکائي، مصري، کره‌اي، عمانى و مليت‌هاى ديگر تشکيل مى‌دهند. به‌طورى که مى‌توان گفت ۶۳% جمعيت بحريني، ۱۹% آسيائي، ۱۰% ساير نژادهاى عرب و ۸% (The World Factbook 2000) ايرانى هستند. بيشتر اتباع کشورهاى غربى را کارگران متخصص، مهندسين، تکنسين‌ها، نمايندگان و کارمندان بانک‌ها و شرکت‌هاى بزرگ تجارى و صنعتى تشکيل مى‌دهند که همهٔ آنها زندگى مرفهى داشته و نبض امور اقتصادى و فنى کشور را در دست دارند.


برخى از جزاير مجمع‌الجزاير بحرين فاقد سکنه است و به‌طور کلى تراکم جمعيت در اين کشور طبق آمار ۱۹۹۳، ۷۷۵ نفر در هر کيلومتر مربع برآورد شده است. (The Middle East and North Africa, 1996. P. 319.)

جدول جمعيت در ساير شهرهاى بحرين

نام‌شهر مساحت به کيلومترمربع جمعيت طبق آمار ۱۹۹۱
محرق ۱۶/۰ ۷۴،۲۴۵
جدحفض ۲۱/۶ ۴۴،۷۶۹
الرفاع ۲۹۱/۶ ۴۹،۷۵۲
عيسي ۱۲/۴ ۳۴،۵۰۹
حمد ۱۳/۱ ۲۹،۰۵۵

رشد جمعيت

عواملى که در رشد جمعيت يک کشور تأثير دارند، نسبت بين ميزان تولد و مرگ و مير در آن کشور و ميزان مهاجرت به داخل از آن کشور است.


براثر گسترش درمانگاه‌ها و بيمارستان‌ها در سراسر بحرين و با وجود افزايش برنامه‌اى بهداشتى و کنترل بيمارى‌هاى سري، عواملى محيطى و ايمني، ميزان مرگ و مير تا حدود زيادى کاهش داشته است.


همچنين عوامل بسيارى در کاهش ميزان بارورى و در نتيجه کندتر شدن روند رشد جمعيت در اين کشور چشمگير بوده است؛ از آن جمله بالا رفتن آگاهى مردم توسط آموزش و پرورش همگاني، آموزش خانواده توسط مراکز بهداشتى و رسانه‌هاى گروهي، ايجاد تسهيلات لازم براى جلوگيرى از بارداري، افزايش ورود زنان به بازار کار، تأخير در ازدواج و سن بارداري، تک همسري، افزايش هزينهٔ زندگى و ارائه يک مقررى تأمين اجتماعى و پرداخت غرامت کارگري.


در بحرين در خانواده‌هائى که از تحصيلات بالاترى برخوردار هستند و حقوق سالانه بالائى دارند ميانگين تعداد فرزندان ۸/۲ در هر خانواده است، در صورتى‌که ميانگين کل تعداد فرزندان بحرينى ۴ تا ۵ فرزند است. (جعفرى نوگت و تئودور توساس، بحرين و خليج‌فارس، ترجمهٔ دکتر همايون الهى ۱۳۶۹).


طبق آمار گرفته شده در ۱۹۹۵، ميزان زادو ولد در اين کشور ۶۱/۲۰ نفر در بين ۱۰۰۰ نفر و ميزان مرگ و مير ۸۹/۳ در بين ۱۰۰۰ نفر است. ميزان بارورى ۱۲/۳ کودک است و از هر هزار کودکى که متولد مى‌شود، ۱۸ کودک مى‌ميرد. (The World Factbook 2000)


بنابراين ميزان رشد جمعيت در بحرين، طبق آمار ۲۰۰۰، ۷۸/۱% (Ibid) است که عمر متوسط افراد ۹۸/۷۲ سال تخمين زده شده است که از اين ميان عمر متوسط مردان ۵۸/۷۰ سال و براى زنان ۴۵/۷۵ سال برآورد شده است.


جمعيت بحرين تا سال ۲۰۱۰، ۸۳۱،۰۰۰ (Britannica Book ot The Year,1995.P.559.) نفر پيش‌بينى شده است.

سابقهٔ تاريخى تشکيل جمعيت

حفارى‌هاى باستان شناسان و آثار مکشوفه، معرف وجود تمدنى بسيار قديمى در خليج فارس به‌خصوص در برخى از جزاير آن، از جمله بحرين است، که قدمت آن به سه هزار سال پيش از ميلاد مى‌رسد.


محمد على‌خان سديدالسلطنه، تاريخ مسقط و عمان، بحرين و قطر و روابط آنها با ايران، انتشارات دنياى کتاب، ۱۳۷۰، ص ۴۸۱.


لااقل مى‌توان از زمانى که شواهد و آثار تاريخى بيشترى به‌جاى مانده، چنين استباط کرد که بحرين در فراز و نشيب تاريخى خليج‌فارس بدان اندازه واجد اهميت بوده که توجه و علاقهٔ کليهٔ قدرت‌هاى دريائى قديم را که زمانى سيادت نسبى و يا مطلق با اين دريا داشته‌اند، جلب کرده است.


خليج‌فارس تا قبل از ظهور دولت آريائى هخامنشى در حقيقت جولانگاه کشتى‌هاى فينيقي، ايلامي، کلدانى و سومرى بوده‌ و از آثار پراکنده‌اى که به‌جاى مانده، چنين برمى‌آيد که کشتى‌هاى اين اقوام به بحرين مسافرت‌هائى مى‌کردند و گاهى نيز از آن به‌عنوان پايگاه دريائى استفاده مى‌نمودند.


از ۵۳۸ قبل از ميلاد که سربازان کورش‌کبير، يمن و عمان را به امپراطورى هخامنشى منضم ساختند، اقتدار ايران بر سراسر خليج‌فارس و جزاير و سواحل شمالى جنوبى نيز تثبيت شد و ارتباط بين خاک ايران و خليج‌فارس به‌وجود آمد. در دورهٔ سلوکيان، بحرين، محل زدوخورد سلوکيان و روميان و در دورهٔ اشکانيان، بارانداز و شاهراه بازرگانى اشکانى بوده و در دورهٔ ساسانيان، منطقهٔ اصلى بحرين زير نظر دربار ساسانى اداره مى‌شده است. در زمان اشکانيان، عرب‌ها همه در حجاز و باديه بودند، به‌دليل کمى آذوقه و چون از ترس اشکانيان نمى‌توانستند به عراق بروند، راهى بحرين شدند که در آن زمان جزو قلمرو ايران بوده است.


بعضى از خاندان‌هاى عرب وقتى به ناحيهٔ هجر در بحرين رسيدند، با ممانعت مردم روبه‌‌رو شدند، از اين رو جنگى درگرفت و در نتيجه اعراب غالب شدند و در بحرين ماندند. کليه اين اعراب که در ناحيهٔ هجر سکونت گزيدند از اتباع ايران به‌شمار مى‌آمدند.


محمد على‌خان سديدالسلطنه، تاريخ مسقط و عمان، بحرين و قطر و روابط آنها با ايران، انتشارات دنياى کتاب، ۱۳۷۰، ص ۴۵۲.


در ۱۲۰۹ (۱۷۹۲ م)، طايفه‌اى از اعراب بنى عتبه بالغ بر چهار هزار خانوار از عربستان به بحرين آمدند. اکنون در بحرين اکثريت جمعيت را اعراب تشکيل مى‌دهند و دومين ردهٔ آمار شامل ايرانيان مى‌شود.


محمد على‌خان سديدالسلطنه، تاريخ مسقط و عمان، بحرين و قطر و روابط آنها با ايران، انتشارات دنياى کتاب، ۱۳۷۰، ص ۴۳۹.


در بارهٔ ايرانى‌هاى مقيم بحرين يادآورى اين نکته لازم است که آمار حاصل از سرشمارى‌هاى متعدد فقط شامل آن دسته مى‌شود که هويت ايرانى خود را حفظ کرده‌اند، وگرنه شمار مردم ايرانى الاصل بحرين بيش از اين‌ها است.