خاک آرژانتين از دو قسمت متمايز تشکيل شده است. نواحى کوهستانى مغرب که قسمتى از دامنه شرقى رشته کوه آند مى‌باشد و قلل آن پوشيده از برف و بعضى از آنها نيز آتشفشانى است. اين رشته‌ کوه‌ها مرز غربى آرژانتين با شيلى را تشکيل مى‌دهد که بلندترين آن اکونکاگوا (Aconcagua) است و نزديک به ۷۰۰۰ متر ارتفاع دارد به طورى که بعد از هيماليا از بلندترين قلل دنيا بحساب مى‌آيد. دامنه‌هاى شرقى آن نيز با شيب ملايمى به دشت‌هاى مرکزى آرژانتين منتهى مى‌شود که در آنها ريزش باران بسيار کم بوده و قسمت عمده آن بويژه در استپ‌هاى پاتاگونيا (Patagonia) نسبتاً کم آب است. قسمت ديگر مناطق جلگه‌اى مشرق است که از شمال به جنوب از عرض آن کاسته مى‌شود. در شمال و جنوب يعنى در فلات‌هاى چاکو (Chaco)و پاتاگ و نيا زمين‌ها کم حاصل اما در نواحى مرکزى يعنى پامپاس (Pampas) زمين‌ها بسيار حاصلخير مى‌باشد. جداى از تقسيم‌بندى فوق بطور کلى سرزمين آرژانتين از نظر عوارض طبيعى به چهار منطقه تقسيم شده است.

فلات پامپاس (Region Pampeana)

که آنرا حاصلخيزترين دشت آمريکاى جنوبى و قلب اقتصاد آرژانتين مى‌نامند، شدت بسيار وسيعى است بطور ۸۰۰ کيلومتر که از شمال تا به جنوب اين کشور امتداد يافته و در ۲۵۰ ميلى بوئنوس آيرس قرار دارد. در ابتدا اين دشت را علف‌هاى پرپشت احاطه کرده بود اما اکنون قسمت عمده آن تبديل به مزارع و چراگاه‌هاى مصنوعى شده که در گله‌هاى گاو پرورش مى‌يابد و غله به حد وفور بعمل مى‌آيد. آب و هواى اين شدت مرطوب و معتدل است اما در تابستان گرم و کمى مرطوب و در زمستان سرد و خشک مى‌باشد. ولى هرگز به اندازه‌اى سرد نمى‌شود که از چراى احشام ممانعت به عمل آورد. به اين جهت خاک اين شدت تقريباً مشابه دشت‌هاى علف خيز آمريکاست که حاصلخيز بوده و با اندکى کار محصول فراوان به دست مى‌دهد. پيشرفت اين ناحيه از قديم در اثر توسعه چراگاه‌هاى آن بوده به طورى که از همان ابتدا در ابتدا در آن گوسفند براى استفاده از پشم و اسب بجهت پوست آن به عمل مى‌امده است. در اواخر قرن ۱۹ در اثر پيشرفت شبکه راه‌آهن و وسايل نقليه تندرو و منجمد نمودن گوشت چهره اين دشت تغيير اساسى پيدا کرد.

منطقه گرندچاکو (Chaco Grande)

که از نظر جغرافيايى شمال آرژانتين را شامل شده و به دليل واقع شدن آن در بين رودخانه‌هاى پارانا و روگواى نروپوتانيا (Nero Putania) يا اينتره ريوز (بين النهرين) نام گرفته است. بطور کلى گرندچاکو در مقايسه با پامپاس از بهره‌ورى کمترى برخوردار مى‌باشد؛ چرا که سراسر اين منطقه بويژه در فصل‌هاى بارانى مملو از باطلاق‌هايى با همين نام )چاکو) است. برخلاف شمال‌غربى آرژانتين علف در اين محل برايدام‌ها کافى است و باران زياد امکان کشت محصولاتى چون، توتون، پنبه، مرکبات و يربامته (Yerbamate) را که در آريکاى جنوبى بمانند چاى مصرف مى‌شود، فراهم مى‌سازد. به لحاظ فلمرو استان‌هاى شمالى اينتره ريوز، کورينس، ميسيونز در اين منطقه جاى دارند.

منطقه پاتاگونيا (Region Patagonica)

بعنوان منطقه جنوبى در حد فاصل رودخانه کلرادو (Colorado) در شمال و تنگه ماژالان و جنوب بيش از يک چهارم خاک کشور را در بر مى‌گيرد. اين منطقه داراى هواى سرد و خشک (فاقد تابستان) بوده و ساکنان آن که اکثراً از مهاجرين کشورهاى اروپا چون اسکاتلند و آلمان هستند و با خود گوسفندان پرپشم را به اين منطقه آورده‌اند به امر پرورش گوسفند اشتغال دارند. بيشتر گوسفندان اين منطقه در اطراف تنگه ماژالان که مرطوب مى‌باشد، پرورش مى‌يابند. در پاتاگونيا آب و هواى سرد توام با بادهاى تند در تمامى طول سال از کشت نياتات بغير از علف ممانعت به عمل مى‌آورد به طورى که به رغم قرارگرفتن آن در عرض جغرافيايى معتدله و برخوردارى از رطوبت زياد لکن کشاورزى در آن عملاً غيرممکن مى‌باشد. جزيره بزرگ تيرا دل فوئگو (Tierra del Fuego) که در منتهى‌اليه جنوب آرژانتين واقع شده و بين آرژانتين و شيلى مشترک است، به اين منطقه تعلق دارد.

منطقه شمال باخترى

آرژانتين در مغرب و شمال‌غربى منطقه پامپاس واقع شده و مخلوطى ار باغ‌ها و درختان مختلف ميوه و زمين‌هاى مستعد براى کشت سبزيجات را به خود اختصاص داده است. اين منطقه شامل نواحى شمال‌غربى سلسله جبال آند است که از مرزهاى بوليوى در شمال تاپاتاگونيا در جنوب امتداد يافته و استان‌هاى کوردوبا و مندوزا را در برمى‌گيرد. بخش اعظم ميوه‌ها و سبزيجات مورد نياز براى مصارف داخلى و صادرات کشور دراين منطقه توليد مى‌شود.