روابط الجزاير با شوروى و بلوک شرق

روابط الجزاير با شوروي، که در خلال سال‌هاى اقتدار احمدبن‌بلا به اوج خود رسيده بود، طى نخستين سال‌هاى حکومت بومدين به سردى گرائيد، وى از سال ۱۹۷۱، به‌دنبال تيرگى روابط الجزاير و فرانسه، مجدداً رو به بهبودى نهاد.


سه هزار افسر الجزايرى در شوروى آموزش يافتند و يک هزار مشاور و استاد نظامى شوروى نيز در الجزاير مشغول فعاليت گرديدند. در فاصله سال‌هاى ۶۷-۱۹۶۴ کمک‌هاى شوروى به الجزاير به ۵/۷ ميليون دلار بالغ گرديده کار زمين‌شناسى شوروى در الجزاير، ارزش والائى کسب نموده است، در جمهورى دمکراتيک، به معادن سنگ سرب و روى و جيوه دست يافته‌اند. معادن جديد اکتشافى از نظر ميزان جيوه موجود الجزاير را رد رده‌هاى اول جهانى قرار داده است، کارکنان امور نفتى شوروى که در اين کشور مشغول به‌کار بوده‌اند، اين موضوع را به اثبات رسانيدند که در صورتى که در اين منطقه گاز و منابع نفت استخراج شود، مى‌توان استخراج نفت اين منطقه را تا دو برابر افزايش داد.


در اوايل سال ۱۹۸۴ طبق قرارداد بسته شده بين اتحاد جماهير شوروى و الجزاير، سازمان‌هاى تخصصى شوروي، مسئوليت انجام امور ۶۰ طرح از بين ۱۲۲ طرح مشترک را عهده‌دار گرديده‌اند، در همين سال، احداث خط لوله گاز در الجزاير، که به طول ۶۵۳ کيلومتر از شهر ادار تا حاسى‌معور پيش‌بينى شده بود، نيز توسط مؤسسات اتحاد شوروى در دست اجراء بود که پس از تکميل آن، مورد نياز از مناطق جنوب شرقى به مرکز کشور روانه مى‌گردند. همچنين با همکارى اتحاد شوروي، بيش از ۳۰ مرکز آموزشى تخصصى در الجزاير، احداث گرديد که در سال ۱۹۸۴ بيش از ۳۰ هزار کارگر متخصص براى اشتغال در کارخانه‌هاى ذوب آهن، امور مربوط به زمين شناسي، معادن، صنايع، نساجي، کشاورزى و ماشين سازى آماده گرديدند.


به‌هر حال، اگر ميزان مبادلات بازرگانى شوروى با الجزاير در سال‌هاى ۱۹۷۰، ۱۹۸۰، ۱۹۸۵ مقايسه کنيم، توسعه اينگونه روابط بين شوروى و الجزاير در دوران شاذلى بن جديد کاملاً آشکار خواهد بود، زيرا در اين سال‌ها ميزان مبادلات بازرگانى دو کشور به‌ترتيب ۳/۱۱۵، ۱/۱۵۵، ۲/۴۰۵ ميليون روبل بوده است. علاوه بر اين شاذلى بن جديد در اواخر مارس ۱۹۸۶، از شوروى ديدن کرد، و يک قرار داد همکارى دراز مدت در زمينه‌هاى اقتصادي، بازرگاني، علمى و تکنولوژى در ۲۷ مارس همان سال بين الجزاير و شوروي، در مسکو به امضاء رسيد . کما اينکه يک قرار داد اعتباري، در همان سال بين بانک بازرگانى شوروى و بانک ملى الجزاير منعقد شد، و همچنين قراردادى در زمينه همکارى‌هاى علمى شوروى و الجزاير نيز بر طبق قراردادهاى دراز مدت گسترش يابد. از نظر وابستگى‌ نظامي، اگرچه الجزاير نيز بر طبق قراردادهاى دراز مدت گسترش يابد. از نظر وابستگى نظامي، اگرچه الجزاير در دوران شاذلى بن جديد، جهت برقرارى تعادل بين نيروهاى غرب و شرق از يکسو و به‌منظور ايجاد تنوع در منابع تسليحاتى خود از سوى ديگر، در دهه ۱۹۸۰ به خريد تجهيزات از آمريکا، انگليس، فرانسه و ايتاليا پرداخت و تعداد مشاورين نظامى شوروى در نيروهاى مسلح الجزاير، نيز به‌تدريج کاهش يافت. ليکن شوروى همچنان منيع اصلى تدارکات نظامى و تسليحاتى الجزاير به‌حساب مى‌آيد.


شوروى در سال‌هاى اخير تجهيزات مدرن نظامي، از جمله هواپيماهاى نظامى ميگ ۲۵، تانک‌هاى تى ۷۲ را براى الجزايرتأمين کرده است. ارتش ملى خلق سلاح‌هاى ساخت شوروى ديگرى از قبيل خوردورهاى نفربر زرهي، موشک و توپخانه، جتهاى جنگنده و بمب افکن، هواپيماهاى حمل و نقل و هليکوپتر و کشتى براى دفاع ساحلى را نيز در اختيار دارد. الجزاير از آنجا که فاقد يک پايگاه نظامى صنعتى است، بيشتر تجهيزات نظامى مورد نياز خود را وارد مى‌کند، اين کشور از سال ۱۹۷۳ تا پايان سال ۱۹۸۴ بيش از يک ميليارد دلار سلاح خريدارى کرده که ۷۰ درصد آن از شوروى بوده است، در سال ۱۹۸۴ يک هزار کارشناس نظامى و تکنسين شوروى در الجزاير بوده‌اند و بيش از دو هزار الجزايرى در شوروى دوره‌هاى تعليمات نظامى ديده‌اند.

روابط خارجى الجزاير با ايالات متحده آمريکا

اگرچه در آغاز قيام مسلحانه مردم الجزاير در سال ۱۹۵۸ ايالات متحده آمريکا، به‌طور مخفيانه به مبارزين کمک مى‌کرد، و از اين طريق درصدد بود از يک سو، بعد از استقلال الجزاير به امتيازاتى دست يابد و از سوى ديگر از گرايش ابن کشور به سوسياليسم جلوگيرى مى‌نمايد، ولى در راه نيل به اين اهداف توفيق نيافت، زيرا از يک طرف، کانال‌هاى ارتباطى مبارزين در رم و ليبى توسط فرانسوى‌ها کشف گرديد، و از طرف ديگر، عده‌اى از آمريکائيان در مراکش توسط نيروهاى بن بلا دستگير شدند.


الجزاير در دراز مدت نسبت به آمريکا موضعى کاملاً خصمانه داشته است، شخصيت‌هائى چون بن‌بلا، و بومدين هميشه نسبت به موضع‌گيرى‌هاى آمريکائيان در قبال کشورهاى جهان سوم، از جمله کوبا، مصر، در کنار اين کشورها قرار گرفته و در موضع‌گيرى‌هاى سياسى جانب اين کشورها را مى‌گرفتند. روابط اين کشور با ايالات متحده آمريکا از سال ۱۹۶۷-۱۳۴۶ تا ۱۹۷۴/۱۳۵۳ موقوف و معلق بود. با اين حال، افزايش اهميت وجه نظرهاى اقتصادى در سياست خارجى الجزاير از اوايل دههٔ ۱۹۷۰/۱۳۵۰ به اين موافقت‌هاى تازه‌اى را براى همکارى اين کشور با غرب و بخصوص با ايالات متحده گشوده است. هنوز مبالغ هنگفتى زا سرمايه‌گذارى‌هاى نفتى آمريکا در صنعت نفت الجزاير جريان دارد، و من‌جمله در سال ۱۹۶۹/۱۳۴۸ قرارداد فروش گاز طبيعى مايع به آمريکائيان دو کشور به امضاء رسيده است.



از نظر اقتصادى در سال ۱۹۷۶ و در تجارت خارجى الجزاير، آمريکا به‌جاى فرانسه اصلى‌ترين سهم را به‌خود اختصاص مى‌داد، به‌طورى‌که معاملات بازرگانى آمريکا با الجزاير ۴/۲۴ درصد از کل معاملات خارجى اين کشور را تشکيل مى‌داد و به‌عنوان مثال، پس از جنگ اعراب و اسرائيل در ژوئن ۱۹۶۷، الجزاير از يک سو تمامى شرکت‌هاى آمريکائى و انگليسى را ملى اعلام نمود و از طرف ديگر روابط ديپلماتيک خود را با ايالات متحده آمريکا قطع کرد. (Richard and roughton, opcit)


همچنين همکارى فرانسه با مراکش در ارسال نيروهائى به زئير جهت جلوگيرى از جدائى ايالت شايا موجب تقويت اقتصاد بالا مى‌گرديد.


روابط ديپلماتيک ميان الجزاير و آمريکا بدنبال جنگ اعراب و اسرائيل در سال ۱۹۶۷ به اين دليل که الجزاير از اعراب حمايت مى‌کرد و آمريکا به اسرائيل کمک مى‌کرد، به پائين‌ترين حد خود رسيده بود، ولى پس از آنکه دولت الجزاير در سال ۱۹۸۱ به انجام مذاکرات مربوط به آزادى گروگان‌هاى آمريکائى در تهران کمک کرد، اينگونه روابط نيز با احتياط و در عين حال بتدريج روبه بهبودى گذارد. پس از آن، چندين ديدار انجام شد که منجر به ديدار جرج‌بوش، معاون رئيس جمهور وقت آمريکا از الجزاير در ماه سپتامبر ۱۹۸۳ گرديد. سپس زمينه براى ديدار رئيس جمهور الجزاير از واشنگتن فراهم آمد، و با اين ديدار که درآوريل ۱۹۸۵ صورت گرفت، روابط ديپلماتيک فيمابين الجزاير و آمريکا که از آغاز دههٔ ۱۹۸۰، رو به گسترش نهاده بود، به اوج خود رسيد. البته بدنبال حملات هوائى آمريکا به کشور ليبى که در آوريل ۱۹۸۶ صورت گرفت تماس‌هاى آمريکا و الجزاير به مدت دو هفته قطع گرديد ولى در آغاز ماه مه همان سال، از سرگرفته شد، و در ۱۶ مارس ۱۹۸۷ نيز، جيمى کارتر، رئيس جمهور اسبق آمريکا به الجزاير سفر کرد.


حکومت الجزاير در دوران حکومت شاذلى بن جديد، نه تنها روابط اقتصادى خود را با آمريکا گسترش داد بلکه از سياست ضد امپرياليستى رژيم قبلى نيز صرف نظر کرد. در سال ۱۹۸۴ ارزش کل مبادلات بين الجزاير و آمريکا به چهار ميليارد دلار بالغ گرديده بود که ۷/۳ ميليارد دلار آن به صادرات نفت الجزاير اختصاص داشت، در اين حال، مقامات آمريکائى از کسرى موازنه بازرگانى که به نفع الجزاير بود نگران بودند، ليکن شاذلى بن جديد به آنها اطمينان داد که کشورش آماده است تا مجدداً توازن را برقرار سازد.


در سال ۱۹۸۵، الجزاير در ميان کشورهاى آفريقائى و جهان عرب، پس از عربستان‌سعودي، دومين شريک تجارى آمريکا به شمار مى‌رفت، در اين سال صادرات آمريکا به الجزاير، شامل وسايل کشاورزى تجهيزات حفاري، اکتشاف نفت و ساختمان سازى بوده است، در عين حال واشنگتن اعتبارى به ميزان ۱۶۰ ميليون دلار به‌منظور خريد گندم به دولت الجزاير اعطاء نموده. در سال ۱۹۸۳، استراتژى صدور گاز طبيعى همراه با قدرت چانه‌زني در مورد تعيين بهاءِ گاز به نتيجه رسيد و قراردادهائى دراز مدت با قيمت‌هاى بالاتر با مشتريان گاز فرانسوي، بلژيکي، و ايتاليائى امضاء شد، مطابق قراردادهاى جديد بهاى گاز، در واقع دو برابر مى‌شد و از سوى ديگر با بهاى نفت ارتباط مى‌يافت. بر اين اساس الجزاير از سال ۱۹۸۰، به خريد تجهيزات از آمريکا، انگليس، فرانسه و ايتاليا، بخصوص هواپيماهاى حمل و نقل نظامى و نيروى هوائى از آمريکا و تجهيزات مدرن از انگليس تمايل نشان داد و با بيان اين مطلب که مصصم است. مشترى ثابت هيچ‌يک از ابرقدرت‌ها نشود، خريدهاى خود را توجيه کرده است. اگرچه الجزاير در نيمه اول دههٔ سال ۱۹۸۰، توانسته بود هواپيماهاى حمل و نقل هرکولس‌سى ۱۳۰ را از آمريکا وارد کند. ولى شاذلى بن جديد درصدد بود که رادارها و وسايل الکترونيک آمريکائى را نيز خريدارى نمايد، وى در اين راه به هدف نائل آمد. به‌طوريکه متعاقب سفر وى به آمريکا در سال ۱۹۸۵، ريگان رئيس جمهور وقت آمريکا، اجازه، فروش اسلحه آمريکائى به الجزاير را به‌طور رسمى صادر کرد.