شيوه‌هاى حمله

تاکتيک ساده حمله

تاکتيک‌هاى حمله با نوع پاس شناخته مى‌شود، به‌عبارت ديگر بين شيوه‌هاى تهاجمى و پاس‌هاى ارسالى رابطهٔ تنگاتنگى وجود دارد؛ آنها مکمل يکديگرند و به تنهائى کارآئى خود را از دست مى‌دهند. بنابراين براى تدارک ساده‌ترين شيوهٔ حمله حداقل به يک پاس دهنده و دو مهاجم نياز است.

زمان حرکت مهاجم

زمان حرکتِ مهاجم به سمت پاسِ ارسال شده يکى از مهم‌ترين مراحل در اجراء موفقيت‌آميز حمله به حساب مى‌آيد. چنانچه حرکت آبشارزن با تأخير صورت گيرد، توپ فوراً به سطح زمين نزديک مى‌شود و فرصت مناسب براى آبشار از دست مى‌رود. حال اگر مهاجم زودتر از موقع به سمت توپ حرکت کند فرصت دسترسى به توپ در بالاى تور از او سلب مى‌شود. لذا براى ايجاد هماهنگى بين پاس و مهاجم، معيار قابل قبولى وجود دارد.

محل استقرار مهاجمان

معمولاً خط يک‌سوم (سه متري) هر نيمه از زمين، مناسب‌ترين ملاک براى جاگيرى آبشارزن مى‌باشد، زيرا محل استقرار مهاجم در پشت اين خط و نزديک به آن صورت مى‌گيرد. لازم به ذکر است که محل استقرار هر مهاجم بستگى کامل به نوع پاس دارد. بدين معنى که اگر تدارک حمله روى پاس کوتاه شکل گيرد، لازم است فاصلهٔ مهاجم تا پاسور کم‌تر شود و اگر حمله روى پاس بلند باشد اين فاصله بيشتر مى‌شود.

آبشار روى پاس

- آبشار روى پاس کوتاه:

عمليات اجرائى يک تهاجم موفقيت‌آميز به دو عامل بستگى دارد:


۱. فاصلهٔ مهاجم با پاسور کم‌تر از حد معمول در نظر گرفته مى‌شود (هر قدر ارتفاع پاس کوتاه‌تر باشد اين مسافت کم‌تر است).


۲. شروع حرکت مهاجم به سمت پاس، هنگامى است که هنوز توپ با دست‌هاى پاسور تماس پيدا نکرده است (تصوير زير).



- آبشار روى پاس بلند:

‌زمان حرکت مهاجم براى اجراء يک طرح تاکتيکى بر روى اين پاس مورد بررسى قرار مى‌گيرد. مى‌دانيد که حرکت به موقع آبشارزن، عامل اصلى ايجاد هماهنگى و همزمانى در اجراء اين فن است. بنابراين هنگام زدن آبشار روى پاس‌هاى بلند، بايد حداقل دو شرط اساسى مدنظر قرار گيرد:


۱. فاصلهٔ مهاجم در هنگام حرکت به سمت پاس، بايد بيشتر از حدّ معمول باشد و حداقل از پشت خط يک‌سوم شروع شود.


۲. شروع حرکت مهاجم به سمت پاس ارسال شده، بعد از اجراء اين فن توسط پاسور صورت گيرد. در واقع در اين وضعيت، مهاجم ابتدا پاسِ داده شده را مشاهده کرده، سپس به سمت آن حرکت مى‌کند (تصوير زير).


مقدمات اجراء آبشار

هنگامى که تيم مقابل اقدام به زدن سرو مى‌کند، مقدمات طرح يک تهاجم از طرف تيم رقيب آغاز مى‌شود. دريافت سرو (ضربهٔ اول) و ارسال آن براى پاس دهندهٔ تيم و نهايتاً آماده شدن پاس براى مهاجمان همه و همه از جمله شرايط لازم براى يک طرح حمله محسوب مى‌شوند. مسلماً اگر هر يک از موارد ذکر شده به نحو قابل قبولى به اجراء گذاشته نشود و يا به‌طور ناقص انجام گيرد، تاکتيک حمله دچار مشکل مى‌گردد. بنابراين همکارى گروهى در عمليات تاکتيکيِ حمله از موارد مهم محسوب مى‌شود.

تاکتيک انفرادى حمله

براى کسب موفقيت در رشته‌هاى ورزشي، نياز به تفکر و انديشه نو و برتر است. کسب امتياز در رشته‌هاى ورزشى چون واليبال، به‌دليل ابداع تاکتيک‌هاى پيچيده و در عين حال ظريف آنکه همواره در حال پيشرفت مى‌باشد، دشوارى کار را دوچندان ساخته است. لذا کسب موفقيت در اين عرصه بيش از پيش نياز به تفکرى بالنده و در يک کلام دانش برتر دارد. به همين دليل، امروزه واليبال به‌عنوان يک ورزش آموزشگاهى و دانشگاهى در سطح جهان مطرح است و اکثر کشورهاى پيشرفته و صاحب نام در اين رشته، توجه به محيط‌هاى علمى آموزشى را براى مهيا ساختن نيروى انسانى مورد نياز در رأس برنامه‌هاى خود قرار داده‌اند. بازيکنانى که مهارت‌ها را با نيروى فکر به اجراء درمى‌آورند قادر هستند در لحظات حساس و سرنوشت‌ساز، موجبات پيروزى تيم را فراهم سازند. يادآورى اين نکته لازم است که به اندازه‌اى که وجود تاکتيک‌هاى فردى برتر در نزد اعضاء يک تيم عامل موفقيت محسوب مى‌شود، فقدان آن نيز عدم موفقيت تيم را در رقابت‌ها به همراه دارد. به‌عنوان مثال: اگر بازيکنى نتواند توپ را با دستِ کاملاً کشيده از ارتفاع بالاى تور آبشار بزند و يا بر اثر بى‌دقتي، توپ را به ديوار دفاعى حريف بکوبد و به‌جاى استفاده از نيروى فکر، صرفاً قدرت عضلانى را به‌کار گيرد، در واقع براى يک فعاليت کاملاً بى‌ثمر انرژى زيادى را مصرف کرده است. لذا گفته مى‌شود که چنين بازيکنى فاقد تاکتيک انفرادى حمله مى‌باشد و برعکس، بازيکنى که در اين زمينه از تجربيات مفيد و ارزنده‌اى برخودار است و از انديشهٔ خود در اجراء حرکات بهره‌مند مى‌شود، خود را به سلاح تاکتيک فردى برتر مجهز ساخته، به‌عنوان يک بازيکن خوش‌فکر مطرح مى‌باشد.

بازى بدون توپ

در تمام شرايط بازى خصوصاً در اجراء تاکتيک‌هاى حمله، بازى بدون توپ بخش عمدهٔ يک عمليات تاکتيکى محسوب مى‌شود. بدين معنى که در هنگام حمله روى تور، براساس يک نقشهٔ از قبل طراحى شده، مهاجمانِ خطِ جلوئى موظف به حرکت به سمت تور هستند و با يک پرش بلند وانمود مى‌کنند که محور اصلى تهاجم هستند. در اينجا پاس دهنده تيم، توپ را به مهاجم ديگرى که فاقد پوشش دفاعى است مى‌دهد.


نکتهٔ قابل توجه در اين عمليات، اجراء واقعى حرکات بدوت توپ از سوى مهاجمان است. چنانچه اين حرکات به‌طور صحيح، واقعى و با رغبت تمام انجام شود و به شکل يک حرکت انفعالى و مصنوعى درنيايد، مى‌تواند در زمرهٔ حرکات فريب‌آميز مثبت و امتيازآور قرار گيرند (تصوير زير).


طرح حمله با مهاجم

- طرح حمله با دو مهاجم:

معمولاً برحسب تعدادى مهاجمان و محل استقرار پاس دهنده، شيوه‌هاى مختلفى در اجراء تاکتيک حمله عملى مى‌شود. بنابراين لازم است در تمام شرايط بازي، حداقل از دو آبشارزن در خط حمله استفاده شود. حال اگر در منطقهٔ حمله (خط جلوئي) يک نفر آبشارزن حضور داشته باشد، نمى‌توان در ميدان مسابقه طرح حملهٔ مطلوبى را به اجراء گذاشت و اين شيوه ارزش بين‌المللى هم ندارد. حال به طرح‌هاى حمله که با حضور دو آبشارزن صورت مى‌گيرد، توجه کنيد:


- پاس دهنده در منطقهٔ دو، مستقر مى‌شود و دو مهاجم که در طرح حمله مشارکت دارند، يکى در منطقهٔ سه و ديگرى در منطقهٔ چهار زمين جاگيرى مى‌کنند. پس از دريافت ضربهٔ اول که معمولاً به‌وسيلهٔ بازيکنان خط عقبى (۱، ۶ و ۵) صورت مى‌گيرد، توپ براى پاسور ارسال مى‌گردد.


در اين حالت پاسور با بررسى وضعيت مهاجمان خودى و مدافعانِ تيم حريف، طرح يک حمله سريع را روى پاس کوتاه تدارک مى‌بيند. در اين وضعيت مهاجمِ منطقهٔ سه که محور اصلى تهاجم محسوب مى‌شود با حرکت سريع به سمت مقابلِ پاسور، طرح حمله را به اجراء درمى‌آورد. در همين حالت مهاجمِ منطقهٔ چهار نيز به‌منظور فريب مدافعان حريف به سمت تور حرکت مى‌کند و با يک پرش سريع و بلند به روى تور وانمود مى‌کند که زنندهٔ اصلى آبشار است. شايد بتوان گفت که نزديک بودن فاصلهٔ مهاجم سه و چهار، نقطهٔ ضعف اين شيوهٔ تاکتيکى (حمله) به حساب مى‌آيد، زيرا هر قدر که مهاجمان به هم نزديک‌تر باشند، فضاى عبور توپ آنان محدودتر مى‌شود و در اين حالت مدافعان حريف به آسانى و با کم‌ترين جابه‌جائى قادر به پوشش فضاى بالاى تور مى‌باشند (البته در رقابت‌هاى سطح بالاى واليبال، مهاجمان با سرعت بخشيدن به حرکات تهاجمى اين ضعف را به حداقل مى‌رسانند). بنابراين استفاده از تمام فضاى تور براى به اجراء گذاشتن طرح‌هاى تاکتيکيِ حمله به‌عنوان يک نقطهٔ قوت همواره مدنظر است (تصوير زير).



روش ديگرى که از طرح حمله با دو آبشارزن انجام مى‌شود اندکى متفاوت با شيوهٔ قبلى است. در اين شيوه، مسير حرکت مهاجم منطقهٔ سه، از پشت پاس دهنده صورت مى‌گيرد. در واقع به لحاظ وسعت بخشيدن به فضاى حمله در روى تور، از روش قبلى منطقى‌تر به‌نظر مى‌رسد. در اين حالت پاس‌دهندهٔ تيم، توپ را به منطقهٔ چهار پاس مى‌دهد تا اين بار طرح حمله از قسمت چپ تور انجام شود (تصوير زير).



- طرح حمله با سه مهاجم:

در حال حاضر اکثر تيم‌هاى صاحب نام جهان وجود سه آبشارزن را در خط حمله ضرورى مى‌دانند. وقتى از اين طرح استفاده مى‌شود، يکى از بازيکنان منطقهٔ پشت براى پاس دادن وارد عمل مى‌شود. فرض بر اين است که پاس دهنده در منطقهٔ يک مستقر است، او به‌محض اينکه سرو زده شد به خط جلوئى آمده، در منطقه‌اى که معمولاً پاسور مستقر مى‌شود، جاگيرى مى‌کند. در اين وضعيت هر سه مهاجم براى اجراء طرح تاکتيک حمله آماده هستند، از اين‌رو، پاس دهنده با بررسى همهٔ جوانب، توپ را به مهاجمى مى‌سپارد که از هر لحاظ در موقعيت بهترى قرار دارد. در اين طرح مهاجمان مناطق چهار و دو، بر روى پاس بلند آبشار مى‌زنند و مهاجم منطقهٔ سه به اجراء آبشار سريع بر روى پاس کوتاه اکتفا مى‌کند (تصوير زير).


تمرينات شيوه‌هاى حمله

در اين تمرين بازيکنان متناوباً براى مهاجمان در منطقهٔ دو و چهار توپ پرتاب مى‌کنند. در طرف ديگر نيز سه بازيکن به‌عنوان مدافع قرار مى‌گيرند. مهاجمان و مدافعان پس از هر آبشار در جهت عقربه‌هاى ساعت مى‌چرخند. مدافعِ وسط در منطقهٔ دو، سپس در منطقهٔ چهار و پس از آن در خط کنارى منطقهٔ چهار و بالأخره به منطقهٔ دو و چهار رفته، در آنجا به‌عنوان مهاجم آبشار مى‌زند. اين تمرين با چرخش بازيکنان و اصلاح حرکات از سوى آموزگار، به همين نحو ادامه مى‌يابد (تصوير زير).



سه مدافع، يک پاسور، سه مهاجم و يک پرتاب کنندهٔ توپ، نفرات اين تمرين را تشکيل مى‌دهند. مربى توپ را براى پاسور پرتاب مى‌کند. پاسور به‌طور اتفاقى آن را براى يکى از بازيکنان مهاجم پاس مى‌دهد. مدافعان در اين حالت هر بار تغيير محل داده، دفاع دو نفره انجام مى‌دهند. ابتدا، بايد پاسور پاس بلند بدهد تا مدافعان فرصت جابه‌جائى داشته باشند، آنگاه به‌تدريج از ارتفاع پاس‌ها کاسته مى‌شود. بازيکنان ديگر، توپ‌ها را جمع مى‌کنند و به پرتاب کننده تحويل مى‌دهند (تصوير زير).