تمرين استقامتى

مى‌دانيد که اگر بزرگسالان حداقل سه مرتبه در هفته و هر بار به مدت ۲۰ دقيقه يا بيشتر در فعاليت شديد مشارکت کنند مى‌توانند استقامت قلبى - تنفسى خود را پيشرفت دهند. چنين برنامه‌اى منجر به کاهش ضربان قلب براى اجراء يک تمرين شديد معين زيربيشينه خواهد شد. اين امر با افزايش ميزان کارآيى و انتقال اکسيژن، افزايش حجم قلب، حجم ضربه‌اي، حجم خون و تمامى هموگلوبين به‌دست مى‌آيد که حاصل آن بيشتر شدن ظرفيت انجام کار و تمرين خواهد بود.


اثر تمرين در کودکان. آيا کودکان مى‌توانند از نظر تمرين و ورزش تجاربى مشابه بزرگسالان به‌دست آورند؟ مربيان مايل هستند بدانند آيا کودکان مى‌توانند با اجراء برنامه‌هاى ورزشى مناسب استقامت خود را بهبود بخشند؟ قبل از بحث در اين زمينه، لازم است چند عامل مختلف را مورد توجه قرار دهيم.


نتيجهٔ هر نوع تمرين هوازى معمولاً پيشرفت شاخص توان هوازى و در اکثر موارد بيشينهٔ اکسيژن مصرفى است. مى‌دانيد که بيشينهٔ اکسيژن مصرفى با رشد و نمو کودک افزايش مى‌يابد؛ لذا تغييرات ناشى از تمرين، در راستا و همسو با تغييرات ناشى از رشد است. پژوهشگران بايد بتوانند افزايش و پيشرفت ناشى از رشد و نمو را از پيشرفت‌هاى مربوط به تمرين تفکيک کنند.


در مباحث قبلى ملاحظه کرديم که کودکان با سرعت‌هاى متفاوتى باليده مى‌شوند. پژوهشگران بايد سطح باليدگى کودکان و نوجوانان را نيز در فاصلهٔ بين سنين ۹ تا ۱۶ سالگى اندازه‌گيرى و ارزيابى کنند. مقايسهٔ گروهى از کودکان زودرس و باليده با گروه ديررس و کم رشد مى‌تواند به‌طور يقين اثر ناشى از تمرين را در يک تحقيق، با تعصب و سوگيرى همراه کند. در حقيقت يک تيم پژوهشى متوجه شدند وقتى که دو گروه فعال و غير فعال را با يکديگر مقايسه مى‌کردند، افراد ديررس معمولاً در گروه غيرفعال قرار مى‌گرفتند (ميروالد و همکاران، ۱۹۸۱).


براى اينکه مطالعات تعليم و تربيت مربوط به کودکان از دقت بيشترى برخوردار شود بايد يک گروه گواه را در نظر گرفت تا تغييرات مربوط به رشد و باليدگى به خوبى سنجيده شود.


مطالعات انجام شده روى کودکان قبل از دورهٔ نوجوانى نتوانسته است شواهدى قوى از اثر برنامه‌هاى تمرينى هوازى به‌دست دهد. از هفت تحقيقى که کودکان را در دو گروه تجربى و گواه باهم در برنامه‌ٔ تمرينى هوازى مقايسه کرده است، سه تحقيق، افزايش معنى‌دارى در زمينهٔ بيشينهٔ اکسيژن مصرفى به‌دست آوردند و چهار تحقيق ديگر تفاوت معنى‌دارى را به‌دست نياوردند. در چند تحقيق بلند مدت، برنامهٔ تمرينى نتايج متفاوتى را در گروه‌هاى فعال‌ و غيرفعال نشان نداد، مگر وقتى که آنها به اوج سرعت رشد طولى قد خود رسيده بودند (کوباياشى و همکاران، ۱۹۷۸۳ ميروالد و همکاران، ۱۹۸۱؛ روتن فرانز، ۱۹۸۶). به عبارت ديگر، فعاليت قبل از رسيدن به دورهٔ نوجوانى موجب افزايش بيشينهٔ اکسيژن مصرفى در آنها نشد و پيشرفت به‌دست آمده ناشى از رشد بود.


عوامل متعددى ممکن است در رسيدن به اين نتايج دو پهلو مؤثر باشند. عامل اول طول دوره و شدت تمرين هوازى است. اگر کودکان در کارهاى روزانهٔ خود فعال باشند، تنها برنامهٔ تمرينى هوازى شديد و بلندمدت مى‌تواند تفاوت‌هاى بين گروه فعال و غيرفعال را نشان دهد. تحقيقات مقطعى ممکن است گروه‌هايى را مقايسه کند که از نظر رشد و نمو در يک سطح نبوده‌اند. در پايان ممکن است بيشينهٔ اکسيژن مصرفى براى اين دسته از کودکان يک شاخص مناسب آمادگى هوازى نباشد (رولند، ۱۹۸۹ الف). برخى از پژوهشگران پيشنهاد کرده‌اند ساير شاخص‌هاى اندازه‌گيرى به‌ويژه آستانهٔ غيرهوازى (موقعى که توليد اسيد لاکتيک در خون بيش از ميزان دفع آن است) و آستانهٔ تهويه و تصفيهٔ اکسيژن به‌طور غيرهوازى (موقعى که تصفيهٔ هوا به‌طور چشمگير افزايش مى‌يابد) بهتر مى‌تواند نشان‌دهندهٔ استقامت قلبى - تنفسى کودکان در اين سن باشد، ليکن تحقيق بيشترى براى روشن شدن اين مطلب لازم است (واشنگتن، ۱۹۸۹). حتى اگر چنين باشد، به نظر مى‌رسد کودکان در اين سن به‌طور مشابه و يکسان در مقايسه با نوجوانان و جوانان نسبت به برنامه‌هاى تمرينى هوازى واکنش نشان نمى‌دهند. تقريباً هيچ اطلاعى در مورد چگونگى استفاده از فرمول بسامدى دامنهٔ ضربان قلب در تمرينات هوازى بزرگسالان در دست نيست که براى کودکان به کار مى‌رود (رولند، ۱۹۸۹ ب).


در مقابل، نوجوانان پس از دورهٔ بلوغ درست مشابه بزرگسالان نسبت به برنامهٔ تمرينى هوازى واکنش نشان مى‌دهند. حجم و اندازهٔ قلب، حجم کلى خون، مقدار هموگلوبين، حجم ضربه‌اى و بيشينهٔ بازده قلبى همگى در نوجوانانى که تمرين مى‌کنند رو به افزايش و پيشرفت خواهد بود (اکبلوم، ۱۹۶۹؛ اريکسون و کوش، ۱۹۷۳؛ کوش و روکر، ۱۹۷۷؛ لنگ‌يل و گيارفاس، ۱۹۷۹)، و با وجود اينکه ضربان قلب زيربيشينه براى سطح معينى از تمرين کاهش مى‌يابد (براون، هاروور و ديتر، ۱۹۷۲). کوباياشى و همکاران او (۱۹۷۸) در نوجوانان ۱۴ تا ۱۷ ساله ۸/۱۵ درصد افزايش در توان هوازى به‌دست آورده و گزارش کرده‌اند.


برنامه‌هاى تمرينى براى کودکان. در اين مبحث، نمى‌توانيم جزئيات روش‌هاى تمرينى را مورد بحث قرار دهيم، ليکن لازم است در ذهن خود به اين قضيه توجه داشته باشيم. براى بهبود استقامت، برنامه‌هاى تمرينى بايد به اندازهٔ کافى طولانى و شديد باشند، اما اگر بسيار شديد و طولانى باشد ممکن است به کودکان آسيب برساند. چه سطح و اندازه‌اى از تمرين و با چه شدتى براى کودکان همراه با ايمنى خواهد بود؟ يکى از اصولى که مربيان در طرح برنامه‌هاى تمرينى دنبال مى‌کنند، اصل بار اضافى تدريجى است؛ بدين معنى که شدت يا دوره و مدت هر تمرين به‌تدريج و در طول چند هفته يا ماه افزايش مى‌يابد. اين اصل، يک اصل باارزش است. مربيان بايد کار خود را در سطحى شروع کنند که انجام آن تمرين به‌ راحتى براى کودکان ميسر باشد. اين سطح پايه خواهد بود و سپس از آن مقدار به‌طور انفرادى برنامه‌اى طراحى کنند که به‌تدريج سطح مبارزه و رقابت افزايش يابد.