حال هريک از اين سه نوع دَسترسى را آزمايش مىکنيم.
حرکات پيش از دسترسي. فرضيههاى متضادى در تحقيقات مربوط به حرکات پيش از دسترسى انشاء شده است (ويتال، ۱۹۸۸ الف). نظريههاى سنتى دلالت بر اين دارد که نوزادان داراى حرکات پيش از دسترسى هستند که محدود به حرکات هيجاني، پرتابى و رفلکسى اندامها مىشود (وايت، کاسل و هِلد، ۱۹۶۴). اما بوور و همکاران او مدعى هستند که نوزادان حرکات هماهنگ دست و چشم را انجام مىدهند (بوور، ۱۹۷۲ و ۱۹۷۷؛ بوور، بروتن و مور، ۱۹۷۰ الف - ج). آنها مشاهده کردند که نوزادان مىتوانند به طرف اشياء دست دراز کنند و حرکات گرفتن را انجام دهند، گرچه تماس واقعى با شئى شانسى و تصادفى باشد. اينگونه حرکات باز کردن مفصلهاى دست را حرکات پيش از دسترسى ناميدهاند. اشيايى که در حال حرکت هستند بهتر از اشياى ساکن باعث بروز حرکات پيش از دسترسى مىشوند. از طرف ديگر وقتى اطفال نگاه خود را روى شئى نگه مىدارند بيشتر حرکت چنگ زدن را تکرار مىکنند (وان هوفسن، ۱۹۸۲).
بر سر ميزان و درجهٔ هماهنگى چشم و دست در نوزادان، بين محققانى که نتوانستهاند به نتايجى مشابه يافتههاى بوور برسند، اختلاف نظر وجود دارد (دادول، مور و دى فرانکو، ۱۹۷۶؛ روف و هالتن، ۱۹۷۸). يکى از متغيرهايى که باعث اختلاف در نتايج بهدست آمده مىشود، وضعيت بدنى طفل است؛ زيرا پژوهشگران در تحقيقات خود معمولاً اطفال را در وضعيت نشسته و قائم در حالى که دستهاى آنها براى دست زدن آزاد هستند، نگهداشتهاند. بنابراين وضعيت بدنى طفل بهعنوان يک عامل کنترلکنندهٔ عمل کرده است و تنها وقتى که تنه طفل حمايت و نگهدارى شود حرکت پيش از دسترسى مشاهده مىشود. با وجود اينکه هماهنگى دست و چشم تا اندازهاى در نوزادان وجود دارد، باز تفاوتهاى مشخص و مهمى بين حرکات پيش از دسترسى و خود دسترسى که توسط کودکان در سن بالاتر اجراء مىشود به شرح ذيل ملاحظه مىگردد:
- نوزادان از اطلاعات بصرى براى هدايت دست به طرف اشياء استفاده نمىکنند
- نوزادان براى رسيدن به شيء از اطلاعات بينايى خود استفاده نمىکنند
- نوزادان همچنين شکل دست خود را متناسب با ويژگى و شکل اشياء در نمىآورند
- نوزادان در حرکت پيش از دسترسى بهندرت به اشياء و هدف خود دسترسى پيدا مىکنند (بوشنل، ۱۹۸۵).
دسترسى هدايت شدهٔ بصري موقعى که طفل به سن چهارماهگى مىرسد، امکان موفقيت او در حرکت دسترسى و گرفتن اشياء تا اندازهٔ زيادى افزايش مىيابد. در فاصلهٔ بين چهار تا هفت ماهگي، اطفال بهطور فزاينده از بينايى خود براى هدايت دستها به طرف شيء موردنظر استفاده مىکنند. آنها معمولاً قبل از تماس با آن چندين اصلاح در حرکت دست خود انجام مىدهند (هوفسن، ۱۹۷۹). اطفال در اين سن، در صورتى که محل يک شيء تغيير کند، وضعيت دسترسى خود را با آن سازگار مىکنند (مک دانل، ۱۹۷۵) و موقعى که به آنها اجازه داده نشود تا دستهاى خود را ببينند عمل دست زدن آنها متوقف مىشود (لاسکي، ۱۹۷۷). بهطورىکه در تصوير زير ملاحظه مىشود، موقعى که منشورى را روى چشمهاى شخصى بگذاريم، بهطورى که باعث تغيير ظاهرى يا واقعى شيء شود، فرد بزرگسال آن را بهطور مستقيم و در محل واقعى خود مىگيرد، در حالى که نيازى هم به ديدن دستهاى خود ندارد، ليکن طفل وضعيت دست خود را موقعى که آن را ببيند با مکان شئى تطبيق مىدهد و در اين عمل از محل ظاهرى شئى و دست براى پرکردن اين فاصله و نهايتاً دستيابى به آن استفاده مىکند. طفل از بينايى خود براى هدايت دست به طرف شئى بهرهمند مىشود. علاوه بر اين، اطفال در حدود سن چهار ماهگى متناسب با مکان و نحوهٔ نزديک شدن به شئى موردنظر به دستهاى خود شکل مىدهند. دسترسى هدايت شدۀ بصرى در حدود هفت ماهگى کاملاً جا مىافتد، بهطورىکه امکان حرکات پرتابى و سريع فراخوانده شدهٔ بصرى را در عمل دست زدن و دسترسى به اشياء براى کودک فراهم مىسازد.