قرار دادن طفل به حالت نشسته يا ايستاده روى سطح متحرک شيوهٔ ديگرى است که بهطور غير منتظره موجب حرکت طفل مىشود (تصاوير زير). پژوهشگران براى ثبت عضلات قامت و تعادل اطفال از دستگاه الکتروميوگراف استفاده مىکنند. اصفال ۴ تا ۶ ماهه که در حالت نشسته قرار دارند، موقعى که تعادل آنها در اثر حرکتِ سطح متحرک مختل شود، در ۶۰ درصد مواقع واکنشهاى مناسب از خود نشان مىدهند، به شرط اينکه اتاق متحرک را ببينند. اما موقعى که عينکهاى مات روى چشم آنها بگذارند، هميشه واکنشهاى مناسب نشان مىدهند (ولاکوت، دبو و موات، ۱۹۸۷). اطفال در سن ۸ ماهگى توانستند با استفاده از بينائى و بدون برخوردارى از آن واکنشهاى مناسب نشان دهند. اين دو نوع تحقيق نشاندهندهٔ آن است که اطفال کمسن براى تعادل خود به شدت متکى به اطلاعات بصرى هستند، حتى اگر سيستمهاى گيرندهٔ درونى و حلزونى گوش داخلى آنها بهطور منظم در حالتهاى نامتعادل، آنها را به واکنش مناسب برساند.
موقعى که کودکان نوپا را به حالت ايستاده روى سطح متحرک قرار دهيم، غالباً حرکت موجى پيدا مىکنند و پس از تلوتلو خوردن به زمين مىافتند؛ در حالى که کودکان بزرگتر مىتوانند خود را حفظ کنند (لى و آرونسون، ۱۹۷۴).
اين امر مجدداً مبيّن اين مطلب است که کودک براى حفظ تعادل خود متکى به اطلاعات بصرى است. اثر اتاق متحرک بعد از گذشت يک سال از راه رفتن در کودکان کاهش مىيابد. کودکان نوپا در مقايسه با کودکان بزرگتر براى حفظ تعادل خود روى سطح متحرک نيازمند به صرف زمان و کسب تجربهٔ بيشترى هستند. وقتى تعادل آنها در اثر يک حرکت ناگهانى سطح متحرک مختل مىشود، حرکت موجى بيشترى قبل از رسيدن به تعادل مجدد پيدا مىکنند. اين پاسخها بهويژه در اندامهاى تحتانى و پاها پيشرفت مىکنند، ليکن به نظر مىرسد کودکان ۴ تا ۶ ساله در اين مورد برگشت داشته باشند (شاموى - کوک و ولاکوت، ۱۹۸۵؛ ولاکوت و همکاران، ۱۹۸۷). در طول اين زمان، کودکان دوباره به وقت بيشترى نياز دارند تا از خود واکنش نشان دهند و واکنشهاى آنها باهم متفاوت است، اگرچه حرکت موجى آنها نسبتاً کمتر است. امکان دارد در اين مرحله بخواهند بيشتر به اطلاعات حسِ حرکتى متکى شوند، نه به بينايى خود. علاوه بر اين، ممکن است در حال پالايش يکپارچگى اطلاعات حسى خود از سيستمهاى مختلف حواس باشند (ولاکوت، شاموى - کوک و ويليامز، ۱۹۸۹). کودکان ۷ تا ۱۰ ساله عموماً داراى واکنشهاى قامت مشابه بزرگسالان هستند.