اگرچه الگوى ضربه با دست در بسيارى از ورزش‌ها و فعاليت‌هاى بدنى وجود دارد، اما تحقيقات انجام شده در زمينهٔ مراحل رشدى آن بسيار نادر است. الگوى ضربه شامل مهارت‌هاى مختلفى است. اين الگو را مى‌توان با قسمت‌هاى مختلف بدن نظير دست‌ها يا پاها انجام داد. ضمناً اين مهارت را مى‌توان با وسايل مختلفى نظير راکت، چوب‌دستى گلف، چوب بيسبال، در جهت‌هاى گوناگون، کنار، بالا و پائين اجراء کرد. در اينجا ضربه‌هاى با دست از کنار بدن و با استفاده از يک وسيلهٔ در دست مورد توجه است.


در ميان مهارت‌هاى پايه‌اى مورد بحث تا اينجا، مهارت ضربه زدن نياز به بيشترين توانايى ادراکى دارد. در اوايل کودکى امکان موفقيت در زدن ضربه به يک شيء متحرک محدود است؛ بنابراين تشخيص و ارزيابى آن نيز در کودکان مشکل است. به همين دليل معلمان در شروع کار، کودکان را با ضربه زدن به اشياى ساکن آشنا مى‌کنند. محققان نيز اغلب براى شناسايى و توصيف الگوها و مراتب رشدى اين مهارت از توپ ساکن استفاده مى‌کنند.


همچنين مى‌توان جنبه‌هاى رشدى و اصول مکانيکى ضربه به يک شيء ساکن با يک دست را به انواع ديگر ضربه‌ها تعميم داد. به خاطر داشته باشيد که ما رشد الگوى ضربه با دست را بررسى مى‌کنيم.


ويژگى‌هاى شکل ابتدايى ضربه با دست از کنار بدن. تلاش‌هاى اوليهٔ کودک براى ضربه زدن به يک شيء از کنار بدن اغلب شباهت به پرتاب کردن از بالاى شانه دارد. کودک با استفادهٔ بسيار کم از پا و تنه، با باز کردن مفصل آرنج به توپ در حال حرکت به سمت خود مانند چکش ضربه مى‌زند


ضربه‌زننده الگوى ضربه را فقط با دست انجام مى‌دهد و به جاى حرکت از کنار و پهلوى بدن، راکت را از بالا به سمت پائين حرکت مى‌دهد .
ضربه‌زننده الگوى ضربه را فقط با دست انجام مى‌دهد و به جاى حرکت از کنار و پهلوى بدن، راکت را از بالا به سمت پائين حرکت مى‌دهد .

ضربهٔ ماهرانه با دست از کنار بدن. بسيارى از ويژگى‌هاى شکل پيشرفته ضربه از کنار بدن همانند شکل پيشرفتهٔ پرتاب از بالاى شانه است. اين ويژگى‌ها عبارتند از:


۱. برداشتن يک گام به جلو و در نتيجه انتقال نيروى خطى به ضربه؛ اين گام بايد کمى بيش از نصف قد کودک باشد (رابرتن، ۱۹۸۴). وضعيت بدن در مرحلهٔ آمادگى بايد به سمت پهلو باشد تا ضربه‌زننده بتواند اين گام را بردارد و عمل پرتاب دست را انجام دهد.


۲. چرخش متمايز قسمت‌هاى مختلف تنه به‌منظور پرتاب دست در فاصلهٔ بيشتر و در نتيجه توليد نيروى بيشتر در حين حرکت چرخشى بدن.


۳. تاب دادن دست در دامنهٔ کامل حرکت به‌منظور انتقال بيشترين نيروى ممکن؛


۴. تاب دادن دست تقريباً در يک سطح افقى و باز کردن مفصل آرنج قبل از ضربه (تماس)؛


۵. ترکيب حرکات با يک ترتيب منظم به‌طورى که بتوان بيشترين نيرو را توليد کرد. ترتيب حرکات شامل تاب دادن دست به عقب همراه با گذاشتن يک گام به جلو، چرخش لگن، چرخش ستون فقرات و پرتاب، باز کردن دست، تماس و دنبال کردن حرکت.


تغييرات رشدى در الگوى ضربه با دست از کنار بدن. محققان ترتيب رشدى کامل را براى اين الگو تائيد نکرده‌اند، اما ترتيب رشدى عمل دست و پا در پرتاب از بالاى شانه را مى‌توان به اين مهارت تعميم داد (جدول مراتب رشدى براى پرتاب). به علاوه، برخى از تغييرات کيفى عمل دست در ضربه از کنار بدن شناخته شده‌اند. عمل دست در ضربه از کنار بدن با انواع ضربه‌هاى ديگر مثل ضربه از بالاى شانه و ضربه از پائين (مانند ضربهٔ گلف) تفاوت دارد، اما هر سه شکل ضربه‌ها ممکن است اصول مکانيکى يکسانى را دارا باشند. به بحث مورد ضربه از کنار مى‌پردازيم، اما در عين حال بايد بدانيم که بسيارى از تغييرات کيفى عمل دست و اصول مکانيکى مورد استفاده در اين مهارت قابل تعميم به ضربه از بالاى شانه هم هست.


اولين تغيير آشکار در ضربه از کنار بدن زمانى رخ مى‌دهد که ضربه‌زننده در کنار توپ قرار مى‌گيرد (تصوير زير). به اين ترتيب با انتقال وزن بدن به پاى عقب، برداشتن مهارت‌هاى ضربه زدن را بيشتر کند. در تصوير زير، کودک يک سمت بدن را در جهت ضربه قرار داده، اما هنوز گذاشتن يک گام به جلو در جهت ضربه را ياد نگرفته است.