انتقال‌هاى رشدى در مهارت‌هاى جابه‌جايي. در مباحث قبل عواملى را که ممکن است منجر به مهارت‌هايى چون چهاردست و پا رفتن و راه رفتن شود مورد بررسى قرار داديم. حال آنچه را موجب شروع مهارت‌هاى جابه‌جايى دويدن، يورتمه رفتن، لى‌لى کردن و سکسکه دويدن مى‌شود در نظر مى‌گيريم. بدين منظور استفاده از ديدگاه سستم‌هاى پويا مفيد خواهد بود. مطابق ديدگاه سيستم‌هاى پويا، ظهور الگوهاى جديد ممکن است نتيجهٔ افزايش برخى از عوامل مانند سرعت باشد. تعداد کمى از محققان به‌منظور رشد مهارت‌هاى جابه‌جايى در مراحل بعدى شناسايى اين عوامل پرداخته‌اند، اما کلارک و ويتال (۱۹۸۹) در مورد اينکه اين عوامل چه هستند حدس‌هايى به شرح ذيل زده‌اند:


۱. در هر دور دويدن يک لحظهٔ معلق در فضا وجود دارد که بدين منظور فرد بايد بتواند نيروى کافى را توليد و آن با پنجه به زمين وارد کند تا با نيروى عکس‌العمى بدن به بالا رانده شود. عامل کنترل در دويدن ممکن است توانايى وارد آوردن نيروى کافى به زمين باشد که اين نيز مى‌تواند ناشى از افزايش تودهٔ عضلانى يا بهبود کنترل عضله توسط سيستم عصبى در وارد آوردن نيروى بيشتر به زمين باشد. به ياد مى‌آوريد که دويدن ۶ تا ۷ ماه پس از راه رفتن شروع مى‌شود. سيستم قامت نيز بايد به گونه‌اى باشد که بتواند به منظور وارد آوردن نيروى بيشتر در لحظهٔ کندن از زمين بدن را راست نگه مى‌دارد.


۲. انتقال از مهارت دويدن به حرکت يورتمه زمانى امکان‌پذير است که سيستم عصبى - عضلانى بتواند سطوح مختلفى از نيرو را به هر اندام وارد آورد. مى‌دانيد در حرکت يورتمه يک پا گام برمى‌دارد، در حالى که پاى ديگر عمل جهش - گام را انجام مى‌دهد و به اين ترتيب پاها به سطوح مختلفى از نيروى عکس‌العمل نياز دارند. به‌علاوه دستگاه اسکلتى بايد بتواند نيازهاى تعادلى حرکت يورتمه را فراهم سازد. در هر دو مورد، حداقل شش ماه پس از آنکه فرد سيستم کنترل ميزان سرعت در دويدن را به‌دست آورد، حرکت يورتمه فرصت رشد مى‌يابد.


۳. مهارت لى‌لى احتمالاً به توانايى سيستم عصبى در حفظ تعادل بدن روى يک پا هنگام انجام لى‌هاى متوالى بستگى دارد. همچنين فرد بايد بتواند نيروى کافى براى کندن بدن از زمين با يک پا را توليد کند، مجدداً به حالت اول برگردد و سريعاً نيروى لازم را براى انجام لى بعدى توليد کند (تکرار حرکت). چنانچه زمان برگشت به حالت اوليه در اجراء مهارت لى‌لى طولانى‌تر از حد معمول باشد، يک عامل محدودکننده براى تکرار حرکت محسوب مى‌شود.


۴. به‌نظر نمى‌رسد ظهور الگوى سکسکه دويدن با توليد نيرو براى لى‌لى محدود شود؛ زيرا کودکان پيش از سکسکه دويدن، لى‌لى را شروع مى‌کنند. همچنين، حفظ تعادل نمى‌تواند محدوديتى براى ظهور الگوى سکسکه دويدن باشد؛ زيرا حفظ تعادل در لى‌لى بسيار مشکل‌تر از حفظ آن در سکسکه دويدن است. همان‌طور که قبلاً هم اشاره شد، در هر حال، سکسکه دويدن پيچيده‌ترين الگوى حرکت جابه‌جايى است. تا زمانى که سيستم عصبى - عضلانى فرد نتواند حرکات پاها را که هريک الگوى پيچيده‌اى را انجام مى‌دهد هماهنگ کند، الگوى سکسکه دويدن ممکن است مشاهده نشود.


اميد است متخصصان رشد، به زودى حدس‌ها يا فرضيه‌هاى کلارک و ويتال را به بوتهٔ آزمايش بگذارند. درک کنترل‌کننده‌هاى ميزان مهارت‌هاى جابه‌جايى به فهم اين مطلب که اجراءکنندگان چگونه مهارت‌هاى پيچيده‌ترى را به‌دست مى‌آورند کمک مى‌کند.