تغييرات رشدى تمام اجزاء بدن در يک زمان در جدول زير نشان داده شده است، در حالى که جدول توالى رشدى براى کندن بدن از زمين در مهارت پرش طول جفتى توالى رشدى را با رويکرد اجزاى بدن نشان مىدهد. توجه داشته باشيد که توالى رشدى براى تمام بدن، ابتدا به مراحل رشدى تقسيم شده، سپس تمام ويژگىهاى اجرا در آن سطح تشريح مىشود. توالى رشدى در رويکرد اجزاء بدن نيز ابتدا با تقسيم بدن به اجزاء مختلف نظم پيدا مىکند، سپس حرکات هر جزء بهطور جداگانه تشريح مىشود.
مراحل رشدى در جدول توالى رشدى وضعيتهاى مختلف بدن و اندازهٔ حرکت را تشريح مىکنند؛ براى مثال، شناسايى مراحل ۳ و ۴ حرکت دستها در لحظهٔ کندن بدن از زمين توسط مقدار و اندازهٔ تاب دادن آنها معين مىشود. ضمناً پرشکنندگان ماهر مفصل زانوهاى خود را سريعتر از کودکان کم سن و سال باز مىکنند که اين امر شايد مربوط به قدرت بيشتر پاها باشد (کلارک و همکاران، ۱۹۸۹). بنابراين تفاوتهاى رشدى به وضعيت اندام و مفصل و همچنين سرعتهاى حرکت مربوط مىشود.
تفاوت موجود بين پرش عمودى و پرش طول جفتى همچنين به تفاوتهاى موجود در وضعيت بدن و سرعت حرکت مربوط مىشود؛ براى مثال، مقدار خم شدن مفصل لگن به هنگام انتقال بدن از مرحلهٔ آمادگى به مرحلهٔ کندن آن از زمين در پرش طول جفتى بيشتر از پرش عمودى است. سرعت باز شدن مفصل لگن در پرش طول جفتى بيشتر است، در حالى که سرعت باز شدن مفصلهاى زانو و مچ پا در پرش عمودى بيشتر است. ساير ويژگىهاى پرش و نوع آن در مراحل رشدى پايدار مىمانند. کلارک و همکاران او (۱۹۸۹) دريافتند که کودکان ۳، ۵، ۷ و ۹ ساله و همچنين بزرگسالان در هماهنگى پاها از الگوهاى مشابهى استفاده مىکنند. بهعلاوه همگى از اين الگوها در هر دو نوع پرش طول جفتى و پرش عمودى استفاده کردند. مخصوصاً، هماهنگى مفصلهاى لگن، زانو، و مچ پا در زمان باز شدن، براى اجراء عمل کندن بدن از زمين در تمام گروهها يکسان بود. شايد اين تشابه، منعکسکنندۀ مکانيکهاى درگير در جلو و بالا بردن بدن از زمين باشد. دستگاه عصبى - عضلانى بايد با استفاده از الگوى هماهنگى پاها، بدن را از زمين جدا کند؛ اما وضعيت اندامها و سرعت آنها، با بهينه کردن مسافت پرش، يا تطابق پرش با مهارتهاى ديگر نظير ضربه زدن با پا و پرتاب توپ بيسکتبال توسط پرشکننده تغيير مىکند.
واضح است که همهٔ افراد نمىتوانند مهارت پرش را در کودکى يا حتى بزرگسالى به خوبى اجراء کنند. به بيان ديگر، در کسب مهارت پرش همگى يکسان نيستند. زيمرمن (۱۹۵۶) ويژگىهاى حرکتى با بازدهٔ کم را در زنان دانشجو مشاهده کرد که شامل حرکت محدود پرتاب دستها و باز کردن ناقص پاها در لحظهٔ کندن بدن از زمين مىشد. براى اينکه کودکان و نوجوانان بتوانند از مربيان خود بهمنظور بهبود الگوى پرش کمک بگيرند، مربيان بايد بتوانند اجراء مهارت پرش را در کودکان به دقت مشاهده و تجزيه و تحليل کنند.