فعاليت نقش مهمى در پيشگيرى اوليهٔ اين بيمارى دارد و بهعلاوه در کنترل قند خون کمک کرده و خطر مرگ و مير بيمارى قلبى - عروقى را کاهش مىدهد. اظهار مطلب فوق مبنى بر نياز به ارزيابى قلبى قبل از شروع برنامهٔ ورزشى خصوصاً مربوط به افرادى است که علاوه بر افزايش سن با پُروزنى نيز همراه مىشوند. مراقبت از پاها نيز در اين گروه ضرورى مىباشد.
هيپوگليسمى کمتر مشکل آفرين است مگر اينکه يکى از داروهاى سولفونيل اوره را مصرف مىکند که ممکن است با تحريک ترشح انسولين ايجاد هيپوگليسمى نمايد. در اينصورت مىتوان دوز دارو را کاهش داد. در افرادى که از بيگوانيدها نظير مت فورمين استفاده مىکنند، هيپوگليسمى ديده نمىشود زيرا اين دارو ترشح انسولين را افزايش نمىدهد.
با توجه به اينکه بسيارى از افراد داراى ديابت نوع II اضافه وزن دارند، تشويق به کاهش وزن و تأکيد بر کاهش مصرف دارو در حين فعاليت بهجاى افزايش دريافت کربوهيدرات مناسب مىباشد.
ورزشهاى پُرخطر
نظر به اينکه افراد ديابتى که تحت درمان با انسولين يا سولفونيل اورهها هستند ممکن است اختلال در هوشيارى بهخاطر هيپوگليسمى را نشان دهند، لذا آنها بايستى از فعاليتهاى ورزشى که براى آنها و افراد مخاطب آنها خطرزا باشد پرهيز نمايد. هيپوگليسمى ممکن است در شرايطى ايجاد شود که فرد تنها بوده و علائم را تشخيص ندهد، يا در وضعيتى باشد که گلوکز بهعنوان يک راه درمانى قابل تجويز نباشد. چنين وضعيتى ممکن است به هنگام ورزشهائى نظير صعود، شيرجه، قايقرانى انفرادى يا مسابقات اتومبيلرانى رخ دهد. فعاليتهاى ديگرى که ميزان خطر در آنها کمتر است نظير اسکى صحرائي، اسکى روى آب يا دوى طولانى در صورتى بايد انجام گيرند که فرد توسط شخص ديگرى همراهى مىشود و در صورت شناسائى علائم هيپوگليسمى وى را درمان نمايد.