در ورزشهاى مختلف بهندرت مىتوان مشاهده نمود که دو جسم بهطور مستقيم و از روبرو باهم برخورد نمايند. هرگاه هر دو شيء برخوردکننده در حال حرکت روى خط مستقيم و به طرف يکديگر باشند و يا يکى بىحرکت و ديگرى در خط مستقيم و عمود بر سطح زمين به طرف ديگرى حرکت کرده و با آن برخورد نمايد ضربه را مستقيم مىنامند.
وضعيتهاى بىشمار ديگرى در ورزشها وجود دارند که دو جسم بهطور مستقيم و از روبرو باهم برخورد نمىکنند و بهاصطلاح شاخ به شاخ نمىشوند. اين نوع ضربهها را برخوردهاى مورّب مىناميم. پاس زمينى در بسکتبال مثال مناسبى براى ضربههاى مورّب مىباشد، زيرا توپ قبل از برخورد با زمين بهطور عمود به طرف آن حرکت نمىکند. بهعبارت ديگر، توپ در زاويهٔ مورّب به طرف زمين مىرود. همين موضوع دربارهٔ شوت از زير حلقه صدق مىکند زيرا توپ در زاويهٔ حاده به طرف تخته پرتاب و يا بالا برده مىشود. اکثر ضربههايى که در ورزشهاى با راکت مانند تنيس، اسکواش و غيره بر توپ وارد مىشود جهتى مورّب دارند زيرا بهندرت راکت و توپ هر دو در يک خط مستقيم حرکت مىکنند. بازيکنان در اين ورزشها اغلب سعى مىکنند توپ را در جايى که حريف ايستاده مستقيماً به طرف او نزنند و بنابراين توپ بهطور مورّب و دورتر از حريف مىفرستند. براى سهولت بررسى و تحليل ضربههاى مورّب بهتر است آنها را تحت عنوان دو موضوع مختلف و به شرح زير طبقهبندى نمائيم:
۱. ضربههاى مورّب روى سطح ثابت مانند پاس زمينى در بسکتبال.
۲. ضربههاى مورّب با اجسامى که در حال حرکت مىباشند (مانند ضربه زدن مورّب - در تنيس).