کشش پايينى کتف
کشش پايينى استخوان کتف و برگشت از حالت بالا کشيدن و رسيدن به حد طبيعى است. حرکت پايين آوردن شانه از حالت استراحت به پايينتر وجود ندارد. حرکتى است قوى که توسط چهار عضلهٔ سينهاى کوچک، تحت ترقوهاى و بخش چهار عضلهٔ ذوزنقه و پشتى بزرگ انجام مىشود و در پرش با نيزه، بالا رفتن کشيدن بدن با دستها (کشش بالا از طناب)، شناها (کشش مرحلهٔ آخر) ژيمناستيک و حرکتهاى روى پارالل بهکار مىرود، حرکت فوق هميشه در مواقعى انجام مىشود که کشش بالايى استخوان کتف قبلاً صورت گرفته باشد. چنانچه دستها به بالا رفته باشد با پايين آمدن دستها کتفها به پايين مىآيند.
دور شدن کتفها يا آبداکشن
حرکت استخوان کتف به طرف بيرون از خط ميانى بدن بهطورىکه از ستون مهرهها دور شود و لبهٔ داخلى استخوان کتف تقريباً به موازات ستون مهرهها باقى بماند (شکل زير). در واقع حرکت آبداکشن کتف با معناى دقيق آن حرکتى فرضى است و امکانپذير نيست و اين به دو علت است: ۱. حالت کروىشکل قفسهٔ سينه که در واقع کتف بر روى آن حرکت دارد. ۲. کشيده شدن استخوان ترقوه به جلو (حول محور ورتيکال و موازى با سطح افقي) که يک سر آن به جناغ مفصل شده و علت انجام حرکت در همين مفصل است و نتيجتاً کتف را به جلو مىکشد.
در همان حال که کتف حرکت دورشوندگى را انجام مىدهد حول محور عمودى (ورتيکال) نيز حرکت کرده و لبهٔ داخلى استخوان کمى بلند مىشود (بلند شدن جانبى Lateral Tilt) و مىتوان گفت اين چرخش موجب مىشود که لبهٔ داخلى به سمت عقب و لبهٔ خارجى به سمت جلو متمايل مىگردد. در چنين حرکتى حفرهٔ دورى کتف کمى متمايل به جلو مىشود و چنانچه استخوان بازو به حالت آزاد آويزان باشد بيشتر متمايل به جلو شده و حتى به مقدار کمى به سمت داخل چرخش پيدا مىکند. در حرکت پروتراکشن يا آبداکشن بر وسعت کمربند شانه اضافه مىشود. حرکت دور شدن کتفها مىتواند بدون حرکت استخوان بازو نيز صورت گيرد.