حرکت فلکشن و اکستنشن (تاشدن و بازشدن) مفصل آرنج در سطح موازى با سطح ساجيتال (سهمي) بخوبى در حرکت کشش بدن به بالاى بارفيکس ديده مى‌شود، و چنانچه اين حرکت به طور متناوب و پشت سرهم انجام گردد يکى از آزمون‌هاى مناسب جهت سنجش قدرت عضلات ناحيه مفصل شانه و کمربند شانه مى‌باشد.


فلکشن آرنج چنانچه با مقاومت همراه باشد با انقباض شديد عضلات دوسر بازويى (Brachii Biceps) بازويى زند اعلايى (Brachioradiatlis) و بازويى قدامى (Brachialis) همراه مى‌باشد. در حرکت کشش بدن به بالا از بارفيکس، وزن بدن به عنوان يک نيروى مقاوم عمل مى‌نمايد و هنگامى که آرنج قصد تاشدن دارد سه عضله فوق‌الذکر شديداً انقباض حاصل مى‌نمايند. بسيارى از حرکت‌شناسان معتقد هستند که موقعيت قرارگرفتن ساعد در چنين حرکتى مى‌تواند نتايج مختلفى را دربر داشته باشد، و اين سوال که آيا گرفتن ميله بارفيکس در حالتى که ساعد داراى چرخش خارجى (سوپينيشن) باشد بهتر از موقعى است که ساعد داراى چرخش داخلى (پرونيشن) است، هميشه مطرح بوده است. در زير سه طريق گرفتن ميله بارفيکس و کشيدن بدن به بالا مورد بررسى و مقايسه قرار مى‌گيرد و اين سه طريق عبارتند از:


۱. گرفتن ميله بارفيکس به طريقى که ساعد داراى چرخش خارجى مى‌باشد (Supination) در اين حالت سطح قدامى ساعد رو به طرف صورت شخص قرار گرفته است.


۲. گرفتن ميله بارفيکس به طريقى که ساعد چرخش داخلى داشته (Pronation) و سطح خلفى ساعد شخص تقريباً رو به طرف صورتش قرار دارد.


۳. طريق سوم، گرفتن ميله‌ها يا پله‌ها به صورت نردبانى است که به صورت افقى قرار دارد، در اين حالت از نقطه نظر حرکتى ساعد در وضعيت خنثى مى‌باشد و اصطلاحاً (Semipronated) گفته مى‌شود اين حالت نقطه شروعى براى حرکت پرونيشن يا سوپينيشن ساعد مى‌باشد.


سه شيوه گرفتن بارفيکس
سه شيوه گرفتن بارفيکس

شکل زير سه حالت مختلف ساعد را نشان مى‌دهد.


ساعد در حالت  خنثى
ساعد در حالت خنثى
حرکت پرونيشن در ساعد
حرکت پرونيشن در ساعد
حرکت سوپينيشن ساعد
حرکت سوپينيشن ساعد

تحقيقات گوناگونى در زمينه اين سه نوع گرفتن ميله بارفيکس و کشيدن بدن به بالا توسط متخصصين تربيت بدنى و حرکت‌‌شناسان به انجام رسيده است، مثلاً دو محقق پس از آزمايشات انجام شده بيان کرده‌اند که از نقطه نظر مکانيکى و الکتروميوگرافى نوع سوم گرفتن ميله بارفيکس و کشيدن بدن به بالا مؤثرتر و بهتر از ننوع ديگر مى‌باشد. اين در حالى است که محققين ديگر نوع اول گرفتن بارفيکس و کشيدن بدن به بالا را توصيه نموده‌اند و همچنين مطالعات اخير مشخص کرده‌اند که گرفتن ميله بارفيکس و کشيدن بدن به بالا با استفاده از نوع دوم نمى‌تواند داراى کارايى مطلوب باشد (چه در مورد پسران که بدن خود را به بالا مى‌کشند و پس از پائين آمدن بدن مجدداً اين کار را انجام مى‌دهند و چه براى دختران که پس از کشيدن بدن به بالا خود را براى لحظاتى به صورت آويزان نگه مى‌دارند.)


از طرف ديگر بيشتر آزمون‌هايى که گرفته مى‌شود به طريق دوم بوده و ساعد داراى چرخش داخلى مى‌باشد (Pronated) و تحقيقات انجام شده بوسيله الکتروميوگرافى و ديگر آزمايشات گرفتن اين نوع ميله بارفيکس را به زير سوال برده است.


مطالعات انجام شده بوسيله باسماجيان به روشنى مشخص نموده است که عمل تاشدن آرنج در انقباض ايزوتونيکى بوسيله عضلات دوسر بازويي، بازويى قدامى و بازويى زند اعلايى به وسيله الکتروميوگرافى ثبت شده است. بايستى توجه داشت که عضله دوسر بازويى در حرکت تاکردن آرنج در همه حالات و مخصوصاً در حالتى که ساعد داراى حرکت سوپينيشن مى‌باشد و نيروى مقاومتى بيش از ۱ يک کيلوگرم وجود داشته باشد فعال مى‌گردد و اين فعاليت در حالتى که ساعد حالت پرونيشن دارد مقدار آن کمتر مى‌شود. (احتمالاً نيرو صرف عمل ديگرى نيز مى‌گردد)


اين موضوع را مى‌توان به طريق زير مورد بررسى و تفسير قرار داد که تغيير جهت خط کشش عضلانى دوسر بازويى موجب عملکرد مختلف اين عضله در حرکت تاشدن آرنج مى‌‌گردد.


موقعيت عضله دو سر بازويى در گرفتن ميله
موقعيت عضله دو سر بازويى در گرفتن ميله

(Rasch) و (Burke) در تحقيقات خود نشان دادند زمانى که ساعد مطابق شکل سمت راست و با حرکت پرونيشن ميله بارفيکس را گرفته است تاندون دوسر بازويى يک نيم‌پيچ به دور استخوان زند زبرين زده است و خط کشش آن در جهت مستقيم نيست در حالى که در شکل سمت چپ که ساعد داراى حرکت سوپينيشن است تاندون عضله دوسر بازويى داراى هيچگونه پيچيدگى نيست و خط کشش ناشى از انقباض دقيقاً در جهت تاکردن مفصل آرنج مى‌باشد، اين موضوع که دوسر بازويى در شکل سمت چپ داراى کارايى بهترى مى‌باشد توسط الکتروميوگرافى ثبت گرديده است. شايد لازم باشد که توضيح بيشترى در اينجا داده شود. سر متحرک عضله دوسر بازويى بر روى برجستگى استخوان زند زبرين قرار دارد و اصولاً اين عضله علاوه بر تاکردن مفصل آرنج موجب حرکت سوپينيشن (چرخش خارجى ساعد) نيز مى‌گردد، حتى مى‌توان گفت بهترين شکل انقباض آن موقعى است که ابتدا زند زبرين را از روى زند زيرين عبور داده و دو زند به موازات يکديگر قرار گيرند. در اين حالت امتداد خط کشش در راستاى کش نيروى ناشى از انقباض قرار مى‌گيرد و عمل تاشدن آرنج بهتر صورت مى‌گيرد.


(Wells) نيز نتيجه‌گيرى کرده است که در هنگام کشيدن بارفيکس اگر ساعد داراى پروتئين باشد عضله دوسر بازويى به مقدار کمى فعاليت مفيد خواهد داشت.


موقعيت حرکت‌هاى ساعد ظاهراً بر روى دو عضله ديگر تاکننده آرنج يعنى بازويى قدامى و بازويى زند اعلايى چندان اثرى ندارد. باسماجيان عنوان مى‌نمايد که عضله بازوئى قدامى در حالت‌هايى که ساعد داراى سوپينيشن، پرونيشن، و نيمه پرونيشن (حالت خنثى در ساعد موقعى که شصت دست به طرف بالا باشد) است. در خم‌کردن مفصل آرنج فعاليت دارد و به همين علت به آن اصطلاحاً عضله پرکار آرنج مى‌گويند.


در مورد عضله بازويى زند اعلايى با آزمايشاتى که توسط الکتروميوگرافى صورت گرفته است نشان داده شده زمانى که ساعد داراى حالت پرونيشن و نيمه پرونيشن (خنثي) مى‌باشد در عمل تاکردن مفصل آرنج با قدرت بيشترى عمل مى‌نمايد تا موقعى که ساعد داراى حالت سوپينيشن باشد.


بهرحال اين سه عضله ذکر شده يعنى بازويى قدامي، و بازويى زند اعلايى و دوسر بازويى از تاکننده‌هاى اصلى مفصل آرنج مى‌باشند که در حالت‌هاى مختلف ساعد عمل تاکنندگى مفصل آرنج را انجام مى‌دهند، به عقيده باسماجيان زمانيکه در تاکردن آرنج وزنه‌ايى نيز به صورت نيروى مقاومت وجود داشته باشد اين سه عضله در حالتى که ساعد داراى حالت خنثى باشد به خوبى عمل مى‌نمايند. (مثل گرفتن ميله‌هاى نردبان افقى و کشيدن بدن به بالا) البته بايستى توجه داشت که اين روش متداول نيست.