بيشتر مدارس امروزه ديدگاههاى فلسفى مدرن تربيتى را دنبال مىکنند و اين ديدگاهها بر بيانيهٔ جان ديويى (Jahn Dewey) پراگماتيست مبتنى است.
برنامههاى تربيتى مدرن نيازهاى متفاوت مردم و خصوصيات فردى را مورد تائيد قرار مىدهند و يادگيرى براى همه اختصاصى و شخصى تلقى مىکنند؛ مانند برنامههاى معلولين ذهني، هيجاني، جسمي. دانشآموزان در انتخاب رشته و موضوع تحصيلى و کارآموزى در زمينههاى مختلف حرفهاي، از آزادى عمل برخوردار هستند. مربيان نه تنها به تحصيلات عالى دانشگاهى علاقمند هستند، بلکه فن بيان، هماهنگي، ارزشها و کارآيى اجتماعى خود را نيز افزايش مىدهند.
اومانيستى
انسانگرايى طغيانى است در مقابل جامعهگرايى و ظهور باورى است که به انسان بهعنوان يک فرد مستقل و نه عضوى از گروه بزرگتر مىنگرد. فلسفهٔ اومانيستى رشد تمام استعدادها و کل عملکرد و اجراى فرد را مجاز مىداند. اين ديدگاه به ترغيب افراد براى شرکت و دخالت و جستجو در تمام رويدادها و پديدههاى اطراف مىپردازد. يک معلم انسانگرا دانشآموزان را در خودباورى و خود واقعيتى و خوداجرايى و استقلال کمک مىکند. اين فلسفه در موارد زير مؤثر است:
۱. بيان آزادانهٔ احساسات پاک و خالص؛
۲. تأکيد بر ارزشهاى انسانى و خصوصيات فردي؛
۳. پذيرش خود و ديگران آنطور که هستند؛
۴. سازگارى آسان با روشهاى نوين تدريس؛
۵. خلّاقيت - استقلال و تقويت اين خصايل در دانشآموزان؛
۶. کار مؤثر و مفيد با ديگران و افزايش تجارب و برخورد متقابل فردي؛