مشکل در مورد اصول فعاليت‌هاى عصبي، هنگامى ايجاد مى‌شود که پديده‌هاى پويائى مانند: تمايل تعيين‌کننده (Determining Tendency)، بازخورد و به آلمانى ”Augfabe يا Eintullung“ مطرح مى‌شود. تعريف بازخورد، بسيار دشوار است. يک ارتباط‌گرا آن را Set يا دستورالعملى (Instruction) مى‌داند که معمولاً تداعى قوى است که عليه تداعى ضعيفتر تقويت شده و سبب يادگيرى جديدى نمى‌گردد.


تداعى معمولى و طبيعى واژۀ ”سفيد“، لغت ”سياه“ است، ولى اگر از شما خواسته باشند لغتى هماهنگ با سفيد بگوئيد، ممکن است از واژهٔ ”مفيد“ استفاده کنيد. پرسش مهم اين است که اين مکانيسم‌هاى متغير در مغز، چه هستند؟ در اين رابطه واقعيت‌هاى رفتارى و کليات طريقى که انديشه عمل مى‌کند، شناخته شده است، ولى عصب‌شناسى يا اساس عصبى تعيين‌کنندهٔ اين گرايش، هنوز از نظر روانشناسان فيزيولوژى به‌صورت معمائى باقى مانده است.