گاهی گونههای مختلف جانداران رفتار معینی را براساس مکانیسمهای متفاوت یاد میگیرند. این پدیدهها را کردارشناسان (ethologists)، زیستشناسان، و روانشناسانی که رفتار حیوانها را در محیط طبیعی مطالعه میکنند، کشف کردهاند. از این پدیدهها چنین برمیآید که ویژگیهای زیستشناختی جاندار، محدودیتهائی در یادگیری او از راه شرطیسازی بهوجود میآورد.
دیدگاه کردارشناختی
کردارشناسان همانند رفتارگرایان، به رفتار جانداران علاقهمند هستند، اما بر تکامل و ژنتیک بیش از یادگیری تأکید دارند. این تأکید کردارشناسان را بر آن داشت تا در مبحث یادگیری از دیدگاه خاصی جانبداری کنند و پذیرای این فرض شوند که یادگیری دقیقاً محدود به ویژگیهای ژنتیک حیوان است، و نیز اینکه هریک از گونههای جانداران هر رفتاری را بهشیوهٔ خاص خود یاد میگیرند. (در مقابل، رفتارگرایان نخستین از این فرض حمایت میکردند که قوانین یادگیری برای تمام گونههای جانداران یکسان است.) بهبیان کردارشناسان، در کار یادگیری، هر گونهٔ جاندار باید از برنامهٔ - blueprint رفتاری ویژهای پیروی کند که ساخت ژنتیکی او تعیین کرده است. درست همانطور که نقشهٔ ساختمان محدودیتهائی را بر کاربرد ساختمان اعمال میکند، برنامهٔ رفتاری نیز محدودیتهای ژنتیکی مشخصی بر نوع پیوندهائی که جاندار میتواند یاد بگیرد، تحمیل میکند. بهعبارت دیگر، جانداران از پیش برنامهریزی شدهاند که هرچیزی را بهشیوهٔ خاصی یاد بگیرند.