تبيين واقعيت‌ها و حقايق و طبقه‌بندى آنها در قالب اعداد و ارقام از مشخصات علم آمار است و کار مطالعه و بررسى يک پديده را نيز ساده مى‌کند.


در تعريف آمار گفته‌اند: آمار اصول و روش جمع‌آورى اطلاعات اوليه، مرتب و خلاصه کردن و نمايش دادن آنها و بالاخره تجزيه‌و‌تحليل اطلاعات اوليه و استخراج نتايج را مورد بحث قرار مى‌دهد. (امين، فخرالسادات؛ روش‌هاى مقدماتى آمارى در روان‌شناسى و تعليم و تربيت؛ ص ۱). يا اينکه آمار مجموعه‌اى از فنون يا روش‌هاى رياضى است که امر جمع‌آوري، تنظيم، تحليل و تعبير و تفسير داده‌هاى عددى را انجام مى‌دهد (جان بست؛ روش‌هاى تحقيق در علوم تربيتى و رفتاري؛ ترجمه حسن پاشاشريفى و نرگس طالقاني؛ ص ۲۸۶)؛ به همين دليل در اکثر رشته‌هاى تحصيلى دانشگاهى چه در مقاطع کارشناسى و چه مقاطع بالاتر دانشجويان دروس آمار شامل آمار مقدماتى و استنباطى را مى‌خوانند.

نمونه‌گيرى

بدان سبب آمار ضرورت پيدا مى‌کند که امکان مطالعهٔ تمام افراد جامعه درخصوص پديدهٔ مورد مطالعه وجود ندارد؛ بنابراين، محقق ناچار است قلمرو مطالعهٔ خود را دربارهٔ افراد جامعه محدود کند و به‌جاى تمام افراد، تعدادى را که معرف کل آن جامعه باشد، انتخاب کند.


محقق براى انتخاب نمونه در مقابل سؤالات متعددى قرار مى‌گيرد که بايد به آنها پاسخ دهد. يکى از سؤالات مهم اين است که حداقل تعداد افراد نمونه چند نفر باشد تا او بتواند براساس مطالعهٔ آنها، نتيجه‌گيرى خود را به کل جامعه تعميم دهد و با ضريب اطمينان قريب به يقين مطمئن باشد که آنچه در نمونه يافته در جامعهٔ آمارى مورد مطالعه نيز وجود دارد. طبيعى است بايد تناسبى براى اين کار بيابد؛ زيرا هر چه ميزان تفاوت ويژگى‌ها در افراد جامعه و واريانس آن بيشتر باشد، حجم نمونه بايد افزايش يابد و برعکس، روش‌هاى آمارى در نمونه‌گيرى مشکل محقق را حل مى‌نمايند.

گردآورى و طبقه‌بندى اطلاعات

در اين مرحله نيز به آمار نياز داريم؛ زيرا محقق بدون استفاده از آمار با حجم انبوهى از اطلاعات روبرو است که به خودى خود قابل استفاده نيست. از اين‌رو، ناچار است جدول‌هاى توزيع فراوانى را تهيه نموده، اطلاعات را طبقه‌بندى و تلخيص کند.

تجزيه‌و‌تحليل اطلاعات

محقق براى شناسايى ويژگى‌هاى پديده‌ٔ مورد مطالعه يا روابط پديده‌ها و متغيرها ناچار است از روش‌هاى آمارى استفاده کند و شاخص‌هاى مورد نياز را محاسبه و برآورد نمايد. شاخص‌هايى نظير ميانگين، ميانه، نما يا مُد که مجموعاً به شاخص‌هاى گرايش به مرکز معروف هستند و نيز دامنهٔ تغيير، واريانس و انحراف استاندارد که به شاخص‌هاى پراکندگي شهرت دارند، بايد محاسبه و برآورد شوند تا محقق بتواند وضعيت متغيرها را در نمونهٔ مورد مطالعه مشخص نمايد و شناخت لازم را پيدا کند. همچنين، براى مطالعه روابط بين متغيرها، محقق ناگزير است از روش‌هاى آمارى استفاده کند. تشخيص وجود يا عدم وجود رابطه و محاسبهٔ ميزان آن مستلزم استفاده از روش‌هاى آمارى هم‌بستگى است؛ زيرا از اين طريق مى‌توان ضمن تشخيص رابطه، نوع و ضريب آن را محاسبه کرد. همين‌طور براى تشخيص روابط متغيرها در تحقيق استفاده از ديگر روش‌هاى آمارى نظير خى ۲ (مجذور کا)، آزمون T و تحليل واريانس ضرورى است.

تبيين و نمايش نتايج تحقيق

علم آمار، روش‌هاى گرافيکى مناسبى را ابداع نموده که کار تبيين و توضيح نتايج تحقيق را ساده‌تر مى‌کند و اطلاعات زيادى را در قالب يک طرح گرافيکى خلاصه‌کرده، به نمايش مى‌گذارد. از روش‌هاى گرافيکى مورد استفاده، مى‌توان از منحنى‌هاى چند ضلعي، تجمعي، ستونى-افقي، ستونى-عمودي، ستونى-دوطرفه، ستونى-ترکيبى و نمودارهاى دايره‌اى يا شعاعى يا قطاعى نام برد.