سومين جزء از مرحلهٔ سوم طراحى منظم آموزشى تعيين فضا يا فضاهاى آموزشى مناسب جهت اجراى آموزش است. در فرم سنتي، تنها فضاى آموزشى کلاس درس است که گاهى کليه فعاليتها در چهار ديوارى محصول آن صورت مىگيرد. درحالى که در نظامهاى مترقى آموزشي، کلاس درس تنها فضاى آموزشى تلقى نشده بلکه همراه با برنامهريزى و پيشبينى لازم از ديگر فضاهاى آموزشى نيز حداکثر استفاده بهعمل مىآيد.
دراينصورت، علاوهبر کلاس، آزمايشگاههاى علوم تجربي، مراکز يادگيري، کتابخانهها، زمينهاى ورزشي، استاديومها، کارگاهها، نمايشگاهها و نظاير اينها فضاهاى آموزشى محسوب مىشوند. بعلاوه، کليه اماکن نظير موزهها، فرودگاهها، ايستگاههاى راهآهن، تئاترها، سينماها، استوديوهاى راديويى و تلويزيوني، حتى مغازهها و فروشگاهها مىتوانند بهعنوان فضاهاى آموزشى درنظر گرفته شوند.
بنابراين بهراحتى مىتوان نتيجه گرفت که محبوس کردن فراگيران بهطور پيوسته و هميشگى در فضاى خستهکننده و غيرقابل انعطافى نيز کلاس نمىتواند نه از حيث آموزشى و نه از نقطهنظر پرورشى ما را به اهداف موردنظر هدايت کند، بلکه انتخاب فضاهاى مناسب و مطلوبى که به ايجاد يادگيرى مؤثرى در فراگير کمک شايان توجهى مىنمايد مىتوانند از نقطهنظرهاى پرورشى نيز مثمرثمر قرارگيرند.
البته، هميشه فضاهاى مناسب آموزشى دراختيار ما قرار ندارند؛ درنتيجه بايستى ميان آنچه که مايليم داشته باشيم و آنچه که مىتوانيم بدست آوريم سازشهايى را بوجود آوريم. فراموش نکنيد در اينجا صحبت از ايدهآل است نه آنچه که در مدارس موجود است. چنين بهنظر مىرسد که حداقل نتيجهٔ اين بحثها مىتواند تأسيس يک کتابخانه و يا مرکز يادگيرى بسيار کوچکى باشد که شما مىتوانيد با حداقل امکانات موجود براى آموزشگاه خود تدارک ببينيد.