آفتاب

چهارشنبه سوری فرصتی برای انسجام اجتماعی - جبار رحمانی*

چهارشنبه سوری فرصتی برای انسجام اجتماعی - جبار رحمانی*

تهران-ایرنا- آیین ها و جشن های ملی همچون چهارشنبه سوری به گفته برخی از محققان می توانند فرصتی برای انسجام اجتماعی باشند؛ فرصتی که البته وظیفه قدرت رسمی کشف و جهت دهی است.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، چهارشنبه سوری یکی از قدیمی ترین جشن های تاریخی ایرانیان باستان و نمونه ای از مراسم آیینی به جای مانده از گذشته است.
اساسا منطق و علت وجودی آیین ها کمک به بهبود زندگی مردم قرون گذشته و بهره گیری از نوعی قدرت روحی و معنوی از جمع بوده است. آیین هایی که مردم در آنها دور هم جمع می شوند تا با بهره گیری از یک روح جمعی به مقابه با ترس ها و مشکلات ها و ناشناخته هایشان بروند.
چهارشنبه سوری که بازمانده ای از همین آیین های تاریخی و ملی ایرانیان است به مثابه نوعی پیشواز شادمانه ی سال جدید با سوزاندن نمادین کثیفی ها و ناپاکی ها و غم های سال گذشته است.
جشنی که البته در سال های اخیر در انحراف از ماهیت وجودی اش به معضلی اجتماعی به دلیل مصائبی که با آن همراه شده، بدل شده است.
آنچه در ادامه می آید یادداشتی از «جبار رحمانی» پژوهشگر آیین ها و استاد دانشگاه است که به ارائه توضیحی در باب چهارشنبه سوری و موضوعات مرتبط با آن پرداخته است.

**نگاهی به چهارشنبه سوری
جشن چهارشنبه سوری یکی از جشن های کهن ایرانی است که ریشه در سنت های فرهنگی مردم و باورهای آنان دارد. این جشن ابعاد مختلفی داشته که از یک سو معطوف است به باور به تقدس آتش و باور به نسبت ارواح ونیاکان با جهان ماورا و جهان مادی و از سوی دیگر به برخی سنت های مردمی در باب جشن ها و آئین های دیگر پایان سال نیز مرتبط است.
اما همین جشن کهن در چند دهه اخیر به یک مساله فرهنگی و یک معضل سیاست گذاری آئینی در فرهنگ رسمی کشور تبدیل شده است. آنچه که در سطح اول می توان گفت آن است که این جشن را یک خرافه و یک باور غلط تعریف کرده اند و در نتیجه مجموعه انبوهی از مکانیسم های فرهنگی و حتی پلیس، برای کنترل و مهار این آیین به راه افتاده است. به عبارت دیگر این آیین از یک سو به دلیل انتساب آن به ایران باستان و از سوی دیگر تلقی از آن به مثابه یک امر خرافه، نه تنها مشروعیتی در نظام آیینی رسمی نیافته، بلکه به مثابه یک تخلف و انحراف، مورد سرکوب و طرد قرار گرفته است.
اما نکته اصلی آن است که با وجود چندین دهه طرد از سوی فرهنگ رسمی، این آیین عملا در میان مردم رواج بیشتر و پرفروغ تری پیدا کرده و هر سال بیش از سال قبل، مشارکت مردم و بالاخص جوانان در آن افزایش یافته است. به دلیل سرکوب های پلیسی این آیین، تمام مواد آتش بازی و ترقه بازی ها به صورت قاچاق و غیرقانونی وارد کشور شده است و نه تنها نظارتی بر این مواد وجود نداشته بلکه در عمل و به مرور زمان این ابزار و مواد به سمت ابزارهای مخرب تر و مهیج تر پیش رفته اند. به همین سبب هم هر سال چند کشته و زخمی و کلی هزینه های اجتماعی و درمانی به جامعه وجوانان تحمیل می شود.
به نظر می رسد سیاست های آیینی فرهنگ رسمی نسبت به آیین های مردمی نه تنها در تلقی از آیین های سنتی بلکه در نوع مواجهه به بیراهه رفته اند و به عبارتی می توان آنها را مسبب هزینه های جانی و مالی جامعه در شیوه های مهارناشده این آیین دانست.
در فرهنگ هندی نیز آیینی مشابه چهارشنبه سوری وجود دارد که دولت نه تنها مشفق آن بوده و هست بلکه به طور هوشمندانه ای ابزارها و آتش بازی و ترقه بازی ای را رواج داده که کمترین صدمه و هزینه های جانی و مالی را داشته باشند. به عبارت دیگر دولت هند تسهیلگر این آیین شده است.
پرسش اینجاست که چرا با وجود این هزینه ها و نظارت و سرکوب پلیسی این آیین، بازهم شاهد رشد و گسترش آن هستیم؟ چرا آیین چهارشنبه سوری تا این حد جان سخت و مقاوم است؟
به نظر می رسد فهم این چرایی منوط است به: درک جایگاه این آیین در باورهای کهن و ریشه دار مردم، جایگاه این آیین در مجموعه آیین های نوروزی، اهمیت این آیین در نظام عاطفی- هیجانی فرهنگ ایرانی و در نهایت کارکردهای این آیین در حیات فرهنگی مردم.
چهارشنبه سوری از یک سو ریشه در کیهان شناسی و جهان بینی ایرانی داشته و از سوی دیگر مساله نیاکان و تبار خانوادگی و عقاید پس از مرگ را به طور ضمنی در خود دارد؛ از همه مهمتر با مساله نیروی عاطفی_هیجانی مثبت و بخت و امید برای سال بعد و زمان پیش روی زندگی، مسائل را حل می کند.
به عبارت دیگر در مجموعه آیین های ایرانی (اعم از آیین های ملی و مذهبی) شادترین و هیجانی ترین آیین همین چهارشنبه سوری است. مهمترین کارکرد این نوع از آیین ها آن است که عواطف هیجانات و احساسات فرد را در منطقی جمعی و کلان بازتعریف کرده و امکان حضور و شکل مشروعیت یافته ای از آن را فراهم می کند؛ یعنی نظام هیجانی و عاطفی جامعه بالاخص در میان نوجوانان و جوانان از خلال این گونه آیین ها تعدیل و تعریف شده و شکل های مشروع و مقبول بروز آن تعریف می شود.
اما وقتی نظام رسمی به واسطه مداخله ها، سبب اختلال آیینی برای جشن های مردمی می شوند، آیین هایی مانند چهارشنبه سوری نه تنها کارکردهای مثبت کمتری خواهند داشت بلکه به سمت کژکارکردهای خاصی نیز خواهند رفت. به عبارت دیگر مداخله طرد کننده و سرکوب پلیسی این آیین، امکان تعدیل و اهلی کردن نظام هیجانی نسل جوان را از جامعه گرفته و سبب نوعی پرخاشگری و هیجان مهارنشده می شود.
به همین دلیل باید دقت کرد که چهارشنبه سوری بیانگر نوعی معضل نظام سیاستگذاری آیینی کشور ما در خصوص آیین های سنتی است. کلیشه های حاکم بر فرهنگ رسمی در خصوص آیین ها، جشن های مردمی و فولکلوریک نه تنها شناخت درستی از آنها ندارند بلکه به مواجه ای نادرست تر نیز منتهی می شوند.
چهارشنبه سوری بخشی از مجموعه آیین های نوروزی است و در شرایطی که تنها آیینی است که هیجانات و عواطف جوانان را هدف قرار داده، حذف یا مداخله غلط در آن صرفا و قطعا به هزینه های بی انتهای مالی و جانی منجر خواهد شد که این چند سال هم شاهد آن بوده ایم.
از این رولازم است نظام قدرت رسمی نه تنها درکی همدلانه و درست از آیین ها داشته باشد بلکه به مثابه یک ضرورت اصلاح سیاست های آیینی راه حلی برای کاهش هزینه های جانی و مالی آن ارائه دهد.
-------------------------------------------------------------------------------------------------
*استاد دانشگاه
پژوهشم**9480**1552
کد N2118797

وبگردی