قاچاقچی می‌تواند یک انسان عادی باشد

به گزارش فاطمه چشمی خبرنگار آفتاب:نشست خبری فیلم متری شش و نیم به کارگردانی سعید روستا بعد از اکران این فیلم در پردیس سینمایی ملت برگزار شد. پیمان معادی بازیگر این فیلم در نشست دیرتر حاضر شده و سالن نیز مملو از جمعیت خبرنگاران و عکاسان خبری بوده که باعث بی نظمی درنشست شده بود، احسان کرمی نیز گاهی با خبرنگاران حاضر در نشست وارد بحث های حاشیه ای شد که در پایان جلسه پرسش و پاسخ طولانی شده و زمان نشست حدود ۲۰ دقیقه از اکران فیلم بعدی را پوشش داد که با اعتراض اهالی رسانه همراه شد.

سعید روستایی درباره فیلم گفت: چند روز قبل از جشنواره مشغول کارهایی شدیم که من نتوانستم نسخه نهایی فیلم را آماده کنم و در دو روز گذشته روی این موارد کار کردم ولی متاسفانه چون ۲۰ درصد از کپی کار مانده بود همان نسخه قبلی به نمایش درآمد.

وی در ادامه درباره داستان و موضوع اصلی فیلم گفت: کار با معتادان آسان نبود ولی معتقدم هر فیلمی سختی‌های خودش را دارد، لوکیشن ما جایی قرار داشت که دسترسی به معتادان سخت نبود اما نمی‌شد زمان زیادی با آنها کار کرد و هر زمان می‌خواستند بروند باید می‌رفتند. در سکانس انگشت نگاری خواستیم ۴۵ دقیقه تحمل کنند اما بعد از دو پلان درها را شکستند و رفتند. هیچکدام از معتادان گریم نشده بودند.

ساداتیان تهیه کننده فیلم در مورد حذف پلان یا اعمال فشار نیروی انتظامی برای حذف برخی پلان ها گفت: مشکل ما این است که سازمانهای کشور دوست دارند بر اساس بخشنامه‌های آنان فیلم ها ساخته شود و این درست نیست. زبان سینما با این بخشنامه‌ها متفاوت است. نباید به سازمان‌ها بر بخورد و ممکن است سوتفاهماتی شکل بگیرد که با گفتگو حل می‌شود.رفتار پلیس باید با واقعیت همخوانی داشته باشد و ممکن است پلیس گاهی مجبور شود رفتار خشنی با متهمان داشته باشد.

نوید محمدزاده نیز درباره نقش خود گفت:من دوست دارم آنچه که هستم را مخاطب ببیند و چون کارم این است برای نقش یک کارهایی می‌کنم. قاچاقچی می‌تواند یک انسان عادی باشد و فلسفه زندگی را هم می‌تواند بفهمد. سن من حتی از سن نقش بیشتر بود و نباید فکر کنیم که قاچاقچی باید سن بالایی داشته باشد.

پیمان معادی گفت: مابه ازای نقش آن تیپ شخصیتها پیدا کردن مشابه آنهاست و بیش از یکسال و نیم درباره نقش صحبت کردیم و زمان زیادی برای تمرین داشتیم. من حتی سریعتر از یک سرهنگ نیروزی انتظامی با 25 سال سابقه، کلت را باز و بسته می‌کردم. من ادای کسی را در نیاوردم و سعی کردم خودم باشم.