نود روز گذشت و آیناز پیدا نشد.
گاهی تو بعضی از موضوعات واقعن کلافه میشم
ماجرای آیناز یکی از همین ماجراهاست .
هر روزی که داره می گذره امیدها برای پیدا شدن این بچه ی زجر کشیده و معصوم داره کمرنگ تر میشه .
در مورد گم شدن آیناز من هیچ پیش بینی ندارم اما چند واقعیت موجود رو عرض می کنم
یک: آیناز در دوران بچگی وقتی با نامادری تنها بوده به طور اتفاقی از پله ها پرت میشه پایین ضربه مغزی میشه و بینایی یک چشم اش رو از دست میده.
دو: همسایه ها درباره ی رفتار بد نامادری با آیناز بارها به من پیغام دادن ، در صحبت هایی که با پدرِ آیناز داشتم او هم این موضوع رو تایید کرده.
و اما ماجرای گم شدن آیناز : آخرین بار در حالی که پدرِ آیناز خونه نبوده نامادری ، آیناز و بچه ی خودش رو به کوچه می بره ، نامادری ادعا می کنه که بعد از مدتی بچه ی خودش رو برای استفاده از سرویس بهداشتی به خونه برمی گردونه و آیناز دم در می مونه و وقتی بعد از چند دقیقه به کوچه برمی گرده می بینه آیناز دیگه نیست .
من خیلی دوست داشتم با نامادری آیناز یه مصاحبه ای داشته باشم و کمی درباره ی ماجرای گم شدن آیناز گپ و گفت کنیم اما فعلن ایشون شرایط اش رو ندارن ، ایشالا بچه ی دوم شون که به دنیا اومد بعد برای مصاحبه خدمت شون میرسم .
آیناز عزیز و دوست داشتنی بچه ی بی گناه و زجر کشیده امیدوارم قبل از اینکه دیر بشه بتونیم برات کاری کنیم .
بیشتر بخوانید: هشدار ویژه کودک ربایی: نگذاریم کودکان دیگری به سرنوشت آتناها و بنیتاها گرفتار شوند | فیلم کودک گمشده
نظر شما چیست؟
لیست نظرات
نظری ثبت نشده است